زندگینامه شهید
پیشمرگه مجاهد خلق فیروز لطفی از جمله هواداران سازمان در شهر ساری بود که پس از ورود به منطقه کردستان در سازمان رزم پیشمرگان مجاهد خلق در کردستان سازماندهی شد و چند مأموریت انقلابی را انجام داد.
فیروز در سال۱۳۴۲ در خانوادهای کارگری در شهر ساری متولد شد، او از دوران نوجوانی در کارگاههای مختلف کارگری کرد، و از آن زمان رنج استثمار و تبعیض را با گوشت و پوست خود لمس کرد.
وی به تدریج با کسب آگاهیهای بیشتر، بهعلت و ریشه اصلی این دردها و محرومیتها، یعنی رژیم وابسته و غارتگر شاه خائن، پی برد.
او طی دوران انقلاب همچون دیگر جوانان پرشور و مبارز ساری در حرکتهای مردمی بر علیه رژیم شاه خائن شرکت کرد و به توزیع شب نامهها و اطلاعیههای افشاگرانه میپرداخت.
فیروز فعالیت مشخص خود را در رابطه با سازمان از سال۵۹ آغاز کرد، پس از ۳۰خرداد۶۰ بهدنبال دستگیری یاران و رابطهای فیروز با سازمان، ارتباط او نیز با سازمان قطع شد.
از آن پس او با شور انقلابی و تلاش و پیگیری قابل تحسینی، درصدد وصل مجدد ارتباط با سازمان برآمد، و طی این مدت با تشکیل یک هسته مقاومت و گرفتن خطوط و رهنمودها از طریق رادیو صدای مجاهد، همچنان به فعالیتهای انقلابی خود ادامه داد، سرانجام با تلاش زیاد موفق شد خود را به همرزمان مجاهدش در کردستان برساند.
وی در ابتدای ورود به کردستان به پدر و مادرش نوشت: «… پدر و مادر عزیزم راهی را که من میروم با آگاهی کامل انتخاب کردهام و تا به پیروزی رسیدن آن از پا نخواهم نشست.
در صورت شهادت من اگر خواستید مرا ببینید من میتوانم آدرسم را به شما بدهم، شما میتوانید بعد از انقلاب من را در لبخندی که بر لب تمامی مردم زجر کشیده میهنمان خواهد نشست ببینید. آری من میتوانم از حال آن روز را در پیش چشمانم مجسم کنم، روزی که رژیم دجال خمینی نابود خواهد شد، و روزی که در تاریخ ایران بهعنوان بزرگترین جهش تکاملی به حساب خواهد آمد…»
فیروز که در نزد همرزمانش کاک سجاد شناخته میشد، پس از چند مأموریت انقلابی، در جریان ۷روز مقاومت حماسی پیشمرگان مجاهد در منطقه «آلان»، دوشادوش دیگر یاران مجاهدش دلیرانه جنگید.
روز پنجشنبه ۹فروردینماه سال۶۳ پیشمرگه مجاهد فیروز لطفی (کاک سجاد) پس از بازگشت از یک مأموریت انقلابی مجروح شد.
پیشمرگان مجاهد پس از انجام عملیات ضروری اولیه، او را طی یک پیادهروی ۹ساعته، به یکی از مقرهای امداد پزشکی مجاهدین رساندند، اما بهعلت شدت جراحات وارده و بهرغم تلاش بیدریغ امدادگران مجاهد، در ساعت ۱/۳۰دقیقه بعدازظهر ۱۰فروردینماه کاک سجاد بهشهادت رسید و پیکر پاکش در روستای «دولتو» به خاک سپرده شد.
یک هفته بعد در تهاجم وحشیانه پاسداران جنایتکار به این منطقه، مزدوران خمینی به مزار این شهید مجاهد حمله کرده و جسد او را از زیر خاک بیرون کشیدند و با خود بردند، تا شاید آتش خشم و کینه حیوانی و ضدبشری خود را فرو نشانند.
غافل از آنکه نه با درهم شکستن مزار مجاهدین و نه با هیچ جنایت و رذالت دیگری، یاد و خاطرهٔ این فرزندان رشید خلق، از خاطر مردم محو نخواهد شد.
بیتردید همچنانکه فیروز خود گفته بود، در فردای انقلاب نشان او و تمامی یاران و همرزمانش در لبخندهای شادی و امید میلیونها هموطن رها شده از ظلم و ستم نقش خواهد بست.
مجاهد خلق فیروز لطفی طی یک یاداشت نوشت: «… من با اعتقاد کامل به ایدئولوژی و استراتژی و تمامی مواضع سازمان، به هواداری این سازمان در آمده و معتقدم این سازمان تنها سازمانی است که میتواند در حال حاضر مبارزه علیه خمینی و... را رهبری کند. سازمان ما تا حال با پرداخت بیش از ۳۰هزار نفر از بالاترین کادرهای خود گرفته تا اعضاء و هواداران ساده و با پرداخت ۱۰۰هزار اسیر در حال شکنجه و با زدن بزرگترین ضربات استراتژیک به رژیم، او را در بحرانهای فراوانی مانند بحرانهای سیاسی و اقتصادی و نظامی فرو برده و میرود تا با برپایی قیام عمومی، رژیم را در تمامیتش نابود کند…
از آنجا که بعد از پیروزی انقلاب کارهای زیادی است که باید صورت بگیرد تا بتوانیم کشور خمینی زدهٔ خود را آباد کنیم، خیلی دوست دارم زنده بمانم تا بتوانم در آن روز دوش بدوش دیگر خواهران و برادرانم در سازندگی این کشور شاه زده و خمینی گزیده شرکت کنم، ولی در صورت شهادت چه باک که میدانم راهم همچنان بهوسیله دیگر همرزمانم تا رسیدن به سر منزل نهایی که همان جامعه بیطبقه توحیدی است، ادامه خواهد داشت.
درود بر رجوی – مرگ بر خمینی»... .
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org