زندگینامه شهید
مجاهد شهید بیژن مکوندی در سال۱۳۳۶ در یکی از روستاهای دورافتاده مسجدسلیمان بدنیا آمد. خانواده‌اش کشاورز بودند. بیژن از همان ایام کودکی با فقر و بدبختی مردم آشنا بود. وی دوران ابتدایی و بخشی از دوران متوسطه را در مسجدسلیمان بپایان رساند و در سال۵۴ مدرک دیپلم را در آغاجاری اخذ نمود و وارد انستیتوی تکنولوژی اهواز شد. او فوق دیپلم مکانیک ماشین‌آلات کشاورزی بود. در تظاهرات علیه رژیم شاه با سازمان مجاهدین آشنا شد و چندین بار به‌وسیله عوامل سلطنتی مورد ضرب‌وشتم قرار گرفت و بعد از انقلاب ضدسلطنتی با همکاری مجاهدین شهید سید خلیل مشعلی و حمید صفوی ستاد سازمان را در امیدیه ایجاد کردند. بیژن بعد از قبولی در رشته پزشکی دانشگاه اهواز به ستاد جنبش مجاهدین در اهواز منتقل شد و در بخش دانش آموزی فعالیت داشت. بعد از تعطیلی دانشگاهها با کودتای ضدفرهنگی خمینی، بیژن به آبادان رفت و در ستاد آبادان به فعالیت انقلابی خود ادامه داد.
در آبان ۵۹ به‌وسیله مزدوران خمینی دستگیر و به زندان آبادان (ساختمان ساواک شاه) منتقل شد و سپس به زندان ماهشهر و بهبهان و آنگاه به زندان کارون اهواز منتقل شد و توسط محسن اراکی حاکم ضد شرع و نماینده خمینی در دزفول محاکمه و به ده سال زندان محکوم می‌شود.
بیژن شهید در زندان مورد انواع شکنجه‌ها قرار گرفت. وی در یکی از نوشته‌هایش می‌گوید: «وقتی ضربه‌های شلاق مزدوران بر بدنم اصابت می‌کند و بدنم داغ می‌شود مرا بیاد روزهای فقر و بدبختی در ایام کودکی و بیاد کلیه فقرا می‌اندازد و دردی حس نمی‌کنم زیرا می‌دانم که هزاران انسان شلاق سرما و فقر و بدبختی و گرسنگی و بیسوادی بر بدن آنها می‌خورد» چند ماه بعد وقتی می‌خواستند بیژن و سایر زندانیان همرزمش را به زندان اصفهان منتقل کنند به‌دلیل تاثیرگذاری او و همرزمانش بر روی زندانیان عادی، همه آنان به کمک می آیند و مقاومتی ۵ ساعته در زندان شکل می‌گیرد که به درگیری سنگینی تبدیل می گردد و مزدوران درخواست نیروی کمکی می‌کنند و کلیه زندانیان مورد ضرب‌وشتم شدید قرار می‌گیرند و سپس آنان را دست بسته به زندان اصفهان منتقل کرده و بعد از مقاومتی که در زندان داشته و مقابل دژخیمان می ایستاد او را به زندان قزل‌حصار منتقل می‌کنن و در آنجا ۷ماه در سلول انفرادی و ممنوع‌الملاقات بود.
بیژن در اثر فشارها و شکنجه در زندان به انواع بیماریها از جمله زخم معده و روده و اثنی عشر و کمردرد و دردهای گردن و ناراحتی گوش و قفسه سینه و مفاصل دچار شده بود.
وی نهایتاً به زندان کارون اهواز منتقل شد و سال۶۶ بعد از گذشت ۷سال از دوره محکومیت، حکم آزادی او را صادر می‌کنند ولی زندان حکم آزادی را نمی‌پذیرد و می‌گوید او اصلاح نشده و هنوز رجوی را رهبر خود می‌داند و اگر هفتاد بار محکومیتش به اتمام برسد از آزادی خبری نیست و پرونده‌اش را برای محاکمه مجدد به شورایعالی قضایی رژیم می‌فرستند.
سرانجام مزدوران در کینه ضدانقلابی نسبت به بیژن قهرمان او را بعد از ۸سال زجر و شکنجه در شامگاه شب عید غدیر به‌شهادت می‌رسانند و پیکر پاکش را همراه با اجساد ۱۰ همرزم دیگر در گورستان جهاد بین جاده اهواز و سوسنگرد به خاک می‌سپارند.
وی بارها درباره سازمان گفته بود: می‌دانم که حرکت ایدئولوژیکی سازمان در جهت تکامل و جامعه بی‌طبقه توحیدی است و هرحرکتی را در خط فکری این جریان می‌دانم و به آن ایمان دارم.
نامه انگیزاننده زیر از بیژن قهرمان در زندان نوشته و به بیرون داده شده بود.
نامه مجاهد شهید بیژن مکوندی از زندان.
بنام خدا و به‌نام خلق قهرمان ایران و به‌نام مسعودومریم، رهبری انقلاب نوین خلق ایران
صبح پیروزی خلق و رهایی میهن در بندمان نزدیک است،
یاران، رزمندگان دلیر ارتش آزادیبخش ملی ایران
آتش مسلسل‌هایتان بر خرمن هستی رژیم ضدبشری خمینی کوبنده‌تر باد. خشم مقدس خلق در رزم قهرمانانه شما جاری است و بذر صلح و آزادی را دستهای شما بر پهنه ایران‌زمین می‌کارد. مجاهدین اسیر دژخیمان خمینی جلاد با ایمان به پیروزی خلق قهرمان ایران و ارتش آزادیبخش ملی ایران، بازوی پرتوان انقلاب نوین خلق در نبرد با پاسداران ظلمت و جهل و مزدوران خمینی جنایتکار، صمیمانه درودهای خود را نثار زنان و مردان استوار و مصمم عضو ارتش آزادیبخش ایران و یاران دلیر خود در سراسر جهان می‌نماید.
ما اسرای مجاهد سپاس خویش را به تمامی همرزمانمان که با تلاش خستگی‌ناپذیر خود ماهیت ضدبشری و ددمنشانه خمینی و رژیم جنایت‌پیشه او را در جهان برملا ساخته، فریاد مظلومیت و آزادی‌خواهی خلق در بند ایران را طنین افکنده‌اند تقدیم می‌داریم و در هنگامه نبرد سرنوشت‌سازی که خلق قهرمان ایران به پیشتازی سازمان پرافتخار مجاهدین خلق قهرمان ایران و ارتش آزادیبخش ملی ایران در گیر آن است، با درک انقلابی از شرایط کنونی جنبش و خیزش دلیرانه خلق در زنجیرمان برای از هم گسستن تارو پود ستم پیشگان حاکم و برافراشتن پرچم صلح و رهایی جاوید، با خون شهدای دلیر مجاهد و مبارز خلق پیمان می‌بندیم که هرگز با دشمن سازش ننموده، هر چه مستحکمتر و مقاوم‌تر بر ایفای وظایف انقلابی خویش پایدار بمانیم. اگر چه خمینی دژخیم از هیچ جنایتی برای شکستن مقاومت مجاهدین اسیر و عزم آنان در ادامه راه یاران شهید خویش فروگذار نمی‌نماید، اما ایمان اسرای مجاهد به حقانیت رهبری انقلاب نوین خلق و اراده پولادین رزمندگان ارتش آزادیبخش، جلادان رژیم خمینی را به شکست می‌کشاند. تلاش مزدوران خمینی هرگز نمی‌تواند مانع از گذشتن اخبار پیروزیهای قهرمانانه رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران از دیوارهای زندان شود، این اخبار دیوارها وسیمهای خاردار را در هم می‌شکنند و در میان اسرای در بند رژیم، شور و شعفی وصف ناپذیر برمی‌انگیزد...
زنده باد یاد و راه شهدای بخون خفته خلق
پیروز باد نبرد قهرمانانه ارتش آزادیبخش ملی ایران
درود بر سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران
مرگ بر خمینی
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
