زندگینامه شهید
مجاهد شهید میلیشیای قهرمان مریم مزینانی در سال۱۳۳۸ در خانواده متوسط و مذهبی بدنیا آمد، مریم دوران دبستان و دبیرستان را در تهران گذراند. او فعالیتهای سیاسی را با کار در کتابخانه مسجد محل آغاز نمود. مطالعه کتاب و برقراری ارتباط با تودههای محروم جامعه برای او بسیار جالب و انگیزانده بود و او برای ارتباط با قشر محروم و سمتگیری سیاسی رهنمون میکرد. مریم توانسته بود از طریق کار در کتابخانه مسجد به چنین ارتباطی دست پیدا کند و از این بابت بسیار خوشحال بود. برای بچههای محروم حلبیآباد کلاس آموزشی میگذاشت و برای آنها کتابهای داستان میخواند و سعی داشت که از این طریق علت فقر و بدبختی جامعه را برای آنها بازگو نماید و برای این از تمام توان و انرژی خودش بهره میگرفت. فشارهای خانوادگی نیز هرگز نتوانست برای او مانعی ایجاد نماید.
خودش میگفت: مجاهد خلق بدون گذر از یک پروسه رنج و تلاش، دربدری و آوارگی هرگز نمیتواند به معبود و معشوق نهایی خودش که همانا خداست دست یابد. صداقت و فداکاری صفا و صمیمیت و شور و شعف انقلابی از مجموعه خصوصیات بارز و چشمگیر مریم بود.
مدتی قبل از انقلاب سال۱۳۵۷ با تعدادی از خواهران مجاهد برخورد داشت بدون اینکه از مواضع آنها با خبر باشد دو تن از خواهران را نیز مدتی در خانهشان جا داده بود. برخوردهای آنها روی مریم تأثیرات بسیار چشمگیر و روشنگرایانهیی بهجای گذاشته بود.
مریم در جریانهای قیام ضدسلطنتی بسیار فعال وارد شد و تمام وقت و انرژیاش را با شور انقلابی در جهت آرمانهای مردم که در آن شرایط سقوط شاه بود، بکار میگیرد. مریم بهخاطر داشتن زمینههای مساعد درونی و برخورداری از روحیات مردمی و انقلابی توانست خیلی سریع از دیدگاههای راست گرایانه حاکم بر جمعی که در آن فعالیت میکرد، فاصله بگیرد و بین خودش و آنها مرزبندی کند.
بعد از اولین سخنرانی رهبر کبیر خلق برادر مسعود رجوی در دانشگاه تهران بعد از آزادی از زندان در کتابخانه مسجد مدافع محتوای بحثهای «مسعود» بود. از این رو مسئول کتابخانه که فردی راست بود تحمل نکرده و او را با پرخاش از کتابخانه بیرون میکند.
مریم بعد از قیام، به سازمان مجاهدین خلق میپیوندد و فعالیت خودش را در رابطه با سازمان در انجمن دانشآموزان دبیرستان آغاز کرد و با جنبش نارمک نیز در تماس و فعال بود. پس از مدتی مریم به انجمن خواهران شرق (رسالت) پیوست و تا هنگام شهادتش نیز در این انجمن فعالانه شرکت میکرد.
مریم بهخاطر داشتن خصلتهای پاک و انقلابی توانست خیلی سریع رشد کند. هر روز که میگذشت عشق و علاقه او به سازمان و آرمانهای ایدئولوژیک و اجتماعی مجاهدین بیشتر و بیشتر میشد، گویی او گم شده خویش را باز یافته و دیگر حاضر نبود به هیچ قیمتی آنرا از دست بدهد.
بعد از شروع فعالیتهایش وارد تیمهای میلیشیا شد و با تمام انرژی در این راه به فعالیت پرداخت. بارها مورد ضربوشتم فالانژ ها و عناصر چماقدار قرار گرفت و توسط کمیتهچیها دستگیر و روانه زندان و مورد اذیت و آزار پاسداران وحشی قرار گرفت. مریم بهخاطر برخورداری از روحیه بالا و جنگندگی که ناشی از ایمان و اعتقاد به آرمانش بود خیلی سریع توانست با شرایط و فاز نظامی منطبق شده و مسئولیتهای جدیدی را در بخش نظامی پذیرا شود.
او در تظاهرات خیابانی در فاز نظامی شرکت فعال داشت و سرانجام طی مأموریتی در تظاهرات خیابان بهار، پس از یک تهاجم جسورانه علیه فالانژها و پاسداران جنایتکار، دستگیر و در شهریور۶۰ به جوخه تیرباران سپرده شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید