728 x 90

با یاد مجاهد شهید طاهر مرتضایی

مجاهد شهید طاهر مرتضایی
مجاهد شهید طاهر مرتضایی

محل تولد: مشهد
شغل: تاجر
سن: 33
تحصیلات: ششم ابتدایی
محل شهادت: مشهد
تاریخ شهادت: 18-5-1360
محل زندان: وکیل‌آباد مشهد

زندگینامه شهید


طاهر مرتضائی، در سال ۱۳۲۷، در مشهد به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا پایان دوره دبستان ادامه داد و سپس وارد بازار کار شد.
وی که از نوجوانی شاهد فقر و محرومیت بسیاری از مردم و اختلاف طبقاتی موجود در جامعه قرار داشت، همواره به‌دنبال راهی برای مبارزه با این نابرابریها می‌گشت.
به همین دلیل از همان نوجوانی به مطالعات مختلف روی آورد و در جلسات و محفل‌های مختلف حضور یافت، از جمله شرکت در کانون نشر حقایق که توسط مرحوم محمدتقی شریعتی اداره می‌شد. اما هیچ‌کدام پاسخگوی خواست وی نبود و روح عصیانگر وی را به آرامش نمی‌رساند.
او در سال ۱۳۴۵، به‌دلیل پخش اعلامیه ضدحکومتی دستگیر شد و سه روز را در بازداشت گذراند.
در سال ۱۳۵۰ پس از دستگیری چریک‌های فدایی خلق و مجاهدین خلق توسط ساواک شاه خائن، یکی از همرزمانش که در زندان بود و طاهر را می‌شناخت و در جریان آرزوی وی برای یافتن راه مناسبی برای مبارزه بود، به وی پیغام داد که سازمان همان راه و آرمانی است که به‌دنبالش هستی (سازمان مجاهدین آن زمان به نام سازمان شناخته می‌شد). ،
طاهر پس از آشنایی با سازمان، گم‌شده خود را یافت و هوادار سازمان گردید و از آن پس با تلاشی بی‌وقفه، بستگان خود را سیاسی و هوادار سازمان نمود.
وی در سال ۱۳۵۷، در جریان زلزله طبس، همراه گروهی از دوستانش، به کمک زلزله‌زدگان شتافت.
او در جریان قیام مردم ایران علیه نظام ستم‌شاهی در سال ۱۳۵۷، در تظاهراتها فعالانه شرکت داشت.
وی پس از پیروزی انقلاب در ارتباط با جنبش ملی مجاهدین در مشهد قرار گرفت و در بخش اصناف (نهاد بازار) به‌فعالیت پرداخت.
طاهر در بسیج و سازمان دادن بازاریان برای جمع‌آوری کمکهای مالی برای سازمان و توزیع نشریه مجاهد در میان بازاریان و کسبه، فعال بود. وی هم‌چنین خانه‌های زیادی را برای استقرار کادرهای سازمان تهیه نمود.
مغازه‌اش محل برقراری ارتباط هواداران سازمان بود و با تمام توان در تأمین امکانات مورد نیاز هواداران تلاش می‌کرد.
به گفته همرزمانش؛ وی بسیار صادق و زلال بود و هیچ چیز را پنهان نمی‌کرد. وقتی ویژگی‌های مثبت دیگران را می‌دید، بلافاصله بیان و تشویق می‌کرد و اگر اشکال و ایرادی هم می‌دید با صراحت و مهربانی بیان می‌نمود.
پس از سرکوب خونین تظاهرات بزرگ و مسالمت‌آمیز سازمان در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، به فرمان خمینی ملعون و آغاز مقاومت مسلحانه انقلابی، کادرها و هوادارانی از سازمان که ارتباطشان با سازمان قطع می‌شد با مراجعه به مغازه طاهر و ارتباطاتی که او داشت، دوباره به سازمان وصل می‌شدند.
به‌دنبال همین فعالیت‌ها بود که وی در تیرماه ۱۳۶۰، به جرم فعالیت برای سازمان دستگیر و روانه زندان وکیل‌آباد مشهد گردید. او تحت شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفت، اما مقاوم و استوار بر مواضع مجاهدی‌اش ایستاد.
خامنه‌ای، که در آن زمان، رئیس حزب حکومتی جمهوری در مشهد بود و از زمان شاه طاهر را از نزدیک می‌شناخت، به دیدار وی در زندان رفت و از او خواست تا چند خط ندامت بنویسد و آزاد شود، اما طاهر قهرمان، با همه عشقش به سازمان، به‌صورت او تف کرد. خامنه‌ای نیز دستور اعدام او را صادر نمود.
پیش از خامنه‌ای، آخوند جنایتکار واعظ طبسی هم به زندان رفته و از او خواسته بود تا ندامت کند، اما با پاسخ قاطع طاهر در دفاع از آرمان سازمان، مواجه گردید.
مجاهد شهید سعید نورسی، که در زندان وکیل‌آباد مشهد، با طاهر هم سلول بود، در رابطه با وی چنین نوشته است: «وی در زندان، روحیه بسیار سرشار و شادی داشت و همواره به دیگران روحیه می‌داد. او، در زندان، تکیه‌گاهی برای جوانان شده بود. طاهر، به‌طور علنی و بدون هیچ ترس و بیمی از زندانبانان جنایتکار، در جمع زندانیان، از حقانیت راه مجاهدین دفاع می‌کرد».
طاهر، با مقاومت و صبر و پایداری که در مقابل دژخیمان زندان از خود نشان داد، روی مقاومت و ایستادگی سایر زندانیان تأثیر فراوانی گذاشته بود.
وی پیش از اعدام، در یک نامه که برای دوستان و آشنایانش به بیرون از زندان ارسال کرده بود، ضمن حلالیت طلبیدن از همه آنها، نوشته بود: «مرا به جرم هواداری از سازمان اعدام می‌کنند و این افتخاری است برای من».
سرانجام دژخیمان خمینی که در برابر اراده انقلابی این مجاهد پاکباز و سر موضع، شکست‌خورده بودند، وی را بفاصله کوتاهی بعد از دستگیری‌اش در روز ۱۸ مرداد ۱۳۶۰ به جوخه تیرباران سپرده و به‌شهادت رساندند و بدین ترتیب طاهر قهرمان به کاروان بزرگ شهدای مجاهد خلق پیوست.
مجاهد شهید سعید نورسی در مورد روز اجرای حکم اعدام طاهر نوشته است: «روزی که طاهر را برای اعدام می‌بردند، زندانیان، تونل بدرقه و خداحافظی تشکیل داده بودند و او با همه خوش و بش کرد و همه را به مقاومت و ادامه مسیر تشویق نمود. وی در حالی‌که همه زندانیان برایش دست می‌زدند، به استقبال میدان تیرباران شتافت».
در آن سالها، رژیم، اجساد شهدا را به خانواده‌ها تحویل نمی‌داد، ولی شهادت طاهر آن‌قدر روی بازار مشهد تأثیر گذاشته بود که بسیاری از مغازه‌داران، مغازه‌هایشان را به احترام او بستند. رژیم، از ترس، جسد وی را تحویل داد و پیکر پاک او، در یک تشییع باشکوه که تبدیل به تظاهرات در مشهد شد، در گورستان خواجه ربیع مشهد به خاک سپرده شد.
مجاهدان خلق عبدالله مرتضائی برادر زاده طاهر، محمدتقی و زینب خراسانی مطلق، خواهرزاده‌های وی و مصطفی موسوی، پسرخاله وی از شهدای گرانقدر سازمان مجاهدین خلق ایران هستند که در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ به‌شهادت رسیدند.

 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e403dbf1-76c3-4468-aee0-81c701bb191f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات