زندگینامه شهید
در سحرگاه ۳۱ اردیبهشت ماه سال۶۱ تپههای خون گرفتهٔ «اوین» شاهد آخرین لحظات زندگانی ۹تن دیگر از مجاهدین دلاور و از جان گذشتهای بود که پس از ماهها مقاومت در شکنجهگاهها میرفتند تا با فریادهای رسای مرگ بر خمینی و سینههای خونفشان خود بر حقانیت انقلاب و نبرد عادلانهٔ خلق مجاهدپرور خود گواهی دهند.
این ۹مجاهد قهرمان از کارمندان و کارکنان رادیو و تلویزیون غصب شده به دست خمینی بودند که پس از مدتها مبارزه، به اسارت در آمده بودند یک تن از آنان مجاهد شهید گیتی نظیری بود.
مجاهد شهید گیتی نظیری در خرداد سال۱۳۳۷ در تهران و در خانوادهای سیاسی و فرهنگی متولد شد. گیتی دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه را در دبیرستانهای تهران گذراند و در این دوران، مسئولان و معلمین خود را آنچنان تحت تأثیر اخلاق و رفتار خود قرار داده بود که پس از شهادتش بسیاری از آنان در سوگ او گریستند.
گیتی پس از پایان دبیرستان وارد دانشکدهٔ فنی رادیو و تلویزیون شد و در دوران با آرمانهای مجاهدین خلق آشنایی یافت و فعالیتهای مبارزاتی خود را برعلیه رژیم منفور شاه آغاز کرد.
پس از پیروزی قیام ضدسلطنتی و آغاز فعالیتهای مجاهدین، او که همواره بهدنبال سازمان بود بلافاصله خود با به ستاد مجاهدین معرفی کرد و در ارتباط با نهاد کارمندی و در تیمهای ادارهٔ رادیو تلویزیون شروع به فعالیت کرد.
پس از ۳۰ خرداد۶۰ گیتی نیز همدوش با هزاران خواهر و برادر مجاهد خود به صحنهٔ نبرد شتافت. اما او که بهعلت فعالیتهای گسترده شناخته شده و همواره مورد عناصر مرتجع و سرسپرده خمینی در تلویزیون بود تلویزیون و ارتباطش با مجاهدین برای آنها شناخته شده بود به زندگی مخفی روی آورد.
مجاهد شهید گیتی نظیری از صمیمیت و فداکاری و ایثار خاصی برخوردار بود، و این خصلتهای انقلابی وی در تمام دوران فعالیت انقلابیاش زبانزد همکاران و یاران مجاهدش بود.
سرانجام گیتی روز ۵ اسفند۶۰ مورد شناسایی جلادان خمینی قرار گرفت و محاصره و دستگیر شد، جلادان خمینی او و تعداد دیگری از کارمندان مجاهد رادیو تلویزیون را نزدیک به سه ماه مورد رذیلانهترین شکنجهها قرار دادند تا شاید آنان را وادار به تسلیم و مصاحبه کنند.
سرانجام هنگامیکه دریافتند که آنان هرگز تن به ذلت نخواهند داد در آخرین روز اردیبهشت ۶۱ آنان را به جوخههای تیرباران سپردند.
گیتی روز قبل از شهادتش از اوین بوسیلهٔ تلفن با خانوادهاش تماس گرفت و با روحیهٔ شاد و با ایمان و اعتقادی راسخ از خانوادهاش خواست که صبر و مقاومت را پیشه کنند. یکی از جلادان رژیم با خشم و نفرت از آخرین لحظات زندگی گیتی چنین یاد کرده است: «او تا آخرین لحظه، روی حرف خود ایستاد و از مجاهدین دفاع کرد و شعار داد و سرود خواند. بنا بر این میبایست بمیرد»
پیکر بیجان گیتی پس از تیرباران به بهشت زهرا انتقال داده شد و در گوشهیی از قطعهٔ ۹۲ بینام و نشان به خاک سپرده شد.
باشد تا روزی که خلق با خروش یکپارچهٔ خود در عرصهٔ تمامی میدانها از نام و نشان گیتی و هزاران هزار مجاهد بخون خفتهٔ دیگر سخن گوید.
یادش گرامی باد
خاطرات
یکی از یارانش میگوید: «گیتی در اوج فعالیتهای خود هر از چند گاه یکبار با تلفن با دوستانش که درگیر مشکلات خانوادگی بودند تماس میگرفت و تلاش میکرد مشکلات آنها را حل کند و پس از حل مشکلات آنان با شور و شادی از برطرف شدن ناراحتیهای آنان یاد میکرد و میگفت: اگر این کارها مانع و سد مسئولیتهای انقلابی ما نباشد باید آنها را نیز انجام دهیم. روحیهٔ شاد و پر تحرک او همواره در بین همکارانش شادی میآفرید و عشق و ایمان او به سازمان آنچنان بود که تمام مزدوران رژیم در رادیو تلویزیون را کلافه کرده بود».
یکی دیگر از همکارانش در این باره میگوید: «هرگاه که به اداره وارد میشدیم صدای بحث و صحبت گیتی در مورد سازمان و دفاع از خطوط سیاسی انقلابی مجاهدین بگوش میرسید و آنچنان بهروشنی و وضوح جواب مرتجعین مزدور خمینی و تودهایها را میداد که همواره آنان با عصبانیت و خشم از او یاد میکردند و حتی پس از شهادت او نیز با شادی میگفتند که حقش بود و میبایست تیرباران شود».
تصاویر یادگاری
مجاهد خلق گیتی نظیری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org