با یاد مجاهد شهید اقدس (الهه) پهلوان

زندگینامه شهید

ساعت ۳.۵بعدازظهر ۱۹دیماه ۶۰، اقدس در حالی‌که شدیداً مریض بود، وارد پایگاه شد. این پایگاه در تهران، یک هفته‌ٔ قبل از آن به‌دلیل مشاهده‌ٔ برخی موارد مشکوک تخلیه شده بود و آن روز اقدس برای بررسی وضعیت، موقتاً به آنجا باز می‌گشت.

ساعتی پس از ورود به پایگاه، وی متوجه محاصره آنجا توسط مزدوران می‌گردد و لذا بلافاصله دست به کار شده و شروع به سوزاندن مدارک سازمانی می‌کند... پس از چندی درگیری آغاز می‌شود.

پاسداران جنایتکار حیله‌ٔ ناجوانمردانه‌ای بکار برده و برای در امان ماندن از آتش این خواهر دلیر مجاهد، یکی از زنان همسایه را سپر بلای خود قرار داده و او را بهمراه بچه‌اش مجبور می‌کنند که پیشاپیش پاسداران به‌سمت خانه حرکت کند.

اقدس که صحنه را این‌چنین می‌بیند، ابتدا از زن همسایه می‌خواهد که کنار برود ولی چون پاسداران مانع این کار می‌شوند، لذا از تیراندازی به سمت آنان  به‌خاطر اجتناب از رسیدن هر گونه گزندی به آن زن بیگناه خودداری می‌کند.

سپس به‌سمت حیاط خلوت رفته و از آن زاویه بروی مزدوران آتش می‌گشاید در اینجا نیز باز پاسداران جنایتکار یکی دیگر از همسایه‌ها را جلو انداخته و از او برای در امان ماندن از آتش اقدس استفاده می‌کنند.

سرانجام اقدس تصمیم می‌گیرد با ملافه پایین آمده و خود را به طبقه اول برساند، اما حین فرود مورد اصابت گلوله واقع شده و قهرمانانه بشهادت می‌رسد.

مردمی که از نزدیک شاهد این درگیری نابرابر و رذالت و پستی و وحشت مزدوران از یک‌سو و دلاوری و رشادت و احساس مسئولیت و سرانجام شهادت قهرمانانه اقدس دلیر از سوی دیگر بودند، آن‌چنان متأثر و به خشم آمده بودند که مزدوران را مورد دشنام قرار داده، به‌ویژه به ضعف و زبونی آنها در برابر تنها یک رزمنده دلیر مجاهد، دهها پاسدار مزدور و مجهز به انواع و اقسام سلاحها را بسیج کرده بودند اشاره می‌نمودند.

به این ترتیب مجاهد شهید اقدس پهلوان در جریان یکی دیگر از بیشمار حماسه‌های نسل انقلابی مجاهد خلق بشهادت رسید.

نسلی که تمامیت وجود خویش را خونبهای آزادی و رهایی خلقی تحت ستم و به زنجیر کشیده شده ساخته و رهایی و پیروزی را با گوشت و پوست و خون تدارک دیده است

٭ ٭ ٭

مجاهد شهید اقدس پهلوان از سال‌های آخر دبیرستان، فعالیت سیاسی خود را با شرکت در محافل مذهبی ـ سیاسی آغاز کرد و در این رابطه یکی از معلمین او مجاهد شهید گیتی صادق در جهت دادن و آشنا ساختن وی با مجاهدین نقش به‌سزایی داشت.

اقدس در سال۵۵ وارد دانشکده تربیت معلم شد و همگام با دیگر دانشجویان هوادار فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی خود را ادامه داد.

وی طی دوران انقلاب فعالانه در جهت راه‌اندازی حرکت‌های مردمی تلاش می‌کرد و در جهت اشاعه و ترویج فرهنگ انقلابی مجاهدین می‌کوشید.

پس از پیروزی انقلاب و تشکیل انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تربیت معلم ـ هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران ـ همکاری فعال و همه‌جانبه خود را با انجمن آغاز کرد.

آنچه که در تمامی برخوردهای اقدس به چشم می‌خورد و یکی از عوامل مهم تسریع پروسه رشد و ارتقاء او بود، تلاش صادقانه او در جهت یادگیری و آموزش هر چه بیشتر و بکار بستن تجربیات و آموخته‌ها در عمل بود.

او احترام عمیق و پرشوری برای مسئولان خود قائل بود و همواره از آنها به‌عنوان کسانی که او و سایر یارانش را در پیمودن راه انقلاب و تکامل یاری و راهنمایی می‌رسانند، یاد می‌کرد.

پس از چندی اقدس به عضویت شورای مرکزی انجمن دانشجویان مسلمان تربیت معلم درآمد.

از پائیز ۵۹ مسئولیت امنیتی نهاد دانشجویی را به عهده گرفت و در بهار ۶۰ به نهاد دانش آموزی منتقل شده و به‌عنوان مسئول امنیتی توزیع ”مجاهد“ ـ که در آن زمان مخفیانه چاپ و توزیع می‌شد. در کادر میلیشیای دانش آموزی مشغول بکار شد.

پس از ۳۰ خرداد ۶۰ اقدس با شوری بی‌پایان در انجام وظایف خود می‌کوشید، او با هوشیاری و با برخوردهای گرم و مردمی‌اش توانسته بود از عهده مسئولیت حساس عادیسازی پایگاه برآید.

سرانجام اقدس دلیر هم‌چنانکه آرزو داشت، در نبردی شورانگیز و قهرمانانه به‌شهادت رسید و به انبوه مجاهدین شهیدی پیوست که همواره یاد و خاطره‌ٔ آنان، وجودش را با آتش می‌کشید و عزمش را جزم‌تر می‌ساخت.

اقدس با تمامی ویژگی‌های ارزنده‌ٔ انقلابی‌اش و با حماسه‌ٔ شورانگیزی  که در آخرین لحظات حیاتش آفرید، در قلب و ضمیر هزاران هزار خواهر و برادر مجاهدش زنده است.

خاطرات

تصاویر یادگاری

تصویر مزار شهید

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org