زندگینامه شهید
مجاهد شهید اسلام قلعه سری در سال۱۳۳۴ در یک خانواده سنتی و معمولی چشم به جهان گشود. او فرزند آخر خانواده بود و غیر از خودش چهار برادر و یک خواهر داشت. پدرش که کارمند راهآهن بود بازنشسته شده بود. و دو برادرش دبیر دبیرستان بودند.
اسلام دوران ابتدایی و متوسطه را در بندر ترکمان گذراند و در دوران تحصیل در شمار دانشآموزان ممتاز بود.
سپس در ترم دوم سال تحصیلی ۵۳-۵۴ وارد دانشگاه شد و در دانشکده علوم تحصیل میکرد و در بدو ورود به دانشگاه جذب دانشجویان مبارز سالهای بالاتر شد و با مطالعه، بینش سیاسیاش را بالا برد. بتدریج از افراد ثابت و همیشگی برنامههای صنفی سیاسی دانشجویی شد. در برگزاری اعتصابات و تظاهرات با جدیت تلاش میکرد. در برگزاری برنامههای جمعی مانند هفته کتاب و کوهنوردی فعال بود.
اسلام پرشور در همین فعالیتها بود که قبل از پیروزی قیام ضدسلطنتی با سازمان مجاهدین آشنا گردید. او همیشه در تظاهرات خیابانی دانشجویی شرکت داشت. در یکی از تظاهرات مردمی در خیابان شهدای مشهد گلوله به دستش اصابت کرد و در همان حال به تظاهر کنندگان که گمان میکردند گلولهها مشقی است و نه حقیقی، در حالیکه خون از دستش فوران میزد هشدار داد که گلوله حقیقی است، سنگر بگیرند. دستش بعد از مداوا برای همیشه ناقص ماند و انگشتان او حالت طبیعی خود را از دست داده بود. در جریان اعتصاب بیمارستان امام رضا و حمله نظامی شاه به آن بیمارستان در کنار سه تن از برادرانش چون خسرو شهید و علی و قاسم و بهرام به مقاومت پرداخت.
اسلام در هفته تجلیل از شهدای سازمان، در کنار سایر برادرانش فعالیت گستردهایی داشت وبا تشکیل انجمن دانشجویان مسلمان به آن پیوسته و هر چه در توان داشت در این راه بکار برد. در شورای انجمن دانشکده و نیز در شورای دانشجویی دانشگاه نیز مسئولیتهای بسیاری برعهده گرفت و در رابطه با کلاس کوهنوردی انجمن در دانشگاه نقش مسئول و گرداننده را داشت. در جریان توطئه بهاصطلاح انقلاب فرهنگی عاشقانه از انجمن و ستاد دفاع میکرد و در این صحنه بهشدت مجروح شد.
البته اسلام هیچگاه همشهریهای خودش را فراموش نمیکرد و با وجود کارهای زیادی که در انجمن داشت، هر زمان که امکانش بهوجود میآمد به آنجا رفته و آرمان سازمان را ترویج میکرد.
این مجاهد جسور و بیباک در کلاسهای آموزشی شرکت میکرد.
اسلام در سال۱۳۵۹ برای ادامه فعالیتهایش به همراه همسرش بتول اسدی، به شهر رشت رفت و در آنجا سردبیر روزنامه میرزا کوچک خان شد و از هواداران فعال در استان مازندران و گیلان بود. سرانجام همراه با همسرش در تابستان ۱۳۶۰ دستگیر شدند.
دژخیمان بلافاصله آنها را زیر وحشیانهترین شکنجهها برده و در ۲۵مهر ۶۰ بعد از شکنجههای فراوان به دستور دادستان جلاد کریمی در جنگلهای اطراف رشت تیرباران شدند و جنگلهای سرسبز رشت با خون پاک این مجاهدان سرخ فام شد.
و خون پاکشان را نثار آرمان آزادی و سعادت مردم میهن خود کردند آرمانی که تا پیروزی ادامه دارد.
لازم به ذکر است که بتول اسدی همسر اسلام؛ فارغالتحصیل رشته زمینشناسی از دانشگاه فردوسی مشهد بود در هنگام تیرباران ۴ماهه باردار بود.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
مزار مجاهد شهید اسلام قلعه سری