زندگینامه شهید
منصور قطبی در سال ۱۳۴۰ در تهران بهدنیا آمد. بهدلیل اینکه پدرش درجهدار نیروی هوایی بود، دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهرهای شیراز، همدان، دزفول و تهران سپری کرد و در سال ۱۳۵۸ موفق به دریافت دیپلم در شهر تهران شد و پس از آن در شرکتی که متعلق به برادرش بود مشغول بهکار گردید.
وی در جریان قیام مردم ایران علیه نظام سلطنتی در سال ۱۳۵۷، در تظاهراتها شرکت فعال داشت.
پس از پیروزی انقلاب در اوایل سال ۱۳۵۸ با سازمان مجاهدین آشنا شد و در تمامی میتینگها و مراسم سازمان شرکت داشت.
منصور در حلقههای حفاظتی که هواداران سازمان در برابر حملات چماقداران و مزدوران رژیم آخوندی به ساختمان بنیاد علوی، برای دفاع از مرکز جنبش ملی مجاهدین در تهران تشکیل داده بودند، شرکت فعال داشت. دفاع او از مواضع سازمان و تشریح و تبلیغ این مواضع در میان دوستان و آشنایانش چشمگیر بود.
وی با خصوصیات انسانی شادابی و مهربانی و فداکاری در بین همرزمان و دوستانش شناخته میشد.
در تابستان ۱۳۵۹ با تلاش بسیار توانست برای تهیه یک موتور، هزینه مورد نیاز را فراهم آورد، اما وقتی متوجه شد خانوادهای بیبضاعت به این پول نیاز دارند، بدون اینکه کسی مطلع شود، تمام پول را در اختیار آنها قرار داد.
منصور در بهمنماه ۱۳۵۹ به سربازی اجباری رفت و پس از دوره آموزشی، در تابستان ۱۳۶۰ که نفرات را برای فرستادن به جبهه تقسیم میکردند، از آنجا که به وی مشکوک شده بودند، او را به پادگان کرمانشاه فرستاده و در همان پادگان تحت کنترل نگاه داشتند و بعد از مدتی وی را به پادگان لویزان تهران منتقل کردند.
پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و سرکوب تظاهرات بزرگ و سراسری سازمان به فرمان خمینی و شروع مبارزه مسلحانه انقلابی، از جمله فعالیتهای منصور توزیع مخفیانه اطلاعیههای سازمان در پادگان بود.
در جریان حمله مجاهدان قهرمان به پادگان لویزان در فروردین ۱۳۶۱، نقش فعالی داشت، اگر چه نقش وی لو نرفت ولی از آنجا که به وی مشکوک شده بودند او را به مدت ۲۰ روز در پادگان لشکرک تهران بازداشت کردند.
مزدوران رژیم در روز ۱۳ شهریور سال ۱۳۶۱ در حالیکه به خانه منصور هجوم بردند، وی را همزمان در پادگان لشکرک بازداشت کردند.
با اینکه هیچ مدرکی علیه وی در تفتیش خانه نیافتند، ولی وی را در زندان پادگان جمشیدیه زیر شکنجههای شدید قرار دادند.
جانیان خمینی خواهان مصاحبه تلویزیونی از وی بودند، اما منصور با ایستادگی روی مواضع مجاهدیاش طرح پلید آنها را به شکست کشاند.
پس از آن در دادگاه ضد شرع آخوندی وی را به اعدام محکوم کردند و در اوایل فروردین ۱۳۶۲ به زندان اوین منتقل نمودند و سرانجام به فاصله کوتاهی دژخیمان خمینی در اوین، در سحرگاهان روز ۴ اردیبهشت همانسال، وی را به جوخه تیرباران سپرده و بهشهادت رساندند
به گفته همبندیهایش، منصور شادان و خندان بهسمت چوبههای تیرباران رفت.
به این ترتیب این مجاهد پاکباز و سر موضع با وفای به عهدش با خدا و خلق، به کاروان عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
مزدوران رژیم که از مزار مجاهد خلق هم وحشت دارند، چندین بار سنگ مزار وی در قطعه ۳۳ قبرستان بهشت زهرا را شکستهاند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید