728 x 90

با یاد مجاهد شهید فرخنده رجایی

مجاهد شهید فرخنده رجایی
مجاهد شهید فرخنده رجایی

محل تولد: ابهر
شغل: دانشجو داروسازی
سن: 24
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 15-8-1360
محل زندان: -

زندگینامه شهید


مجاهد شهید فرخنده رجایی در سال۱۳۳۶ در خانواده‌یی متوسط در ابهر دیده به‌جهان گشود. وی پس از گرفتن دیپلم، در رشته داروسازی دانشگاه تهران به‌تحصیلات خود ادامه داد.

در جریان روزهای پرالتهاب انقلاب ضدسلطنتی فرخنده به‌طور فعال در تظاهرات ضدحکومتی شرکت کرد. با پیروزی انقلاب، فرخنده با سازمان مجاهدین آشنا شد و پس از آن زندگی‌اش دگرگون شده و تمام توش و توان خود را وقف آرمان نوینش نمود.

فرخنده خیلی زود به انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران پیوست و فعالیت‌های خود را در بخش دانشجویی سازمان شروع کرد.

برادرش در رابطه با این دوران از زندگی فرخنده می‌گوید: «مسیری که فرخنده در آن گام گذاشته بود، مسیر تغییر و دگرگونی روزمره بود. من که برادرش بودم و از کودکی با وی بزرگ شده بودم، خیلی وقتها از سرعت تغییرات فرخنده شگفت‌زده می‌شدم. وی در این مسیر هم می‌آموخت و هم به‌دیگران یاد می‌داد. یکپارچه شور و حرارت شده بود و برای انجام مسئولیتهاش، سر از پا نمی‌شناخت. خیلی عجیب بود».

مجاهد شهید فرخنده رجایی در گام اول تأثیر بسیاری روی خانواده خود گذاشته بود، وی ساعتها با پدرش که از موضع عاطفی دنبال حفظ دخترش بود و او را سرزنش می‌کرد که در فعالیت‌های سیاسی شرکت نکند، صحبت می‌کرد و سعی می‌کرد او را نسبت به‌شرایط و ظلم و ستم خمینی آگاه کرده و با آرمانهای مجاهدین و اهدافی که خودش برای زندگی انتخاب کرده بود، آشنا کند. پدر به‌رغم علاقه شدیدش به‌فرخنده، نهایتاً تسلیم شده و گفت: «آخر با تو چه کار می‌شود کرد؟» و با فعالیت او موافقت نمود.

در یکی از تظاهرات قبل از سی خرداد سال۶۰، فرخنده مورد هجوم چماقداران مزدور و پاسداران ظلم و تباهی قرار گرفته و به‌شدت از ناحیه پا مجروح می‌شود. ولی به‌رغم این، وی موفق می‌شود با پناه بردن به‌دامان پر محبت خلق از چنگال پاسدارانی که به‌قصد دستگیری‌اش او را تعقیب می‌نمودند بگریزد.

یک ماه بعد از ۳۰خرداد۱۳۶۰، مجاهد شهید فرخنده رجایی توسط پاسداران تباهی دستگیر شده و بلافاصله زیر شدیدترین شکنجه‌ها قرار می‌گیرد.

اما فرخنده رازهای خلق را در سینه‌اش محفوظ نگاه داشته و وقتی شکنجه‌گران خمینی از گرفتن اطلاعات یا واداشتن فرخنده به‌ندامت کاملاً مأیوس شدند، نهایتاً در منتهای شقاوت، در تاریخ دهم آبانماه ۱۳۶۰ او را به‌جوخه اعدام سپردند.

 

وصیتنامه مجاهد شهید فرخنده رجایی

این‌جانب فرخنده رجایی اعلام می‌دارم که آگاهانه و با اطلاع کامل از مواضع سازمان مجاهدین خلق (ایدئولوژیک – سیاسی)، به کاروان هواداران آنان پیوستم.

در این یک‌سال تمام تا آنجا که در توانم بود کوشش کردم تا راه حق آنان را به مردم بنمایم، و پرده فریب وریا را که نمایندگان اسلام ارتجاعی بر روی چهره اسلام انقلابی و مدافع حقوق خلق بخون کشیده، بدرم.

راه سخت و پر فرا و نشیب بود اما به‌هرحال با یاری خدا پیمودم، و در این راه شهدای زیادی برای باروری درخت انقلاب داده شد، خلق قهرمان بداند که ستمگری پایدار نیست.

وعده الهی تحقق وراثت مستضعفان بر روی زمین است، چشم‌انداز اسلام انقلابی پرشور و تابان است، صبح پیروزی نزدیک است (و) اینک ناقوس مرگ ظالمان به صدا درآمده است.

بگذار دشمن تیغ بکف، هلهله زن در پیچ و خم جاده‌های تاریک در کمین خورشید بنشیند، اما خورشید در اسارت هم خورشید است. بگذار از خون جوانان رود ها جاری گردد، اما اگر دین محمد (ص) با این خونها تحقق می‌پذیرد، از هر قطره خون مجاهد هزاران مجاهد بر خواهد خاست. وعده خدا تحقق حق و مرگ باطل است و این سنت خدا است و سنت تاریخ.

پدر و مادر عزیزم که شما را بسیار دوست می‌دارم و اکنون قلبم در تپش دیدارتان لحظه‌ای آرام نمی‌گیرد، به‌خاطر مرگ من غمگین و افسرده نباشید. من زنده خواهم شد.

انسان‌هایی که راه مجاهدین را می‌پیمایند و همگی فرزندان شما هستند، به آنها کمک کنید و مگر خدا نگفته است که: ”ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا هم عند ربهم یرزقون“؟ و پس فکر نکنید که من در قید حیات نیستم، بلکه من حیاتی جاودانه یافته‌ام.

پدر و مادر عزیزم! افتخار کنید و سربلند بگویید که دخترتان هوادار مجاهدین خلق ایران بود، بعد از من این رسالت تبلیغ برعهده شماست و این وصیت من است.

مجاهدین خلق تنها پناهگاه و حامی محرومان هستند، آنان ناجی واقعی این آب و خاک از دست پلید استعمارگران و ارتجاع به‌نام اسلام هستند مجاهدین پیر وزن، زیرا خدا با آنهاست.

پدر – پدر عزیزم! تو را از دور می‌بوسم و از این‌که نتوانستم خواست و آرزوی ترا برآورده سازم معذرت می‌خواهم، اما این راهی بود که من خود برگزیدم پس تو هم افتخار کن به راهی که برگزیدم.

مادرم! دوستت دارم مواظب فاطی خواهر عزیزم باشی عروسی من همانا شهادت من است پس این پیوند را به من تبریک بگو.

عزیزان دیگرم: فاطی و فرهنگ عزیزم به‌خاطرم در رنج افتادی، فرزاد عزیزم و فرح خوبم که امیدوارم مرجان نازم و حآمد باهوشم برایت فرزندان خوبی باشند.

شهین خواهر عزیزم که خیلی دوستت دارم، زهره و محمد کوچولوی در راهت سالم باشند انشاءالله، همگی‌تان را دوست دارم و همگی‌تان را به خدا می‌سپارم مبادا که از راه حق بیرون روید خدا با شما خواهد بود. افتخار کنید اگر مایه افتخار باشم.

زنده باد اسلام انقلابی مرگ بر ارتجاع... زنده باد آزادی

عزیزان من سوره والعصر را فراموش نکنید به هنگام سختی و دلتنگی قرآن را راهنمای خود قرار دهید.

فرخنده رجایی ۷ /۶۰/۶

در کمیته ۷- ۲۱بهمن – ساعت ۱۰/۷ شب بعد از آخرین بازجویی که به اوین منتقلم خواهند کرد.

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/03053fce-da8a-4af6-b788-c453b0e5cc70"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات