728 x 90

با یاد مجاهد شهید اشرف رجوی

مجاهد شهید اشرف رجوی
مجاهد شهید اشرف رجوی

محل تولد: تهران
شغل: دانشجو
سن: 30
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 19-11-1360
محل زندان: -

زندگینامه شهید


سال ۱۳۴۸ نخستین سال فعالیت‌های مبارزاتی اشرف رجوی بود. او یک دانشجوی مهندسی فیزیک در دانشگاه صنعتی شریف بود که در اعتصابات دانشجویی مربوط به شرکت واحد، فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. اولین بار که به‌مدت یک هفته بازداشت شد. پس از عضویت در سازمان مجاهدین، یکبار دیگر دستگیر و شکنجه شد.
اشرف پس از آزادی مبارزه را ادامه داد. در جریان ضربهٔ فرصت‌طلبان خائن که در درون سازمان مجاهدین سر برداشته و با شیوه‌های کودتاگرانه رهبری را به دست گرفته بودند و اعضای مخالف خود را در برابر ضربات ساواک بی‌دفاع گذاشته بودند، اشرف همراه با همسرش مجاهد شهید علی‌اکبر نبوی نوری چند بار از چنگ ساواک گریخت.

اشرف در اوایل سال۱۳۵۵ در پایگاهش، مجروح و توسط ساواک دستگیر شد. ساواک شاه ساعتها بدنش را سوزاند و دژخیمان چنان شکنجه‌هایی بر او اعمال کردند که سه بار عمل جراحی در پی داشت. سپس اشرف در بیدادگاه نظامی شاه به اعدام محکوم شد. اما شاه که در آن دوران تحت فشارهای بین‌المللی قرار داشت نتوانست حکم اعدام او را به‌خصوص از این نظر که زن بود، اجرا کند. اشرف در جمع آخرین دسته از زندانیان سیاسی در ۳۰ دی ۱۳۵۷، توسط توده‌های خروشان مردم استقبال شد.
اشرف در هنگام آزادی در زندان قصر، نمایندهٔ زندانیان سیاسی بود. پس از آن در جریان انقلاب و بعد از آن اشرف از بالاترین زنان مسئول در سازمان مجاهدین بود و مسئولیتهای بسیار خطیری را بر دوش داشت.

پس از سی خرداد و شروع مقاومت انقلابی سراسری در برابر خمینی، اشرف قلب پایگاههای مقاومت مسئولیتهای خطیرش را به پیش می‌برد. نامه‌های شهید اشرف رجوی به مسعود، به‌خوبی فضا و بار سنگینی که اشرف بر دوش داشت را به‌خوبی بازتاب می‌کنند. اشرف در همان آخرین نامه، به‌طور عجیبی، با برادر مسعود وداع کرده و آخرین دعاهای خود را نیز بدرقهٔ او کرده و نوشته بود: با تمام بچه‌ها مون. باتمام عزیزانم با تمام نور چشمانم، همانهایی که قهرمانانه… … تا… در فرهنگ ملتها کلمه‌یی پیدا بشه که بتونه آنچه رو که در این جا می‌گذره نشون بده. باید فرهنگ جدیدی ابداع بشه».

«خدایا امانت مرا بپذیر و تو بهترین امین‌هایی، خدایا کمکش کن که سرفراز و پیروز از امتحانی که در پیش دارد، بیرون بیاید. خدایا کمکش کن که خلقی را از شکنجه و اعدام و اسارت و بردگی نجات بخشد. خدایا کمکش کن که کشتی توفانزدهٔ ایران را به ساحل نجات برساند. خدایا کمکش کن که انقلاب نوین ایران را با خون‌ریزی کمتر و ره‌آورد بیشتر به بر بنشاند…».
 

قسمتی از پیام سمبل زن انقلابی مجاهد اشرف رجوی در شهریور ۱۳۶۰

پیام به خواهران و مادران قهرمان ایران به‌مناسبت شهادت دهها خواهر مجاهد و اعدامهای دستجمعی در شهریور ۶۰

... اگر خمینی می‌پندارد که با این بگیروببندها و این کشتارهای وحشیانه می‌تواند جلوی حرکت خروشان انقلابی خلق و به‌خصوص خواهران ما را بگیرد به همان خیال باطلی گرفتار شده که همواره اسلاف او هم‌چون یزید و فرعون و حجاج و... گرفتار بوده‌اند. او با این جنایتها جز کینه و خشم انقلابی ما را نمی‌افزاید و جز آتش برای خود فراهم نمی‌سازد و باید بداند که رفتنی است. و با این اعمال رفتن خود را تسریع می‌کند.

خواهران مبارز؛ صحبت‌کردن با شما خواهران نسل انقلاب و گلهای به بر نشسته سازمان و شما مادران قهرمان، پرورش‌ دهندگان این نسل انقلابی خود بسی سخت و دشوار است. مخصوصاً در زمانیکه این نسل تربیت شده در آتش و خون، و برآمده از قهر انقلابی خلق، می‌رود تا بار تاریخی گران خویش را بر زمین گذارد و وظیفه‌ی انقلابی خویش را به انجام برساند و در این راه نه از شکنجه‌های سبعانه‌ی خمینی جلاد هراسی دارد و نه از ایثار و شهادت دریغ می‌ورزد. نسلی که به‌حق مرزهای بین حماسه و زندگی را درهم‌شکسته و خود به حماسه بدل گشته. در کجای تاریخ مردمی سراغ داریم که دختران سیزده ساله‌ی آنان با مشت گره‌کرده چوبه‌های اعدام را بوسه زنند و بر عقیده توحیدی خویش پای بفشرند؟ شاید بسیار زود باشد که ما و نسل ما خود شکوه این قهرمانی‌هایش را به‌درستی درک کند. آن‌چنان که صدها سال لازم بود که قهرمانیهای زینب این معلم کبیر و جاودانه‌ی زنان مبارز و قهرمان ما بارهای خویش را بر زمین گذارد و ارزش واقعی و تاریخی آن روشن گردد. مگر نبود که این قهرمان کربلا را حجاب از سر گرفتند و با خیل اسرا از شهری به شهری و از دیاری به دیاری بردند و در خرابه‌های شام سکنایش دادند و تازیانه‌های ظلم بر سر و رویشان باریدن گرفت. مگر نبود که کودکان 3ساله آنها در خرابه‌های شام جان باختند و مگر نبود که بالاخره اینها همه نقاب از روی یزید این به‌اصطلاح فرزند کاتب وحی که آنها را خارجی معرفی می‌کرد برکشید. آری، خواهران و مادران قهرمان ما از تبار اویند. از تبار مبارزی که در بارگاه یزید فریاد برآورد که «_ای یزید، زود باشد که انتقام خود را از تو باز ستانیم_ » و زینب این قهرمان کربلا و تمامی تاریخ با این کلام تنها به انتقام خون شهیدان کربلا اشاره ندارد که به انتقام تاریخی جریانی پاک و بالنده و پویا از جریانی خبیث و میرا نظر دارد که بر گرده‌ی مردم سوار است و خلق و همه‌ی نیروهای خلاقش را در آتش فساد و تباهی و شرارت و جنایت خویش می‌سوزاند.

خواهران و مادران قهرمان؛ نسل ما درگیر مبارزه‌ای است که استمرار تاریخی عاشوراست در یک طرف خمینی دجال دین‌فروش و اوباش و مزدوران ددمنش او قرار دارند و در طرف دیگر انسانهای پاکباخته‌ای که سینه‌های گشاده‌ی آنان جایگاه مهر و عشق به خدا و خلق و کینه و نفرت از ضدخلق است و در میانه‌ی آنها خواهران و مادران ما جایگاه ویژه‌یی دارند، خواهران و مادرانی که خمینی جلاد پابپای برادران رزمنده‌ی ما آنها را مورد کشتار قرار داده است و به‌راستی برای سازمان ما مایه‌ی افتخار است که مربی نسلی بود که در آن زن قهرمان ایرانی به درجه‌ای از تکامل و رشد و آگاهی و ایمان ارتقاء یافته که با درک تفاوت عظیم بین تفاله‌ها و پس‌مانده‌های قرون‌وسطایی که خمینی جلاد به نام اسلام و قرآن عرضه می‌دارد و اسلام انقلابی و توحید ناب، در مقابل او می‌ایستد و در این راه بار شکنجه و اسارت و شهادت را قهرمانانه می‌پذیرد. زنی که با آگاهی و ایمان و جسارت خویش پرده‌های ریا و فریب را از صورت خمینی خون‌آشام بکناری می‌زند و او را در جهان و در تاریخ افشاء و رسوا می‌سازد. زنی که جز با زبان قهر با خمینی جلاد حرفی ندارد.

و حال ما بی‌آن که مرعوب این جنایتها و رذالتهای خمینی گردیم در دنباله‌ی سوگند تاریخی زینب با قلبی سرشار از کینه و خشم، کینه و خشمی برآمده از خون شهیدانمان سوگند یاد می‌کنیم:
به نوباوگان دنیا نیامده‌ی فاطمه حسینی‌ها که در بطن مادر آماج گلوله‌های مزدوران خمینی شدند سوگند یاد می‌کنیم؛

به خون پاک نوباوگان شهیدمان هم‌چون فاطمه مصباح‌ها سوگند یاد می‌کنیم؛

به سحرگاهانی که خیل اسرا به شهدا می‌پیوندند سوگند یاد می‌کنیم؛

به اشک چشم یتیمان این انقلاب سوگند یاد می‌کنیم؛
به چشمان براه‌مانده‌ی همه کودکان بی‌مادر سوگند یاد می‌کنیم که تا پیروزی نهایی و حاکمیت خلق دست از مبارزه برنداریم و تاسرود فتح و پیروزی را در گوش کودکان این آب و خاک سر ندهیم از پا ننشینیم و در این راه جز به انتقام تاریخی که زینب قهرمان نوید آن را داده نیندیشیم.



درود به روان پاک شهدای ۲۸شهریور
درود بر تمامی شهدای خلق
به‌ویژه خواهران و مادران شهید
نصر من‌الله و فتح قریب و بشر المؤمنین
اشرف رجوی
31/شهریور/60

 

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7e729cc4-f327-448f-bcf4-0b84d96ef2d6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات