728 x 90

گرامی باد خاطره مجاهد خلق نظام‌الدین عنقایی از فرماندهان مجاهدین درجنگل

مجاهد شهید نظام الدین عنقایی
مجاهد شهید نظام الدین عنقایی

محل تولد: هشتپر
شغل: دبیر
سن: 24
تحصیلات: -
محل شهادت: گیلان
تاریخ شهادت: 10-2-1361
محل زندان: -

زندگینامه شهید


روز هفتم اردیبهشت ماه سال۶۱ سکوت جنگلهای سیابیل در حوالی چوکا شکست، و سرانجام پس از ساعتها درگیری با انبوه پاسداران خمینی، خون پاک مجاهد قهرمان نظام‌الدین عنقایی (از فرماندهان مجاهدین مستقر در جنگل) بر زمین ریخت، و دیگر بار بر عزم و رزم عنصر مجاهد خلق در سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی گواهی داد.

مجاهد شهید نظام‌الدین عنقایی در سال۱۳۳۷ در پونل طوالش (در منطقه جنگلی چوکا از توابع رضوانشهر) متولد شد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در قریه پونل و رضوانشهر سپری نمود.

دوران کودکی و نوجوانی نظام در فقر و تنگدستی شدید و همراه با کار طاقت‌فرسا در شالیزارها سپری شد.

 

نظام دوران تحصیلات متوسطه را به پایان رساند و برای ادامهٔ تحصیل وارد دانشسرای راهنمایی اردبیل شد و در رشتهٔ علوم انسانی تحصیل را ادامه داد.

همزمان با ورود او به دانشسرا قیام خلق اوج گرفته بود، و در این دوران وی با سازمان و آرمانهای مجاهدین آشنا و آثار و نوشته‌های مجاهدین را مطالعه کرد.

یکی از همرزمان نظام در زمینه گرایش ایدئولوژیک و سیاسی او در این دوران نوشت: «یک روز نظام را در حال مطالعهٔ کتابهای سازمان دیدم، وقتی با او صحبت کردم گفت: انقلاب مسیر خود را طی می‌کند و چیزی به پیروزی نمانده و فعلاً آن طوری که معلوم است خمینی و آخوندها بر کرسی خواهند نشست.

ولی فکر نمی‌کنم بتوانند به نیازهای مردم پاسخ دهند و به آن جامهٔ عمل بپوشانند، آنچه ما و خلق ما دنبالش هستیم، می‌بایستی در ایدئولوژی ناب توحیدی سازمان مجاهدین پیدا کنیم… فکر می‌کنم انقلاب ما ادامه داشته باشد. چون با مطالعهٔ چند کتاب از مجاهدین آدم متوجه می‌شود آن دیدگاهی که مجاهدین نسبت به اسلام دارند، با دیدگاه روضه‌خوانها و آخوندها فرق بسیار دارد.

از دیدگاه مجاهدین هر گونه استثمار، استبداد و استعمار محکوم است و محترم شمردن حقوق و عقاید اقلیتهای مذهبی و قومی جزو اساس کار و برنامهٔ سازمان است»... .

***

نظام پس از پیروزی قیام در منطقه رضوانشهر همراه با بخشدار رضوانشهر مجاهد شهید کورش رضوانی و تنی چند از یاران مجاهدش کانون توحیدی رضوانشهر را تأسیس کرد، و در شهر و روستاهای دور افتاده شروع به فعالیت کرد.

همزمان با تأسیس کانون در بازارچهٔ پونل نیز قطعه‌زمینی را خریداری کرد و با افتتاح کتابخانه و فروشگاهی که در آن مایحتاج مردم فقیر روستایی را به قیمت ارزان عرضه می‌کرد، فعالیت‌هایش را گسترش داد.

این کتابخانه و فروشگاه به‌نام پدر طالقانی نامگذاری شده بود، در این دوران او در مدرسهٔ راهنمایی تحصیلی «بهار آزادی» پره سر طوالش و در مدرسهٔ خاقانی «دینا‌چال» نیز تدریس می‌کرد.

وی از محبوبیت بسیاری در میان مردم و شاگردانش برخوردار بود و در این دوران نقش بسیار ارزنده‌ای در ارتقای آگاهیهای سیاسی آنها ایفا کرد.

بعد از سی خرداد سال۶۰ خانهٔ نظام مورد تهاجم پاسداران خمینی قرار گرفت، و او با فداکاری بسیار عده‌یی از یارانش را فراری داد و خودش دستگیر شد، اما پس از مدتی با هوشیاری توانست از چنگ آنان رها شود.

در این دوران ارتباط نظام با سازمان قطع بود، وی برای وصل ارتباط با سازمان به کردستان رفت و پس از ارتباط مجدد به گیلان برگشت، و با امکانات لازم به منطقهٔ طالش و جنگل معروف به «جنگل میرزا کوچک خان» شتافت.

وی در زمینه تهیه تدارکات برای رزمندگان مستقر در جنگل نقش به‌سزایی داشت و مسئول تدارکات رسانی به رزمندگان یکی از پایگاههای مستقر در جنگل بود.

نظام که از محبوبیت زیادی در بین مردم برخوردار بود هر چند روز یکبار از جنگل به روستاهای اطراف می‌رفت و برای مردم زحمتکش سخنرانیهای پرشوری ایراد می‌کرد.

روز هفتم اردیبهشت سال۶۱ مجاهد شهید نظام‌الدین عنقایی برای انجام یک مأ‌موریت انقلابی به سوی «سیابیل» حرکت کرد، اما در نزدیکی این منطقه به کمین و محاصره تعداد زیادی از پاسداران خمینی افتاد. جلادان می‌خواستند او را زنده دستگیر کنند ولی آن‌چنان از مقاومت و دلاوری او به هراس افتاده بودند که حتی پس از شهادتش در هراس از پیکر بیجان او چندین خشاب بر روی او خالی کردند.

پیکر پاک نظام در کنار برادر شهیدش میلیشیای قهرمان مجاهد شهید علاءالدین عنقایی در قریة پونل به خاک سپرده شد.

از خانواده مجاهد پرور عنقایی در سال۶۳ مجاهد شهید حسام‌الدین عنقایی برادر نظام‌الدین و هم‌چنین پسرعموی آنها سراج‌الدین عنقایی در سال۶۲ در عرصه نبرد با خمینی دجال و در راه رهایی خلق به‌شهادت رسیده‌اند.

خاطرات، داستان رنجها و فداکاریهای مجاهد شهید نظام‌الدین عنقایی و برادران و یارانش همواره در قلب هزاران جنگل‌نشین رنجدیده و مردم رضوانشهر جاودانه است.

بی‌تردید خون پاک او و هزاران مجاهد دیگر بنیان رژیم ضدبشری آخوندی را در هم خواهد کوبید و آزادی را برای خلق و میهن در زنجیر ما به ارمغان خواهد آورد.

یادش گرامی باد

 

نامه‌ای از مجاهد شهید نظام‌الدین عنقایی به همراه وصیت نامه‌اش

پدر و مادر خوبم سلام، امیدوارم که از هجرت من تأسف و اندوه به خود راه ندهید، اکنون مدت دو ماه است که از برادران هم سنگرم جدا شده‌ام و با این جدایی از سنگر مبارزان جان بر کف به سنگر عافیت‌طلبان پیوسته‌ام.

تصورم این بوده که هجرت نمودم خوشبختانه زود دریافتم که گریختن من نه یک هجرت بلکه عزلت و گوشه‌نشینی است که با سنت لایتغیر خدا و خلق مغایر داشت. چرا که هجرت به‌معنی حرکت از بی‌عدالتی به عدالت، از خودگونگی به خداگونگی و از تن پروری به انسان دوستی و ایثار می‌باشد.

دریافتم که مفهوم هجرت در مبارزه با ظلم، ستم، نابودی، فقر و بی‌عدالتیها است، ممکن است طبق معمول عده‌یی بر ماها یعنی هواداران مجاهدین و خود مجاهدین نیشخند بزنند و بگویند که هجرت فقط برای انبیا و امامان آمده است، ولی بر اساس دیدگاه توحیدی هجرت چندین معنی دارد که یکی از آنها ترک دنیای فانی وصلت به دنیای باقی می‌باشد.

یعنی ترک از دنیای بی‌عدالتی و نابرابری، اختناق، تجاوز و قتل، ستم و برادرکشی و رسیدن به دنیای عدالت و مساوات و برادری و اخوت است (دنیایی از). فضیلت، خداپرستی، نوع دوستی، اخلاق و آزادی که آغاز چنین حکومتی پایان غارتگریها و قتل و تجاوز و بهره کشی است... .

یادآوری می‌کنم ما مدعی اسلامی نیستیم که در کاخهای معاویه‌ها سر برآورده، بلکه مدعی اسلامی هستیم که در عصر بردگی زنجیرهای اسارت را پاره کرده و بلالها را آزاد نمود.

مدعی اسلامی هستیم که نه در کاخها بلکه در کلبه‌های فقیران و استثمار شدگان ندای اعتراض بر می‌آورد. حال که ما با مبارزه بی‌امان خود ادعای خود را به اثبات می‌رسانیم، بر شماست که از هدف مقدس و رهایی‌بخش مجاهدین یعنی پیروزی ستمکشان... پاسداری کنید…

پدر و مادر جان ممکن است تصور کنید که من حرف شما را یعنی شرکت نکردن در مبارزه را به زمین زده‌ام، ولی در عوض (حرف) خدا را گوش دادم.

به یاد داستان آن دانشجویی افتادم که از استاد خود پرسیده بود که مادرم مریض است و وطنم در حال جنگ به کمک کدامیک بروم، استادش بی‌جواب ماند.

اما قرآن صراحتاً جواب داده که بارها برای شما خواندم و باز هم می‌توانید در سورهٔ توبه قرآن کریم و یا در تبیین جهان مجاهدین مطالعه بفرمایید.

بلی منظور قرآن این است که اگر وطن از دست برود موجب می‌شود که تمامی مادران و پدران و نسل جوان و… به اسارت و بردگی و نهایتاً به نابودی کشانده شوند.

ولی اگر یک مادر و یا هزاران مادر جوانان خود یا خودشان را از دست بدهند، در عوض میلیونها انسان پیر و جوان در صفا و صمیمیت می‌توانند در کنار هم به‌سر برند.

آری این منطق اسلام است که انسان‌ها را مسئول می‌داند تا امکانات امنیت برای همدیگر فراهم نمایند.

وقتی این چشمهٔ همیشه جوشان می‌تواند راهنمای خوبی در زندگی باشد، چرا نباید به آن افتخار کنیم و چرا نباید از راهنمایی‌هایش استفاده کنیم؟‌

پدر و مادر مقاومم، من شماها را به بلندی کوه‌ها و به وسعت آسمانها و به عمق اقیانوسها و به فا صلهٔ انسان تا خدا دوست دارم.

اما اسلام را و راه خدا و خلق را که مظهر حقیقت است و پیروزی محرومان را از همه چیز حتی از شماها بیشتر دوست دارم، و شما هم باید خدا را بیشتر از ما دوست داشته باشید همان‌طوریکه (دوست) دارید.

این را هیچکس به من یاد نداده است بلکه فقط از قرآن و نهج‌البلاغه و زندگی انقلابیون یاد گرفته‌ام.

در پایان صرفاً جهت یادآوری این نکته را بیان می‌کنم که مبادا نسبت به همسایگان و دوستان ماها بدبین باشید و بگویید که چون بچه‌های ما کشته شده‌اند، ماندن بقیه و پیروزی انقلاب کبیر خلق ایران بی‌فایده است.

زیرا چنین اندیشه‌ای شرک‌آلود است و این برخلاف سنت الهی است، اگر تمام فرزندان شما کشته شدند باز به خود ببالید که در راه خدا جان دادند.

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.

فرزند شما ــ نظام

 

متن وصیت نامه‌ام

بسم‌الله القاسم الجبارین

من نظام‌الدین عنقایی به‌دلیل داشتن اعتقاد راه خونبار سازمان مجاهدین خلق ایران را بدون هیچگونه تحمیلات انتخاب نمودم.

شهادت عاشقانهٔ نسل مجاهد و نیز وفاداری من به آرمان سازمان تا آخرین لحظهٔ عمرم، دلیل بر انتخاب آگاهانهٔ مشی الهی و راه سرخ خلق می‌باشد.

آمادگی خودم را با نوشتن این وصیت‌نامه اعلام می‌کنم، تا کالبد پلید انحصار‌طلبان ضد خدا را در گورستان تاریخ دفن نمایم، و دوشادوش برادران هم‌سنگرم پرچم سرخ توحید را افراشته نگه دارم.

و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

۲۶/ ۷ / ۶۰

من وصیت نامه را در سال۵۸ نوشته بودم اما بر اثر حملهٔ وحشیانهٔ پاسداران ضد خدا به خانهٔ ما آنرا با خود برده بودند.

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f0efbcf1-1d0d-40ff-aaa8-9179f362d657"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات