با یاد مجاهد شهید موسی رضایی

زندگینامه شهید

مجاهد شهید موسی رضایی در سال۱۳۴۲ در یکی از روستاهای رودسر متولد شد، او چند سال بعد برای ادامه تحصیل راهی شهر شد، و به‌عنوان نوجوانی پرشور در تظاهرات اعتراضی و راهپیماییهای مردمی علیه شاه خائن پیوست.

وی در جریان یکی از تظاهراتها با آرم سازمان مجاهدین آشنا و از آن پس به اتفاق چندتن از دوستانش در ارتباط با سازمان قرار گرفت، و پس از پیروزی انقلاب نیز در کانون جوانان مسلمان (هوادار مجاهدین) به فعالیت ادامه داد.

فعالیت‌های موسی تا سال۶۰ ادامه یافت و در این فاصله بارها با عناصر رژیم و چماقداران خمین درگیر شد، و هر بار با عزمی راسختر به مبارزه ضدارتجاعی ادامه داد، او در مورد حملات چماقداران خمینی به هواداران سازمان در رودسر از جمله خودش نوشت: «سال۵۹ روزی نبود که با پاسداران و یا گروه‌های چماقدار آنها درگیر نشویم. یک روز گروه چماقداران موسوم به ۷۲تن به انجمن ما حمله کردند و بچه‌ها با شجاعت تمام در برابرشان مقاومت کردند. در آن روز آنها با سلاح و چماق اکثر بچه‌ها را زخمی کردند که یکی از آنها هم من بودم و بر اثر شدت جراحات به بیمارستان منتقل شدم».

در سرفصل ۳۰خرداد۶۰ موسی قهرمان از جمله میلیشاهای شجاعی بود که تظاهرات اعتراضی به کشتار مجاهدین را در رودسر راه انداختند.

در روزهای بعد ارتباط او با سازمان قطع شد و به‌ناگزیر شهر را ترک کرد و برای مدتی به چالوس رفت و به فعالیت‌های مخفی خود هم‌چنان ادامه داد و این فعالیت‌ها تا سال۶۳ ادامه یافت.

پس از گرفتن دیپلم موسی ناگزیر از رفتن به سربازی و به جبهه‌های جنگ ضدمیهنی اعزام شد، او در جریان یکی از عملیات ارتش آزادیبخش خود را به رزمندگان ارتش آزادی رساند و در این رابطه نوشت: «در ۱۵فروردین۶۶ بود که رزمندگان آزادی به پایگاه ما در منطقه بانه حمله کردند و من نیز از جمله کسانی بودم که از اسارت خمینی آزاد شدم و توانستم چند ماه بعد پس از این‌که حکم آزادیم توسط برادر مسعود ابلاغ شد داوطلبانه به ارتش آزادی و مجاهدین بپیوندم".

وی پس از مدت کوتاهی به‌عنوان یکی از اعضای کارآمد تیم‌های عملیاتی ارتش آزادیبخش ملی ایران شد و در عملیات متعددی شرکت کرد.

اولین عملیاتی که موسی در آن شرکت کرد عملیات آفتاب بود، و در این عملیات و هم‌چنین عملیات چلچراغ شجاعتهای بسیاری از خود نشان داد اما درخشش موسی در فروغ جاویدان بود.

او بارها با دشمن ضدبشری چنگ در چنگ شد و رو در رو جنگید، و از آن پس نیز موسی از جمله رزمندگانی بود که همواره آماده شرکت در نبرد روزشماری می‌کرد.

او با روحی شورشی و انقلابی وارد انقلاب درونی مجاهدین شد و در این رابطه نوشت: «خواهر مریم با انقلاب خود نه تنها فرد فرد ما و حتی سازمان مجاهدین که یک مقاومت را نجات داده است.

ما با نام خواهر سرفرازیم که به ملت و مردم خود خیانت نکردیم و این سعادت را یافتیم که در راه آنان با آخوندهای پلید بجنگیم. بردن خواهر مریم به تهران هم بزرگترین هدیه مجاهدین به خلق قهرمانمان است، و هم کمترین کاری که می‌توانیم به‌عنوان دین خود انجام دهیم اگر در این راه شهادت نصیبم شد، لااقل می‌دانم که قدمی برای آزادی خلق در زنجیرم برداشته‌ام». موسی در آخرین رزم خود نیز با شجاعت و دلاوری تا آخرین لحظه در برابر دشمن تجاوزکار جنگید و از شرف خلق خود دفاع کرد.

خاطرات

تصاویر یادگاری

تصویر مزار شهید

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org