زندگینامه شهید
شکریه رضایی
تاریخ تولد: ۱۳۴۵
محل تولد: نجف اشرف
تحصیلات: دیپلم
سابقه مبارزاتی: ۹
سال شکریه رضایی در سال۵۸ با سازمان آشنا شد، سال۶۵ خود را به منطقه رساند و در فروغ جاویدان فرمانده یک گروه رزمی بود. آخرین فراز زندگی با شکوهش او را یک همرزمش چنین تصویرکرده است:«… چهارشنبه شب تا صبح حفاظت ازگردنه حسن آباد به عهده ما بود ، سه برادر ویک خواهر تحت فرماندهی شکریه رضایی قرارگرفتیم .
باید از نفوذ دشمن به جاده حسنآباد جلوگیری میکردیم، آن شب تا صبح دوبار با دشمن درگیر شدیم .
فردا همگی به سوی اسلامآباد حرکت کردیم، درکمین سیاه خور فرمانده شکریه خواهرش سعدیه را درمیان شهیدان شناخت.
کمی آن طرفتتر، همگی درداخل یک شیار سنگرگرفتیم، و دشمن بالای سرمان بود، فرمانده شکریه افرادسالم را جمع کرد تا طرحی برای شکستن کمین، آماده کنیم.
در حالی که مشغول صحبت بود دشمن یک نارنجک انداخت که در میان جمعمان به زمین افتاد، بدون ذرهای تردید شکریه قهرمان خود را به روی نارنجک انداخت تا آسیبی به کس دیگری نرسد.
شکریه قصد داشت نارنجک را به بیرون پرتاب کند، اما در همان لحظه در دستش منفجر شد، یک دستش از مچ قطع شد و سینه و شکمش به سختی آسیب دید .
همه منتظر نالهیی از شکریه بودیم او نه تنها خم به ابرو نیاورد، بلکه درهمان حال طرح شکستن کمین را به نفرات ابلاغ کرد.
لحظاتی پس از حرکت برای آخرین خداحافظی به عقب برگشتم، فرمانده شکریه با دست سالمش کلتی را گرفته و به صورت سینهخیز در پشت ستون حرکت میکرد، چند متر جلوتر با آخرین توانش فریاد زد: «با عشق فراوان به مسعود و مریم» وفردا خبر قطعی شهادتش را از بچهها شنیدم » .
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید