زندگینامه شهید
صبح دهم مرداد سال۶۱ و هنگامیکه حلقات محاصره گرداگرد چندین پایگاه مجاهدین تکمیل شد و تعداد کثیری از مزدوران تا دندان مسلح خمینی (اعم از نفرات ویژه حمله، مأموران محاصره، رانندگان خودروهایی که مأمور رسانیدن مهمات و نفرات بودند، «آر. پی. جی» زنها و مسلسل چیهایی که در بامها سنگر گرفته بودند و... آخرین دستورات را دریافت کردند، صدای شلیک و انفجار، سکوت صبحگاهی تهران را فرو ریخت و تهاجم وحشیانهٔ مزدوران خمینی آغاز شد.
در این تهاجم گسترده، دشمن تمامی تجارب خود را که در طول ِسال ۶۰ و۶۱ در حمله به پایگاههای مقاومت (و بهویژه در تهاجمات خود به پایگاههای سردار شهید موسی و سمبل زن انقلابی اشرف و نیز پایگاه فرماندهٔ والامقام مجاهد محمد ضابطی) بهدست آورده بود، بکار گرفت تا هر چه زودتر کار را به پایان برساند و دیگر بارافسانه نابودی مجاهدین! را از رسانههای خود زوزه سر دهد.
اما این خواستِ دشمن ضدبشری تحقق نپذیرفت، مقاومت نیز تجارب ویژه خود را بهدست آورده بود و سر تسلیم و شکست نداشت.
در رأس مجاهدینی که در پایگاههای مختلفِ مورد تهاجم، واپسین ساعات حیات انقلابی خود را با باروت و سرب و خون بر دفتر شرف خلق و انقلاب نقش میزدند، فرمانده قهرمان مجاهد شهید سیاوش سیفی میرزمید و بدینگونه دیگر بار پس از سردار موسی و اشرف و محمد ضابطی اراده شکست ناپذیر و خشم و ایمان مقدس فرماندهای دیگر عرصه نبردی خونین ترسیم میگردید تا در آینده داستانِ وفا و رادمردی را در گوشها زمزمه کند.
نبرد ساعتها بطول انجامید، تعدادی از زنان و مردان دلاور مجاهدی خلق موفق شدند با استفاده از فرصتهای مناسب و در پناه آتش دیگر یاران خود حلقه محاصره دشمن را شکسته و با حمایتهای بیدریغ مردم به دیگر پایگاهها بروند.
تعدادی از قهرمانان دلاور مجاهد خلق پس از ساعتها نبرد در برابر چشمان مردمی که تماشاگر نبرد بودند بر پیمان نامه با خلق خود مـُهر خون نهادند و به سوی خدا شتافتند.
در رأس این شهدای قهرمان فرمانده سیاوش سیفی قرار داشت و دیگر کاروانیان این قافله شهادت را مجاهدین دلیر: فاضله مددپور، باقر آل اسحاق، هادی و جعفر آمرطوسی، افسانه امینیان (آمرطوسی)، فاطمه اثنا عشری، نوذر احسنی، عصمت احمدی، قاسم علی بیات کمیتکی، امیر بیژن یار، زبیده (ماهرخ) جعفری ثانی، علیرضا حسینی، مریم خدایی صفت، شهاب راسخی دهکردی، علی رحمانی، ناهید رحمانی، اعظم رضائی، طاهره زاهدی، فائزه زائریان مقدم، مهدی زائریان مقدم، احترام السادات (صدیقه) کرباسی (مادر زائریان)، صدیقه (افسانه) شمس فرد، اردلان صفی یاری، فاطمه (فرح) مینایی میرزائی، هادی غلامیمنفرد زهان، سیدمحمد غیاث سعیدی، فرهاد فتح پور پاکزاد، افشین قهرمانی، زهره گودرزی، محمد لقاء نازنده، کاظم محمدی گیلانی، محسن داوودی، محسن مورعی، سید مصطفی موسوی، ناهید میری چیمه، محمد نوایی روشندل، طاهره وزیری، حسین سلیمانی و... تشکیل میدادند.
مجاهد شهید فرمانده سیاوش سیفی متولد ۱۳۳۰ در بناب است. او دانشجوی مهندسی بود، و پیش از عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران، از رهبران فعال جنبش دانشجویی در سالهای دهه ۱۳۵۰ بود که از مجاهدین و مبارزه آنها در مبارزه با رژیم ستمشاهی حمایت و آن را ترویج میکرد.
بهدلیل این فعالیتها توسط ساواک شاه دستگیر و به زندان افتاد، وی مدتی در زندان اوین با برادر مجاهد مسعود رجوی همبند بود. در این مدت با نظارت برادر مسعود، توسط فرمانده محمد ضابطی تحت آموزش قرار گرفت و بهسرعت روند رشد تشکیلاتی و ایدئولوژیکی خود را طی کرد.
برخوردهای قاطع سیاوش سیفی در زندان شماره ۱ قصر و در مقابل زندانبانانی مثل سرهنگ محرری و سرهنگ زمانی در زندانهای شاه، نقل محافل زندانیان سیاسی آن دوره بود.
سیاوش سیفی پس از انقلاب ضدسلطنتی همراه با سردار موسی خیابانی به تبریز رفت و در آنجا مسئولیتهایی را بهعهده گرفت.
وی جهت فراهم کردن زمینه راهاندازی رادیو صدای مجاهد، نخستین مسئول مجاهد بود که در اوایل سال ۱۳۶۰، به کردستان رفت.
سیاوش سیفی، پس از ۳۰ خردادماه ۱۳۶۰ در سازماندهی مقاومت در استانهای گیلان و مازندران و راهاندازی شاخهٔ جنگل، نقشی کلیدی و تعیینکننده داشت.
او در مرداد ۱۳۶۱ معاون مرکزیت و مسئول کل بخش شهرستان سازمان مجاهدین خلق ایران بود، کار سیاوش سیفی در شرایط اختناق رژیم خمینی، حفظ تماس و رساندن رهنمودهای سازمانی به شهرهای مختلف بود. این کار در شرایطی انجام میشد که در خیابانهای تهران قدم به قدم از عابران پیاده تا مسافران تاکسی و اتوبوس شهری و خودروهای شخصی تفتیش و بازرسی میشدند.
اما سیاوش سیفی مانع از این شد که رژیم خمینی بتواند ارتباط سر و بدنهٔ سازمان مجاهدین خلق را قطع کند.
وی توانست با پیشدستی بر نظام خمینی که قصد نابودی مجاهدین را داشت، به موقع اقدام کند و ضمن سوزاندن بسیاری از طرحهای رژیم، با تجدید سازماندهی، آتش مقاومت و اعتراض را در شهرهای میهن روشن نگهدارد.
این تجدید سازماندهی و تغییر و جابهجایی کادرها، گاه روزانه چند بار برای یک شهر ضرورت پیدا میکرد.
سرانجام روز ۱۰مرداد۱۳۶۱ فرا رسید، روزی دیگر از حماسههای مجاهدین همچون ۱۲ اردیبهشت ۶۱، یکی از روزهای فراموشیناپذیر مقاومت ایران در رویارویی با دشمن ضدبشری است
دهم مرداد، یادآور حماسه درخشان نبرد و مقاومت دهها تن از قهرمانان مجاهد خلق در نقاط مختلف تهران است.
حماسهیی که در آن دیگر بار، صلابت و جنگآوری و عزم آهنین عنصر مجاهد خلق برای مقاومت و نبرد بیامان در برابر دیکتاتوری ضدبشری بهاثبات رسید.
در رأس این شهیدان پاکباز و دلاور، مجاهد قهرمان فرمانده سیاوش سیفی قرار داشت که با رشادت، فرماندهی عملیات را در صحنه نبرد بهعهده داشت و پس از نبردی دلیرانه، خود نیز همچون دیگر یارانش دامن محبت بهخون رنگین کرد.
در آن صبح خونین، قهرمانان دلاور مجاهد خلق که فرمانده سیاوش سیفی در رأسشان قرار داشت، در چندین پایگاه مقاومت، در نقاط مختلف تهران در برابر مزدوران خمینی و پاسداران ظلمت و تباهی، قهرمانانه بهشهادت رسیدند.
در پایگاه سیاوش سیفی نبرد و درگیری تا ساعتها ادامه داشت. در این نبرد سیاوش سیفی و یارانش همگی جان باختند.
یادشان گرامی و راهشان پررهرو.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org