728 x 90

با یاد مجاهد شهید سعیده سلامی

مجاهد شهید سعیده سلامی
مجاهد شهید سعیده سلامی

محل تولد: سنندج
شغل: دانش‌آموز
سن: 21
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: سنندج
تاریخ شهادت: 29-2-1361
محل زندان: -

زندگینامه شهید


سعیده سلامی در سال ۱۳۴۱، در سنندج به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا قبل از دیپلم در شهر سنندج ادامه داد.
با اجتماعی شدن اعتراضات و تظاهرات علیه دیکتاتوری شاه در سال ۱۳۵۷، سعیده به‌عنوان یک نوجوان، که به‌خوبی با فقر و درد و رنج مردم محروم کردستان آشنا بود، در تظاهراتها حضوری فعال داشت.
پس از پیروزی انقلاب و مواجه شدن با سیاست سرکوب خمینی در کردستان، به ماهیت ارتجاع حاکم پی برد. در جریان تهاجم وحشیانه نیروهای خمینی به کردستان در سال ۱۳۵۸، همراه با تعدادی از دوستانش یک گروه امداد تشکیل داد و به مجروحان و مصدومان کمک می‌رساند و در توزیع مواد غذایی به مناطق محروم نقشی فعال داشت.
با آشکار شدن چهره ارتجاعی و ضدمردمی خمینی جنایتکار، سعیده که به‌دنبال راهی برای خدمت به مردم محروم بود تمام آمال و آرزوهای آزادیخواهانه خود را در سازمان مجاهدین خلق ایران یافت و در سال ۱۳۵۹ به هواداری پرشور و فعال تبدیل شد.

وی بعد از توقف جنگ کردستان، با تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها و اطلاعیه‌ها و دفاع از آرمانهای آزادیخواهانه سازمان به فعالیت‌هایش ادامه داد و در بخش تدارکات ایفای مسئولیت کرد.
پس از سی خرداد ۱۳۶۰ و شروع مبارزه مسلحانه انقلابی وی به‌عنوان عضو یکی از هسته‌های مقاومت به مسئولیتهای انقلابی‌اش در ارتباط با سازمان ادامه داد.
سرانجام در مهرماه سال ۱۳۶۰، نیروهای سپاه همراه با دو تن از خائنین، به خانه آنها ریخته و همه افراد خانواده از جمله سعیده را دستگیر و به زندان منتقل کردند. مزدوران خمینی تک‌تک افراد از جمله مادر و خواهران سعیده را همراه با بچه‌های خردسالشان مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار دادند و به سلول‌های انفرادی منتقل کردند.
پاسداران جنایتکار خمینی، بلافاصله سعیده را به این بهانه که قرص سیانور خورده است زیر شکنجه‌های وحشیانه قرار دادند و در حالی‌که دهانش را با زور باز کرده بودند، برای خنثی کردن اثر سیانور، محلول پرمنگنات و محلول آب و تاید به دهانش می‌ریختند. سعیده در جریان این شکنجه‌ها چندبار بیهوش شد اما زندانبانان او را به هوش می‌آوردند تا بتوانند او را شکنجه کنند. وی در همان شرایط دست به اعتصاب غذا زد و زندانبانان برای این‌که بتوانند شکنجه او را ادامه دهند با بردن وی به بیمارستان به او سرم غذایی وصل کردند.
زندانبانان، همزمان سایر اعضای خانواده سعیده را برای فشار بر وی شکنجه می‌کردند.
به‌نوشته همرزمانش، روحیه وی به‌رغم شکنجه‌های سنگین بسیار بالا بود و دائم سرود می‌خواند و با مورس با سلول دیگر تماس می‌گرفت و روحیه می‌داد.
اما این شیر زن مجاهد خلق در برابر همه وحشی‌گریها با عزمی پولادین بر سر مواضع مجاهدی‌اش ایستاد و دشمن را به زانو در آورد.
سرانجام مزدوران شکست‌خورده خمینی، این زن سرفراز مجاهد را روز ۲۹ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به جوخه تیرباران سپرده و به‌شهادت رساندند.
این شیرزن مجاهد خلق در وصیت‌نامه‌ای که قبل از شهادتش نوشته از جمله آورده است:
«... به مادرم وصیت می‌کنم صبر و شکیبایی داشته باشد و همگی راضی به رضای خدا باشید و فراموش نکنید که خدا به هر کاری داناست... از همه فامیل و دوستان و آشنایان می‌خواهم اگر خطایی از من دیده‌اند ببخشند و مرا حلال کنند و از دعا کوتاهی نکنند... برای این‌که ایمانتان کامل بماند قیامت را فراموش نکنید. برای دنیا آن‌قدر بکوشید که فکر کنید هیچوقت نمی‌میرید و برای آخرتتان آن‌قدر کوشا باشید که فکر کنید همین الآن می‌میرید... . .
اضافه کنم که در آرامش کامل و با ایمان و یقین به‌وجود خداوند عادل و مقتدر از دنیا می‌روم.
بنده خدا سعیده سلامی – ۲۹/۲/۶۱»

 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3283d03f-9226-459c-8bc0-8aefb2ac3ea8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات