زندگینامه شهید
پرویز سلیمی«ایمان دارم تا زمانی که مسعود هست، انقلاب ما نه تنها بهبیراهه کشانده نمیشود، بلکه همیشه راه تکامل و پیشرفت را خواهد پیمود».
مجاهد شهید پرویز سلیمی، متولد محلات و دانشجوی دانشگاه پلیتکنیک تهران بود، پس از تعطیلی دانشگاهها به بهانه انقلاب فرهنگی خمینی او به کمیتههای دانشجویی منتقل شد و یکی از مسئولان شاخههای دانشجویی در کانون هنری بود.
او در قسمت چاپ کتابهای انجمن دانشجویان و پوسترها و نشریه کار میکرد و در سوم فروردین۶۰ هنگامی که برای چاپ تقویم سازمان به چاپخانه مراجعه کرده بود، توسط نیروهای ضربت دادستانی دستگیر شد.
او را ابتدا به زندان پل رومی که مخصوص معتادان است بردند، یکی از یارانی که با او دستگیر شده درباه پرویز نوشته است: «من و پرویز مدت یک هفته در کنار معتادین و در سلولی به ابعاد ۴*۴ زندانی بودیم. در آن سلول بیش از ۳۰زندانی معتاد بهصورت شبانهروزی با ما بودند.
هدف دژخیمان این بود که توسط زندانیان معتاد ما را آزار دهند، اما برخوردهای پرویز توطئه آنان را در هم شکست، و در همان لحظه اول پرویز به سایر زندانیان گفت: من یک مجاهد خلق هستم و با آخوندهایی که شما را به این روز انداختهاند میجنگم.
شما همه قربانی نظامی فاسد هستید و اگر فقر و تنگدستی نبود شما هیچگاه گرفتار اعتیاد نمیشدید، و من شما را برادران خودم میدانم.
این را بدانید که اگر به جای نظام فاسد کنونی نظامی درست سر کار بیاید که همه شما کار داشته باشید و فقری در کار نباشد آیا شما به سمت اعتیاد میروید؟
حرفهای پرویز چنان در دل معتادان نشست که همگی دور او حلقه زدند، بعد از سخنرانی پرویز برای آنها به قدری تحت تأثیر او قرار گرفتند، که با اصرار از او میخواستند تا تنها تخت سلول را برای خواب و استراحت از آنها بپذیرد».
بعد از یک هفته که پرویز به اوین منتقل میشود خود را «پرویز سالاری» معرفی کرد، او از زندانیان مقاوم بود و بهخاطر اخلاق انقلابیاش از احترام زیادی در میان سایر هواداران و زندانیان برخوردار بود.
او در زیر شدیدترین شکنجهها از فعالیتهای انقلابی خودش و حقانیت سازمان دفاع میکرد، و به بازجویان میگفت شما بایستی تمامی ۱۰هزار نسخه تقویمی که از ما مصادره کردهاید را بازگردانید، مگر ما چه خطایی کردهایم جز اینکه برای آزادی خلقمان مبارزه میکنیم؟».
خاطرات
خاطراتی از مجاهد شهید پرویز سلیمی
یکی از همبندیهای او یک نمونه از برخوردهای انقلابی پرویز را چنین نوشته است: «روز ۲۵خرداد سال۱۳۶۰ مزدوران رژیم به داخل سلولهای ۳۲۵ ریختند و همه زندانیان را مورد ضربوشتم قرار دادند و صحنه اعدام مصنوعی را ایجاد کرده بودند.
پرویز مقاومتی شگفتانگیز از خود نشان داد و زیر ضربات مزدوران و پاسداران از مواضع انقلابی سازمان دفاع میکرد و شعار درود بر مجاهد میداد».
در گزارش دیگری نمونه دیگری از این شهامت انقلابی آمده است: «روز ۱۰شهریور ۶۰ یعنی دو روز پس از هلاکت رجایی و باهنر، مزدوران رژیم به داخل بند ۱ اوین ریختند و به همه نفرات چشمبند دادند و گفتند میخواهیم همهتان را برای اعدام ببریم.
در آن موقع پرویز که از مسئولان تشکیلات داخل زندان بود به سایر بچهها گفت: بچهها حواستان باشد، اگر مزدوران خواستند که به برادر مسعود توهین کنند، نبایستی به هیچ عنوان زیر بار بروید، زیرا مسعود یعنی ایدئولوژی ما و مسعود همه چیز ماست. لذا به هیچ عنوان ولو اگر همهمان نیز شهید شویم نبایستی زیر بار این موضوع بروید“». این روحیه جنگنده و انقلابی پرویز را از چهرههای مشخص مقاومت در زندان کرده بود. یکی از همبندان او در گزارشی پیرامون وضعیت پرویز در زندان نوشته است: «پرویز از کادرهای فعال و پرجنبوجوش مجاهد در بندهای اوین، گوهردشت و قزلحصار بود»
جلادان زندان نسبت بهاو خیلی حساس بودند و او را بهعنوان یکی از خطدهندگان بهسایر زندانیان میشناختند، در سال۶۴ در زندان قزلحصار یکبار با او در رابطه با مسائل انقلاب ایدئولوژیک صحبت میکردم.
پرویز با تمام وجودش بهبرادر مسعود اعتقاد داشت و میگفت: «ایمان دارم تا زمانی که مسعود هست، انقلاب ما نهتنها بهبیراهه کشانده نمیشود، بلکه همیشه راه تکامل و پیشرفت را خواهد پیمود».
در گزارش دیگری از همبندانش آمده است: «پرویز شاعری حساس و یکی از بچههای مقاوم در زندان بود. او مدتها در قفس بود. در عید سال۶۵، مقالهیی دربارهٔ حاجیفیروز، بهصورت نمایشنامه نوشت و بچهها آن را اجرا کردند».
تصاویر یادگاری
پرویز سلیمی
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
لینک مزار شهید در قطعه ۹۹ بهشت زهرا