زندگینامه شهید
حسن به دوستانش میگفت: «تنها نیرویی که در مقابل... ارتجاع ایستاده و توانسته است ضربات نیرومند بر آن وارد آورد و با اتکاء به ایدئولوژی توحیدی خود قصد نابود کردن حکومت ارتجاعی خمینی را دارد، مجاهدین خلقند».
در موضع مسؤل و فرمانده به تحت مسئولانش میگفت: «هرگز هرگز نگذارید شهر به خاموشی فرو رود. دشمنان خدا و خلق را امان ندهید».
بخشی از وصیت نامه شهید: «تنها توصیه من به خلق قهرمان... سازمان مجاهدین مسلح به ایدئولوژی اسلام انقلابی تنها فقط تنها سازمانی است که میتواند جامعه قسط، جامعه عدل و برابری را پیاده کند».
مجاهد شهید حسن سرخوش در سال۱۳۴۲ در یک خانوادهٔ کمدرآمد به دنیا آمد. در دوران کودکی پدرش را از دست داد و سرپرستی او و برادرش را مادر فداکارشان به عهده گرفت.
فعالیتها سیاسی و اجتماعی وی هنگامی آغاز شد که خلق ما میرفت تا با قیام یکپارچهٔ خویش، بنیان رژیم پلید و ضدمردمی دیکتاتوری سلطنتی شاه را برکند. حسن به این سیل خروشان خلق پیوست.
جسارت فوقالعاده این نوجوان که با کینهای عمیق نسبت به رژیم ضدخلقی شاه درآمیخته بود، از او رزمندهای جسور ساخته بود که بیپروا خود را به آب و آتش میزد. وی که در دوران قیام ضدسلطنتی شاه با نام و آرمانهای مجاهدین خلق آشنا شده بود، پس از سر نگونی حکومت ضدخلقی شاهنشاهی با درک ماهیت ارتجاعی و انحصارطلب رژیم خمینی به صفوف مجاهدین خلق ایران پیوست، و به کسب آموزشهای ایدئولوژیک و سیاسی پرداخت.
پس از تشکیل میلیشیا وی بهعنوان مسئول یکی از تیمهای میلیشیا بر گزیده شد، و در جریان فعالیتهایش توان فوقالعادهاش را در انجام وظایف محوله نشان داد.
وی توانست مواضع سیاسی بسیاری از دوستانش را تصحیح کند و آنان را به خط سیاسی مجاهدین خلق رهنمون شود.
حسن به دوستانش میگفت: «تنها نیرویی که در مقابل... ارتجاع ایستاده و توانسته است ضربات نیرومند بر آن وارد آورد و با اتکاء به ایدئولوژی توحیدی خود قصد نابود کردن حکومت ارتجاعی خمینی را دارد، مجاهدین خلقند».
پس از سی خرداد ۶۰ حسن بهطور مستمر فعالیتهای انقلابیاش را ادامه داد و مسئولیت یکی از واحدها بهنام مجاهد شهید مهدی رضایی (شهید زمان شاه) عهدهدار شد و مأموریتهای محوله از طرف سازمان را بهخوبی و شایستگی انجام داد. در موضع مسؤل فرماندهی به تحت مسئولانش میگفت: «هرگز هرگز نگذارید شهر به خاموشی فرو رود. دشمنان خدا و خلق را امان ندهید».
حسن با جسارت و فداکاری بعد از سی خرداد۶۰ تا زمان شهادتش بیش از ۲۰ تهاجم انقلابی موفق داشت. به مزدوران جلاد و شکنجهگران خمینی جنایتکار را که مشغول شکنجه و اعدام جوانان و نوجوانان و مردم ایران بودند تهاجم میکرد. بهطوریکه کارنامه درخشانش بهعنوان واحد نمونه گردان مهدی رضایی معروف شده بود.
او در بامداد روز ۵ مهر۶۰ وصیتنامهاش را نوشت و در آن به حماسهای که در شرف وقوع بود، اشاره کرد.
حسن همچنین در وصیتنامه خود به برادرش یعنی مجاهد شهید محسن سرخوش نیز که قبل از او بهشهادت رسیده بود اشاره کرده است.
حسن قهرمان در آخرین مأموریت یعنی شرکت در تظاهرات عظیم ۵مهر۶۰ پسر از نبردی قهرمانانه با مزدوران خمینی جلاد مجروح و دستگیر شد. در زندان اوین با تنی مجروح تحت شکنجه وحشیانه قرار گرفت.
سرانجام این مجاهد فداکار و پرشور پس از مقاومتی بینظیر در برابر شکنجهگران زندان اوین، قهرمانانه و سرفراز بهشهادت رسید.
قسمتی از وصیتنامه مجاهد شهید حسن سرخوش:
فضلالله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیما
فضلالله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما
بنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران
(یوم المظلوم علی الظالم اشد من یوم الظالم علی المظلوم)
روز ستم کشیده بر ستمگر بسی سختتر از روز ستمگر بر ستمکش است
و بهنام شهدای عزیزی که بیباکانه از جان خود گذشتند و خونهایشان هموار کننده راه آزادی خلقها شد و لعنت ابدی و نفرین تاریخی بر این پیرکفتار ارتجاع، دیکتاتور خون آشام، خمینی جلاد.
... چیزی به سپیده صبح، به آزادی تودهها، به پاره شدن زنجیرهای اسارت نمانده است این نیکیها و هموار شدن راه مبارزه را مدیون شهدایی هستیم که با جان خود رژیم منحوس خمینی را چند قدم به زبالهدانی ابدی تاریخ نزدیکتر نمودند.
راه شهدای عزیزی همچون سید سعادتیها، محسن سرخوشها و... راه این پاکترین و عزیزترین فرزندان غیور خلق ایران.
فردا یکشنبه (۵ مهر۱۳۶۰) روزی است تا انسانهای آزاده و حقطلب آخرین ضربات کشندهٔ خود را بر پیکر پوسیده و فرتوت خمینی جلاد بزنند و آنرا در هم بریزند.
فردا عاشورایی دگر است انقلابی تکاملیتر از انقلابات جهان، عصیان خلقی دربند و انقلابی بر علیه بدترین و کثیفترین نظام شرکآلود در روی زمین...
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
به امید پیروزی
جاودان باد راه شهدای پرافتخار خدا و خلق
نابود باد رژیم منفور و دیکتاتور خمینی خونآشام
پاینده باد راه سرخ مجاهدین خلق ایران
حسن سرخوش
ساعت۰۴۳۰ صبح یکشنبه ۵مهر ۱۳۶۰
کلیشه قسمتی از وصیتنامه مجاهد شهید حسن سرخوش
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
«هرگز، هرگز نگذارید شهر به خاموشی فرو رود...»
حسن سرخوش فرمانده یکی از واحدهای عملیاتی، همواره این عبارت را خطاب به افراد واحد عملیاتش میگفت.
مجاهد دلاور حسن سرخوش در سال ۱۳۴۲ بدنیا آمد.در کودکی پدرش را از دست داد و مادر فداکارشان سرپرستی کودکان خانواده را به تنهایی عهدهدارشد. در آستانه قیام پرشور ضدسلطنتی حسن که نوجوانی ۱۴ ساله بود خودش را به سیل خروشان و پرشور خلق رساند و تبدیل به رزمندهای پرشور، جسور و خلاق شد. حسن که در دوران قیام با نام و آرمانهای مجاهدین آشنا شده بود بعد از سقوط نظام دیکتاتوری شاه، با فهم و درک ماهیت ارتجاعی خمینی به صفوف مجاهدین پیوست و مشغول گذراندن آموزشهای ایدئولوژیک و سیاسی شد. بعد از شکلگیری میلیشیا، فرمانده یکی از تیمهای میلیشیا شد.
بعد از سی خرداد، این مجاهد پرشور سرپرست یکی از واحدهای گردان مهدی رضایی شد. وی در موضع فرماندهی همواره به افراد واحد زیردست خود میگفت: «هرگز، هرگز نگذارید شهر به خاموشی فرو رود. دشمنان خدا و خلق را امان ندهید». حسن در حدفاصل سی خرداد تا شهادتش خالق چندین حماسهٔ بزرگ میهنی بود و پاسداران را در میدان رزم به زانو درآورد.
مجاهد قهرمان حسن سرخوش در بامداد روز ۵ مهر وصیتنامهاش را نوشت و پیشاپیش به حماسهای که در شرف وقوع بود اشاره کرد.
در جریان تظاهرات مسلحانه نقاب از چهرهٔ کریه خمینی کشیده شد. با شروع شعار «مرگ بر خمینی» درگیری و شلیک بیامان مزدوران هار ارتجاع بود که از هر طرف به سوی جوانان آزادیخواه ایران نشانهگیری شد. حسن قهرمان نیز بعد از نبردی جانانه با پاسداران خمینی، مجروح و دستگیر و روانه زندان اوین شد.
در زندان هم تحت وحشیانهترین شکنجههای زندانبانان قرار گرفت و قهرمانانه و سرفراز زیر شکنجه بهشهادت رسید.
برادر وی، محسن سرخوش نیز چند ماه قبل از خودش در تیرماه سال ۶۰ به دست دژخیمان خمینی بهشهادت رسیده بود.
قسمتی از وصیتنامه مجاهد شهید حسن سرخوش:
فضلالله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما
بنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران
(یوم المظلوم علی الظالم اشد من یوم الظالم علی المظلوم)
روز ستم کشیده بر ستمگر بسی سختتر از روز ستمگر بر ستمکش است
و بهنام شهدای عزیزی که بیباکانه از جان خود گذشتند و خونهایشان هموار کننده راه آزادی خلقها شد و لعنت ابدی و نفرین تاریخی بر این پیرکفتار ارتجاع، دیکتاتور خون آشام، خمینی جلاد.
... چیزی به سپیده صبح، به آزادی تودهها، به پاره شدن زنجیرهای اسارت نمانده است این نیکیها و هموار شدن راه مبارزه را مدیون شهدایی هستیم که با جان خود رژیم منحوس خمینی را چند قدم به زبالهدانی ابدی تاریخ نزدیکتر نمودند راه شهدای عزیزی همچون سید سعادتیها، محسن سرخوشها و... راه این پاکترین و عزیزترین فرزندان غیور خلق ایران.
فردا یکشنبه (۵ مهر۱۳۶۰) روزی است تا انسانهای آزاده و حقطلب آخرین ضربات کشندهٔ خود را بر پیکر پوسیده و فرتوت خمینی جلاد بزنند و آنرا در هم بریزند. فردا عاشورایی دگر است انقلابی تکاملیتر از انقلابات جهان، عصیان خلقی دربند و انقلابی بر علیه بدترین و کثیفترین نظام شرکآلود در روی زمین...
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
به امید پیروزی
جاودان باد راه شهدای پرافتخار خدا و خلق
نابود باد رژیم منفور و دیکتاتور خمینی خونآشام
پاینده باد راه سرخ مجاهدین خلق ایران
حسن سرخوش
ساعت۰۴۳۰ صبح یکشنبه ۵ مهر ۱۳۶۰