728 x 90

با یاد مجاهد شهید سید قاسم (بهزاد) شهدایی

مجاهد شهید سید قاسم (بهزاد) شهدایی
مجاهد شهید سید قاسم (بهزاد) شهدایی

محل تولد: بابل
شغل:
سن: 26
تحصیلات:
محل شهادت: ساری
تاریخ شهادت: 0-5-1367
محل زندان:

 

زندگینامه شهید


 

بهزاد (قاسم) در سال‌۱۳۴۱ در بابل متولد شد، او از ابتدای فعالیت تشکیلات سازمان در بابل به آن پیوست.

سال‌۵۸ در اردوی دانش‌آموزی سازمان نقش فعال و مسئولانه‌یی بر‌عهده داشت، او در تمام فراز و نشیبهای مبارزه، درگیریها و برخوردهای مداوم با پاسداران، لحظه‌یی از پا نایستاد و تردیدی به‌دل راه نداد، تمام‌وقت و تمام‌عیار در خدمت بود.

 

بعد از ۳۰خرداد بهزاد مسئول یکی از فرماندهان تیمهای عملیاتی بابل بود، چندی بعد به‌بابلسر منتقل و در ابتدای فعالیت در این شهر دستگیر شد.

اما او محملی قوی داشت طوری که رژیم فکرد کرد، او منفعل شده است، در بیدادگاه ابتدا حکم اعدام معلق و بعد به او حبس ابد را دادند.

در زندان نیز لحظه‌یی از فعالیت دست بر‌نداشت، میلیشیا و هواداران دستگیر شدهٔ بابل را سازماندهی و در جریان نقل و انتقالها از‌جمله به‌اوین، ساری و گرگان، تشکیلات را حفظ نمود

 

در سال‌۶۱ یکبار به‌بهانه بیماری مرخصی گرفت و خط برخورد زندان را از نیروهای وصل دریافت کرد، در زندان مسئول تشکیلات بابل بود.

در سال‌۶۱ به‌قزل‌حصار و بعد به‌گوهردشت منتقل شد و ۲‌سال در انفرادی گوهردشت بود، بعد‌از مدتی به زندان ‌بابل برگردانده شد و حکم او به‌۱۰‌سال تقلیل یافت.

او اضافه بر روحیه سرشار و مقاومش از دانش انقلابی و ذهنی فعال و توانا برخوردار بود، و مجموعه خصوصیاتش او را به‌سمبلی از مقاومت تبدیل کرده بود.

 

بهزاد از‌جمله مجاهدینی بود که با شنیدن خبر انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین روح تازه‌یی گرفت، او در زندان سپاه بابل خبر را شنید و گفت «سازمان هر‌روز مرزهای جدیدی از فدا را در‌می‌نوردد، ای‌کاش ما نیز بتوانیم وظیفه خود را نسبت‌به‌رهبری انجام دهیم».

تحت هدایت او بود که بچه‌های بابل یک‌انگشتری بسیار زیبا از سنگ با حک آرم سازمان به‌عنوان نگین برای خواهر مریم ساخته و برای منطقه فرستادند.

 

 

خاطرات


 

سیمای محبوب بهزاد با لبخند همیشگی و متانت رفتارش همراه با توانایی تشکیلاتی و عشق خالصانه‌اش به‌سازمان، هرگز از یاد دوستان و همبندیانش نمی‌رود.

شخصیت جاافتاده و عاری از اخلاقیات غیرانقلابی برای همه همرزمانش چشمگیر بود، یکی از مجاهدینی که بعداً از زندان آزاد شده، نوشته‌است: «بهزاد با برخوردهایی که داشت موفق شد روحیه مقاومت و پایداری در میان زندانیان بابل را حفظ کند».

تشکیلات زندانی که او و چند‌شهید دیگر که همه با‌هم اعدام شدند، از سال‌۶۰ لو‌نرفته باقی‌ماند و بیشتر از ۵۰‌نفر از افرادش به‌منطقه اعزام شدند.

 

از‌ کسانی که به منطقه اعزام شدند می‌توان از شهدای والامقامی چون مهدی یگانگی، طاهر اکبری، جمال جلالیان، حسن رمضانپور، حسین جهانی، نصرتی و… نام برد.

پس از شروع قتل‌عامها در مرداد۶۷، خانواده‌های مجاهد در مزار شهیدان شهر بابل گرد آمده و به‌صورت روزانه اعتراض می‌کردند.

 

مزدوران برای پراکنده کردن آنها به‌پخش اخبار دروغ و جعلی پرداختند، از‌جمله به‌خانواده بهزاد گفتند او را در گرگان اعدام کرده‌اند، اما واقعیت این بود که او را در ساری تیرباران کرده بودند.

یکی از تحت مسئولان بهزاد که بعدها به‌سازمان پیوست دربارهٔ بهزاد نوشته است: «بهزاد دارای طبعی لطیف و حساس بود و گاهی عواطفش را به‌صورت شعر می‌نوشت و برای دیگر مجاهدین می‌خواند.

در اواخر دوران زندانم به‌وسیله مورس با هم ارتباط داشتیم، چند‌شعر را، که گویا خودش در زندان سروده بود از طریق مورس منتقل کرد، و سفارشش این بود که من از زندان خارج کنم.

قسمتی از یکی از آن شعرها چنین است:

شب‌پرستان همگی تیغ‌به‌کف، هلهله‌زن

در کمینند بر این پرده که نامش تاری است

تا که خورشید برآید ز پس کوه بلند

از همه سوی بتازند و اسیرش سازند

بکشانندش و در لجهٔ خون اندازند

لیک خورشید نخواهد مردن

نشده شعلهٔ یک‌شمع دل‌افروز خموش

باز خورشید دگر سر زند از کوه بلند

تیغ الماسش از هم بدرد پردهٔ شب»

 

 

 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

 
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/11d100e2-4ede-44df-83e1-dd77d57f1f33"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات