زندگینامه شهید
از چگونگی زندگی و فعالیت مجاهد شهید فاطمه (مینا) سهیلی یگانه اطلاعاتی در دست نیست اما او از مجاهدین حماسه سازی است که در زیر شکنجههای قرون وسطایی رژیم خمینی مقاومت کرد و تن به تسلیم به دژخیمان خمینی نداد و از موضع مجاهدی خود و آرمان سازمان محبوبش دست نکشید و به این دلیل سربدار شد.
آنچه که در زیر میآید خاطره یکی از همبندان مجاهد او است: «یک شب مینا را صدا کردند و از آنجایی که فعالیتهای او لو نرفته بود همه فکر میکنند آزاد میشود، او مجاهدی سرزنده و سرحال در چشمانش برق میزد و یک ترانه شمالی هم خواند.
او از بند رفت اما همان شب او را به بند بازگرداندند در حالی که از پاهایش خون میچکید و کبود شده بود.
قادر به حرف زدن نبود اما طوری فهماند شناسایی شده و او را به اتاق شکنجه برای بازجویی برده بودند. زیرا او وقتی دستگیر شده بود لو نرفته بود و از او هیچ اطلاعاتی نداشتند لحظهای که ما را دید با همان وضعیت پاهایش با لبخند همیشگیاش ولی این بار همراه با یک غرور خاصی گفت «آزاد شدم، آزاد شدم» که بهمعنای این بود که اعدام میشود و بهشهادت میرسد.
چند روز بعد دوبار از پشت بلندگو صدا زدند مینا سهیلی یگانه وسایلش را جمع کند و بیاید. میدانستیم این دفعه مینا را برای همیشه از پیش ما میبرند.
زمان وداع بود یادم است دورش را گرفتیم وبا هم سرود خواندیم و او در آخرین لحظات که داشت از ما جدا میشد با صدای بلند فریاد کشید بچهها سلام من را به خلق قهرمان برسانید و بگویید با داشتن چنین مقاومتی و چنین پیشتازانی پیروزی برای آنها حتمی است».
مزدوران خمینی، مینا را در تاریخ ۷مهر ۱۳۶۱ به جوخه اعدام سپردند، جرمش این بود که تسلیم ظلم و ستم ولایت فقیه نشده و برای آزادی مردم پا به میدان مبارزه گذاشت و سرانجام هم در این راه به جاودان پیوست.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org