زندگینامه شهید
زندگینامه مجاهد شهید تهمینه ستوده
در این سختیها تنها چیزی که میتواند ما را سرپانگهدارد، حرفها و رهنمودهای مسعود است من فقط با کلام و پیام مسعود میتوانم از پس این وضع برآیم
تهمینه در هنگام پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، ۱۵-۱۴سال داشت. بعد از انقلاب از فعالترین میلیشیای دانشآموزی جنوب تهران بود، یک پایش فلج بود و بهسختی راه میرفت.
تهمینه تنها فرزند خانوادهاش بود و او را بهجرم شرکت در تظاهرات 30خرداد دستگیر کرده بودند، اما هیچ سند و مدرکی از او نداشتند.
بین تهمینه و دژخیمان خمینی یک جنگ رودرروی علنی وجود داشت، و او در هیچ زمینهیی کمترین امتیازی به رژیم نمیداد. در روز شهادتش هم باز این تهمینه بود که دژخیم را به زانو درآورد.
دژخیمان بهطور مستمر روی پای فلج او شلاق میزدند و بسیار آزارش میدادند، اما هرگز موفق نشدند کمترین خللی در اراده او ایجاد کنند.
سال66 با تهمینه در اتاق دربسته بند یک آموزشگاه در زندان اوین بودیم، و رژیم شرایط بسیار سختی ایجاد کرده بود.
بچهها در برابر فشارها تحمل میکردند ولی گاهی فضا بیش از حد سخت و سنگین میشد. در یکی از این روزها بود که در گوشهیی با تهمینه نشسته بودیم و کتابی را میخواندیم.
تهمینه ناگهان در حین خواندن کتاب متوقف شد و گفت: «میدانی چه احساسی دارم؟ در این سختیها تنها چیزی که میتواند ما را سرپانگهدارد، حرفها و رهنمودهای مسعود است من فقط با کلام و پیام مسعود میتوانم از پس این وضع برآیم».
تهمینه ناگهان در حین خواندن کتاب متوقف شد و گفت: «میدانی چه احساسی دارم؟ در این سختیها تنها چیزی که میتواند ما را سرپانگهدارد، حرفها و رهنمودهای مسعود است من فقط با کلام و پیام مسعود میتوانم از پس این وضع برآیم».
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org