زندگینامه شهید
مرتضی تاجیک در سال ۱۳۴۱ در شهر ورامین به دنیا آمد. تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه را تا دریافت دیپلم سپری کرد.
وی در جریان قیام مردم ایران علیه حاکمیت شاه خائن در سال ۱۳۵۷ در حالیکه ۱۶ سال بیش نداشت، فعالانه شرکت داشت.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در دبیرستان، از طریق دانشآموزان هوادار، با سازمان آشنا شد و در ارتباط با نهاد دانشآموزی، قسمت شرق تهران، فعالیتش را با سازمان شروع کرد.
مرتضی همچنین، با جوانان هوادار در ورامین، شهر زادگاهش نیز، در ارتباط بود و آنها را در فعالیتهای سازمانی یاری میکرد.
وی بهعنوان میلیشیایی پرشور در صحنههای مختلف از جمله فروش نشریه و حضور در جلسات و میتینگهای سازمان و در فعالیتهای انتخاباتی اولین دوره ریاستجمهوری و اولین دوره مجلس شورای ملی و تظاهراتهای اعتراضی علیه سیاستهای انحصار طلبانه و سرکوبگرانه ارتجاع حاکم شرکت فعال داشت و بارها مورد حمله و هجوم چماقداران رژیم قرار گرفت.
مرتضی در تابستانها در زمینها کشاورزی کار میکرد و به روستاییان کمک مینمود. وی در این رابطه همیشه میگفت: «میخواهم سختی کار این افراد را با دل و جان احساس و درک کنم».
وی با ویژگیهای انقلابی عشق و محبت به مردم محروم، فداکاری و همه چیز را برای دیگران خواستن، در میان همرزمانش شناخته میشد.
مرتضی در یک تظاهرات اعتراضی در روز ۲۹ خرداد در تهران دستگیر و روانه زندان اوین گردید. او از همان ابتدا با نام مستعار مجتبی هاشم خوانی خود را معرفی کرد و از اینکه هویت اصلیاش برملا شود، خودداری کرد.
بعد از دوران بازجویی و شکنجه در بیدادگاه رژیم آخوندی به ده سال زندان محکوم گردید.
وی سپس در سال ۱۳۶۱ به زندان قزلحصار و در پائیز همان سال به زندان گوهردشت منتقل گردید.
از آنجا که هویت اصلی خودش را مخفی نگاه داشته بود، هیچگاه ملاقاتی نداشت و خانوادهاش هیچ اطلاعی از وی نداشتند. آنها سالها به زندانهای مختلف سرکشی کردند. عکس مرتضی را به مأموران زندانهای مختلف نشان دادند، اما موفق به یافتن فرزندشان نشدند. حتی پدرش مرتضی طراحی کرد که توسط رژیم دستگیر شود و در داخل زندان به جستجوی فرزندش بپردازد که البته موفق نشد.
مرتضی به مدت نزدیک به سه سال در سلولهای انفرادی گوهردشت زیر بیشرین فشارها و سختیها قرار داشت، اما مقاومت و ایستادگی وی در برابر این ناملایمات چشمگیر بود. نظم و انضباط او در زندان، که بیانگر روحیه بالای وی در زندان بود، تحسین همرزمانش را بههمراه داشت.
یکی از همبندیهای مجاهدش در این رابطه نوشته است: «وی بسیار تلاش میکرد با سایر زندانیان ارتباط برقرار کند، احساس مسئولیت او در هر جایی که قرار میگرفت چه در بیرون و چه در زندان باعث میشد که همواره یکی از کسانی باشد که از روحیه شکستناپذیرش دیگر زندانیان الهام میگرفتند و امید را در همه جا میپراکند. به همین دلیل او سه سال مستمر در انفرادی بود، ولی مگر در و دیوار و گزمه و زندان حریف او بود؟ از در، از پنجره گرفته تا مورس زدن روی زمین و دیوار، و به این ترتیب بود که توانست یک ارتباط زنجیری بین بندهای مختلف برقرار کند».
سرانجام با فتوای خمینی ملعون، جنایت قتلعام زندانیان سیاسی سر موضع در تابستان ۱۳۶۷، فرا رسید. مرتضی این مجاهد پاکباز و سر موضع از اولین گروههایی بود که با حکم هیأت مرگ، روانه سالن اعدام در زندان گوهردشت گردید و سرفرازانه بر عهد و پیمانش با خدا و خلق ایستاد و سربدار شد و به خیل عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
یکی از همبندیهای مجاهد وی نوشته است: «... بعد از مقداری شکنجه مرا به فرعی هفت منتقل کرده و تهدید کردند... . بچهها ساعتهای خود را در آورده بودند و روی ساکهای کنار راهرو قرار داده تا به دست پاسداران نیفتد و روی دیوار اسامی بچههایی که برای اعدام برده بودند را نوشته بودند. غلامرضا حسن پور، محسن مهدوی آبکناری، حسن سلیمانی، حسن فخاریان، مجتبی هاشمخانی (مرتضی تاجیک) و... ... ... ... . و روی دیوار نوشته بودند که "ما رفتیم و سلام ما را به مسعود و مریم برسانید"»
مجاهد خلق مجتبی تاجیک برادر وی نیز از شهدای گرانقدر مجاهدین است که در سال ۱۳۶۱ توسط دژخیمان خمینی بهشهادت رسید.
خانواده وی سالها بعد، از طریق سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران از شهادت مرتضی آگاه شدند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
مرتضی تاجیک
تصویر مزار شهید