زندگینامه شهید
مجاهدی پرشور و پرداختگر
مدافع آرمان مجاهدین
همواره سپر سایر برادران و خواهران مجاهدش در صحنههای نبرد با چماقداران رژیم خمینی
بخشی از وصیت نامه: راه مجاهدین راه مبارزه با استبداد است. من زمانی بیشتر به این راه اعتقاد پیدا کردم که قاطعانه در مقابل استبداد زیر پرده دین ایستاد. خونبهای آن هم خونهای بیشماری است که در راه نهال آزادی خلق ریخته شده
مجاهد شهید مجید تقدیری در سال۱۳۴۰ در تهران و در محله فقیرنشین خیابان شهباز متولد شد، دوران دبستان و راهنمایی را در تهران و دوران دبیرستان را در شهرستان کرج گذراند. در جریان مبارزات ضددیکتاتوری خلقی علیه رژیم شاه خائن وی نیز با کوشش و جدیت فراوان در تظاهرات و راهپیماییها در تهران شرکت میکرد. بعد از انقلاب در پرتو آشنایی با سوابق و مواضع سازمان مجاهدین خلق ایران خیلی زود جذب سازمان گردید و در همین رابطه نیز به ماهیت ارتجاعی رژیم خمینی پی برد.
در مهر سال۱۳۵۹ به انجمن چهار خرداد پیوست و فعالیت منسجم و حرفهیی خود را آغاز کرد. از همان ابتدا در مسیر مبارزه برای آزادی بسیار پرشور بود و به نشر مواضع و آرمانهای مجاهدین در بین تودههای مردم پرداخت. مجید در همه صحنههای درگیری با چماقداران اولین نفری بود که همیشه خودش را سپر سایر برادران و خواهران مجاهدش در صحنههای مختلف نبرد میکرد.
مجید در انجمن همواره در فکر آگاه کردن و متشکل کردن جوانان محل بود. به این خاطر دوستان و آشنایان بسیاری یافته بود و همه در محل او را میشناختند. جانانه به دفاع از ارزشها و آرمانهای سازمان مجاهدین میپرداخت.
مجید این مجاهد پرشور و سرشار از زندگی. به طبیعت و کوه و کوه نوردی علاقه وافری داشت و به کوه بهعنوان سمبل مقاومت وایستادگی نظر میدوخت و اکثر جمعهها با همرزمانش به کوه میرفت.
بعد از سی خرداد ۱۳۶۰ در مداری بسا بالاتر و فرازی شکوهمند از زندگی سراسر شور و انگیزههای عمیقاً انقلابی هرشب در یک عملیات شرکت داشت و در طول دو ماه تیر و مرداد ۱۳۶۰ کمتر شبی بود که در صحنه حضور نداشته باشد.
روز دستگیریاش هم با یک فداکاری قابلتوجه همراه بود. در این روز او که فرمانده یک واحد عملیاتی بود با تحت مسئولش داشتند حرکت میکردند که عملیاتی را انجام دهند. این عمل با ریسک دستگیر شدن همراه بود مجید به تحت مسئولش میگوید تو همراه من نیا چون این کار تهدید دارد برو در یک نقطه دور توقف کن طوری که در نقطهای باشی که مرا ببینی. اگر من رفتم و موضوعی پیش نیآمد اقدام کن... که همین کار را میکنند. مجید وقتی به سمت محلی که میخواستند برود حرکت میکند پاسداران که در کمین بودن مجید را دستگیر میکنند. تحت مسئول مجید از دور همه صحنه را مشاهده میکرده است که بعد از ضرب شتم و بازرسی بدن او را به ماشین سپاه انداخته و با خودشان میبرند... . مجید زیرشکنجه میرود. اما هرگز اسرار خلق و سازمانش را فاش نکرد. دشمن زبون وقتی با سرسختی و مقاومت قهرمانانه مجید مواجه شد به ستوه آمده و شدت شکنجه را افزایش داد بهطوریکه مجید بعد از ۷ یا ۸روز در زیر شکنجههای وحشیانه دژخیمان خمینی، قهرمانانه بهشهادت رسید.
رژیم ضدبشری خمینی حتی خبر شهادت مجید را منتشر نکرد تا اینکه از طریق پیگیری خانوادهاش از پزشکی قانونی و بهشت زهرا متوجه شهادت وی شدند. روی جسد علائم شکنجه زیادی هست و دکتر پزشک قانونی گفته است که این جوان را از پا آویزان کردهاند و دست بند قپونی زدهاند و آنقدر ضربات کابل بهپا و بدن زدهاند که شهید شده است.
مجاهد شهید مجید تقدیری مجاهدی مسئولیتپذیر و متعهد و میلیشیای پرشور بود که همواره به سایر برادران مجاهد و میلیشیای همراهش شور و حرارت و انگیزههای انقلابی و مجاهدی ساطع میکرد. به همرزمانش عشق میورزید و به آنها همواره پرداخت میکرد و همیشه خودش را در شرایط سخت سپر آنها میکرد. مناسباتی بسیار شاداب و سرحال و سرزنده از خودش نشان میداد و همواره در گرفتن و انجام مسئولیتهای سخت پیشقدم بود.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
وصیتنامه مجاهد شهید مجید تقدیری
تصویر مزار شهید