زندگینامه شهید
فرح وفاییزاده، در سال ۱۳۴۲، در تهران متولد شد. پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی، مقطع دبیرستان او در سال ۱۳۵۷، با قیام و تظاهراتهای مردم علیه دیکتاتوری فاسد شاه مصادف شد.
وی که در جریان شرکت در قیام با سازمان مجاهدین آشنایی پیدا کرد، پس از پیروزی انقلاب، در هواداری از سازمان، با انجمن دانشآموزان مسلمان فعالیتش را شروع کرد. وی بهعنوان یک میلیشیای پرشور در بخش دانش آموزی جنوب تهران در فعالیتهای سازمان از جمله حضور در دکههای فروش نشریه و کتاب و روشنگری نسبت به اهداف سازمان و افشاگری نسبت به اقدامات سرکوبگرانه ارتجاع حاکم به وسیله چماقداران و کمیتهچیها شرکت داشت.
فرح در جریان این فعالیتها بارها مورد هجوم چماق بهدستان خمینی قرار گرفت ولی بهرغم سن پایینش با تمام وجود در برابر آنها ایستادگی میکرد و همین باعث شده بوده در این رویاروییها پیوسته مورد حمایت اهالی محل قرار بگیرد.
پس از تظاهرات بزرگ ۳۰ خرداد۱۳۶۰ و آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی وی به فعالیتهایش ادامه داد. یکبار در شهریور۱۳۶۰ در موج دستگیریهای گسترده هواداران سازمان، دستگیر شد، اما موفق شد با هوشیاری و اعتماد بهنفس، بدون اینکه شناخته شود از زندان آزاد شود.
فرح برای بار دوم در بهمن ۱۳۶۰، دستگیر و به شکنجهگاه اوین منتقل شد. ضرب و شتم و شکنجه وی از همان ابتدا توسط پاسداران جنایتکار شروع شد، اما این میلیشیای پرشور، در برابر این جنایات سرفرازانه ایستاد و خم به ابرو نیاورد. همین باعث شد که در بیدادگاه خمینی به ۱۲ سال زندان محکوم شود.
وی در پاییز ۱۳۶۱، از زندان اوین به بند تنبیهی ۸ قزلحصار، منتقل شد. دژخیم حاج داوود رئیس این زندان بارها به بهانههای مختلف، زندانیان این بند از جمله فرح را، مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار داد.
مزدوران خمینی در زندان، به پدر و مادر فرح گفته بودند اگر دخترتان توبه کند، به او عفو میخورد اما فرح نه تنها در مقابل بازجویان و پاسداران ضعفی نشان نداد، بلکه در آن شرایط دشوار، جانانه از مواضع سازمان دفاع کرد. وی که حکم ۱۲ سال زندان داشت، در سال ۱۳۶۴، و آمدن هیأت عفو منتظری، حکمش به ۷ سال زندان کاهش یافت، ولی او سرفرازانه عفو را رد کرد و دژخیمان مجددا، همان ۱۲ سال زندان را برایش نوشتند.
اخلاق و منش انقلابی او از جمله فداکاری برای دیگران و صبوری در برابر مشکلات، همرزمانش را به تحسین وا میداشت. همرزمانش در زندان او را کوه صبر و مقاومت میخواندند.
زمانی که تعدادی از همبندیهایش به بیماری مسری میکروبی مبتلا شده بودند، وی داوطلبانه مسئولیت رسیدگی به آنها را به عهده گرفت. با وجود ناراحتی معده، حاضر بود گرسنگی و درد مضاعف را تحمل کند، ولی برای درخواست شیرخشک، به زندانبانان دژخیم، مراجعه نکند.
در سال ۱۳۶۵، بهدنبال مقاومت زندانیان، تعداد زیادی از مجاهدان سرموضع از جمله فرح را به بندهای انفرادی زندان گوهردشت منتقل کردند و تحت فشارهای سنگین قرار دادند.
مقاومت و رزم و رشادت فرح و همرزمانش در برابر فشارهای طاقتفرسا از سوی دژخیمان شکنجهگر در گوهردشت، از حماسههای خاموش آن سالها در زندانها است.
سرانجام فرح قهرمان، همراه با تعدادی از همرزمانش در سال ۱۳۶۶ به اوین منتقل شدند و سرانجام این زن سرموضع و پاکباز مجاهد خلق در جریان قتلعام ۱۳۶۷ به همراه هزاران مجاهد سر موضع دیگر سربدار شد و به خیلی عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
بعد از شهادت وی، مأموران جنایتکار زندان، به خانواده فرح اطلاع دادند که به کمیته سعدآباد بروند. در آنجا، یک ساک از وسایل باقیمانده فرح، به خانواده میدهند و آنها را تهدید میکنند که نباید هیچ مراسمی بگیرند
مجاهد خلق محسن جوان شجاع، دایی فرح نیز از شهدای قهرمان قتلعام ۱۳۶۷ است.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org