728 x 90

با یاد مجاهد شهید جواد وحیدیان

مجاهد شهید جواد وحیدیان
مجاهد شهید جواد وحیدیان

محل تولد: بابل
شغل:
سن: 30
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: ساری
تاریخ شهادت: 0-5-1367
محل زندان:

زندگینامه شهید


جواد وحیدیان در سال ۱۳۳۷، در بابل به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا گرفتن دیپلم در همین شهر به پایان برد.
وی که در دوران دبیرستان با مسایل سیاسی آشنا شده و نسبت به این‌که دیکتاتوری شاه، عامل محرومیتها و فقر گروه‌های زیادی از مردم است آگاهی یافته بود، در قیام و تظاهرات‌های مردم ایران علیه نظام سلطنتی شرکت فعال داشت.
جواد که در جریان قیام با سازمان مجاهدین و راه و آرمان آن آشنا شده بود، پس از پیروزی انقلاب به‌عنوان هواداری پرشور در ارتباط با جنبش ملی مجاهدین بابل به فعالیت‌هایش ادامه داد.
وی در سال ۱۳۵۸ برای خدمت احضار شد و به سربازی رفت. ولی بعد از فرمان سرکوب مردم کردستان، توسط خمینی جنایتکار در سال ۱۳۵۸، به‌همراه تعدادی دیگر از سربازان هوادار سازمان، از خدمت فرار کرد و به شهر بابل بازگشت و در ارتباط با سازمان قرار گرفت. وی به‌عنوان خبرنگار مجاهد، فعالیت علنی نداشت اما در همه تظاهراتهای اعتراضی سازمان شرکت داشت.
جواد که رزمی‌کار ورزیده‌ای بود، نظم و انضباطش در اجرای روزانه ورزش‌های رزمی مثال‌زدنی بود و به بقیه روحیه می‌داد.
وی بعد از تظاهرات بزرگ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مقاومت مسلحانه سراسری، توسط مزدوران سپاه دستگیر و روانه زندان و شکنجه‌گاه سپاه در بابل شد. حاکم شرع خمینی پس از دوران بازجویی و شکنجه در بیدادگاه آخوندی وی را به حبس ابد محکوم کردند.
جواد جزو اکیپ ۲۰ نفره‌ای بود که در اردیبهشت سال ۱۳۶۱، از زندان بابل به زندان قزلحصار کرج منتقل و در بند ۶ از واحد ۱ این زندان که دارای شرایط تنبیهی و سختی بود، زندانی شدند. ۲۵ نفر در یک سلول ۵/۲*۵/۱ که فاقد هر گونه امکانات بهداشتی و رسیدگی‌های پزشکی بود. ضمن این‌که غذای بسیار محدودی به آنها داده می‌شد که به سختی می‌توانست از زندانیان رفع گرسنگی کند.
در چنان شرایط سختی، جواد به‌خاطر این‌که سهمیه غذاییش را به نفرات دیگر بدهد، بسیار کم غذا می‌خورد و به‌رغم این‌که سایر همرزمانش به او تذکر می‌دادند که این برای سلامتی‌اش ضرر دارد، اما غذایی که او در طول روز می‌خورد، از چند لقمه فراتر نمی‌رفت.
در مهرماه ۱۳۶۱، تمامی زندانیان این بند به سلول‌های انفرادی در زندان گوهردشت کرج منتقل شدند. جواد در زندان گوهردشت، دچار بیماری قفل روده گردید و قسمتی از روده‌اش فلج شد، متعاقباً او را به زندان اوین منتقل کردند و حدود ۶ ماه در بهداری اوین بستری بود.
در حالی که او نیاز به جراحی روده داشت، اما شکنجه‌گران جنایتکار در زندان، نه تنها اقدامی برای درمان او نکردند، بلکه از آنجا که به‌شدت لاغر شده بود و احتمال شهادتش وجود داشت، تلاش می‌کردند که از وی امضا بگیرند که امکان فوت او در اثر بیماری وجود دارد. ولی جواد، حتی در چنان شرایط دشواری با مقاومت خود، از این کار سر باز زد.
وی را در اواخر تابستان ۱۳۶۲، به سلول انفرادی در زندان گوهردشت منتقل کردند. در آن زمان به‌دلیل این‌که حتی قادر به خوردن غذا نبود، به حدی لاغر و نحیف شده بود که هم‌بندان سابقش او را نمی‌شناختند. او مدتی بعد از انفرادی به بند عمومی منتقل شد.
در اواخر سال ۱۳۶۳، به‌دلیل وخامت حالش، حکم حبس ابد او به ۱۰ سال زندان تقلیل یافت و سپس به زندان سپاه بابل برگردانده شد.
جواد، در زندان بابل، طی سال‌های ۶۴ و ۶۵، با الزاماتی که خانواده‌اش برایش تهیه کرده بودند، وضعیتش کمی بهتر شد و با اراده و روحیه رزمنده‌ای که داشت دوباره ورزش را شروع کرد. او که صدای گرمی داشت، در برنامه‌های جمعی در زندان، با اجرای ترانه‌های سنتی، به سایر زندانیان روحیه می‌داد.
پس از زندان بابل وی به زندان ساری منتقل شد.
سرانجام جواد؛ این مجاهد پاکباز و سر موضع، پس از ۷ سال اسارت و ۵ سال بیماری شدید، در جریان قتل‌عام ۱۳۶۷، همراه با هزاران مجاهد سرموضع دیگر سربدار شد.

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/82ab8e7d-3991-474f-8f22-b6ac203006b1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات