زندگینامه شهید
جبرائیل یوسفی بیک جوان
محل تولد: قره ضیاءالدین ـ آذربایجانغربی
سال تولد: 1339
تحصیلات: متوسطه
سابقه مبارزاتی: 9سال
«…من جبرائیل یوسفی بیکجوان بعد از انقلاب نشریههای سازمان را از بچهها میگرفتم و مطالعه میکردم.قبل از سی خرداد فعالیت من توزیع نشریات و اعلامیه چسباندن بود.
در 15اردیبهشت62 توسط سپاه ضدخلقی دستگیر شدم و مرا به سربازی بردند، در دیماه64 به شهر بوکان مسافرت کردم و در آنجا توانستم به سازمان وصل شوم».
از آن پس جبرائیل که به آرزوی خود دست یافته بود با شوری وصفناپذیر در میان مجاهدین به فعالیت پرداخت.
با انگیزه و مایهگذار بود و از هر مأموریتی که بهعهدهاش گذاشته میشد استقبال میکرد، و بهخوبی از عهده آن برمیآمد.
پس از گذراندن دوره هنگ آموزشی وقتی به او سلاح داده شد گفت: «امروز یکی از باشکوهترین روزهایم بود که سالها آرزوی آن را میکردهام، مسلح شدن به سلاح ظلمتسوز و اختناقشکن مجاهد خلق!، امیدوارم تا آخرین نفس با خمینی ضدبشر بجنگم ،و تمامی روان و جانم را هدیه مسعود و مریم رهبران ایدئولوژیک و عقیدتیم بکنم».
سرانجام در عملیات فروغ جاویدان به عهد خود با خدا و خلق وفا کرد و خون پاکش را فدیه راه آزادی خلق و میهنش نمود.«در این عملیات (آفتاب) برایم کاملاً روشن شد که رژیم چقدر در برابر سازمان پوسیده است.
در این میدان برای من ثابت شد که بدون ایدئولوژی هیچوقت پیروزی بهدست نمیآید. وقتی شلیک میکردم به روی قلب دشمن احساس میکردم مسعود و مریم هستند ماشه را میچکانند… احساس میکردم قطرهقطره خون شهیدان که در طی سالهای گذشته به دست ارتجاع به زمین ریخته شده، زنده میشود».گزارش ـ15فروردین67
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید