زندگینامه شهید
کیومرث زهرایی مقدم، در سال ۱۳۳۸، در سنندج به دنیا آمد. کودکی و جوانیش را در قصر شیرین گذراند و تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم در همان شهر سپری کرد. او در در میان جوانان شهر، بهعنوان یک ورزشکار و فوتبالیست توانمند و پر انرژی و با اخلاق شناخته میشد.
وی در جریان قیام مردم ایران علیه نظام سلطنتی در سال ۱۳۵۷، در تظاهراتها شرکت فعال داشت و در همان زمان، با سازمان مجاهدین آشنا گردید.
کیومرث پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی و تشکیل انجمن دانشآموزان و معلمین هوادار سازمان در قصر شیرین، در ارتباط با آنها قرار گرفت و فعالیتش را آغاز کرد.
وی در جهاد سازندگی شهر که توسط هواداران سازمان اداره میشد، شبانه روز فعالیت میکرد. بههمین دلیل اکثر روستاییان منطقه او را بهخوبی میشناختند و از احترام و محبوبیت بالایی نزد آنان برخوردار بود.
با شروع جنگ ایران و عراق، کیومرث سلاح بهدست گرفت و در کنار سایر هواداران سازمان بهدفاع از شهر و مردم آن پرداخت.
پس از تصرف شهر توسط نیروهای عراقی، وی با سلاحش برای دفاع از شهر و مردم کرند به آنجا رفت. اما مزدوران رژیم او را در میدان ورودی شهر محاصره کرده و سلاحش را گرفتند.
کیومرث پس از آن به اردوگاه آورگان جنگی در سراب نیلوفر کرمانشاه رفت و ضمن وصل ارتباطش با انجمن هواداران سازمان در کرمانشاه، فعالیتش را در آنجا ادامه داد. اکثر اهالی قصر شیرین که در آن اردوگاه بودند کیومرث را بهخوبی میشناختند و مشکلاتشان را با او در میان میگذاشتند.
پس از مدتی، مزدوران خمینی او را شناختند و خشمگین از ارتباطات وی بهعنوان هوادار سازمان با مردم، او را از اردوگاه اخراج کردند.
کیومرث، درکرمانشاه در ساختمانی که آوارگان جنگی در آن ساکن بودند، اتاق کوچکی اجاره کرد و به فعالیتش در ارتباط با سازمان ادامه داد.
پس از سرکوب خونین تظاهرات مسالمتآمیز و بزرگ سازمان در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مقاومت مسلحانه انقلابی، پاسداران جنایتکار در اوایل تابستان ۱۳۶۰، به محل استقرار کیومرث هجوم بردند و ضمن تصرف آنجا، وی را هنگام ورود به خانه دستگیر نموده و به زندان دیزلآباد کرمانشاه منتقل کردند.
دژخیمان خمینی بلافاصله او را زیر شکنجههای وحشیانه قرار دادند. شکنجهگران وقتی پس از ساعتها زدن کابل بر بدن وی، نتوانستند مقاومت او را بشکنند، با ضربات زنجیر بر پشت و تمام بدن وی بهدنبال تسلیم وی بودند، آنچنانکه آثار بریدگی زنجیر بر پشت و همه بدن او باقی مانده بود، اما در برابر عزم و اراده کیومرث قهرمان شکست خوردند.
پس از آن وی را به بند ۱۳ زندان دیزلآباد که محل قهرمانان مجاهدی بود که همگی اعدام شدند، منتقل کردند.
وی در بیدادگاه ضد شرع آخوندی به حبس ابد و اعدام تعلیقی محکوم گردید.
در سال ۱۳۶۳، پس از سه سال تحمل انواع شکنجهها و حبسهای انفرادی، مدت محکومیتش به ۹ سال کاهش یافت.
جانیان خمینی که حساسیت زیادی روی او داشتند، هر چندماه یکبار او را به سلول انفرادی بند ۶۴ زندان دیزلآباد منتقل میکردند و با وجود اینکه دوران حبسش را میگذراند، اما شکنجههای او را قطع نمیکردند.
کیومرث علیرغم همه این فشارها، هر بار که از سلول انفرادی باز میگشت پرشورتر از قبل، شور و نشاط و رزمندگی را به میان همرزمانش میآورد.
وی در بهار ۱۳۶۷، پس از ۷ سال اسارت همراه با انواع شکنجهها و فشارها، با صدها زندانی مجاهد دیگر، ابتدا به زندان اوین و پس از یک روز به زندان گوهردشت منتقل گردید.
سرانجام کیومرث قهرمان در قتلعام زندانیان سر موضع در تابستان ۱۳۶۷ با فتوی خمینی ملعون، همراه با هزاران مجاهد سر موضع دیگر در سراسر ایران سربدار شد و به کاروان عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org