زندگینامه شهید
مجاهد شهید نجف علی اشرفی یکی از افراد پشتیبان رزمندگان مجاهد خلق در شیراز و یکی دیگر از ۶رزمنده مجاهدی است، که در نیمروز سوم اسفندماه ۶۳ بهدستور خمینی جلاد در این شهر در انظار عموم سربدار شد و قلب زنده و پرشورش بر سر دار دژخیمان از تپش ایستاد.
نجف فرزند خانوادهای کارگر در شهر شاهرود بود که در نوجوانی پس از پایان دوران تحصیل ابتدایی، بهدلیل تنگدستی خانواده بناچار به حوزه علمیه شهر فرستاده شد تا ضمن دریافت مستمری ناچیزی برای گذران معاش خود به تحصیل ادامه دهد.
اما گویی سرنوشت طرح دیگری برای او داشت و این طلبه جوان میبایست در حوزههای ارتجاعی، با عقب ماندهترین و پوسیدهترین تفکرات درباره انسان و حیات آشنا میشد، تا روزی خود را از چنین منجلاب عفنی بیرون بکشد و در متن مبارزه جوشان مردم قرار گیرد.
نجف در جریان تظاهراتی بهمناسبت سالگرد ۱۵خرداد، به مبارزات سیاسی روی آورد و به مخالفت با رژیم شاه برخاست.
این مخالفت وحشت رئیس مرتجع حوزه را برانگیخت و نجف علی از حوزه اخراج شد.
او سپس به قم رفت تا در آنجا ادامهٔ تحصیل دهد، اما دوران سه ساله تحصیل در حوزه قم نه تنها او را از تلاش برای کاوش و تحقیق بازنداشت، بلکه طی این دوران به جای تحصیل فنون مردم فریبی و دجالگری، به مطالعه روی آورد، بسیاری از کتب ممنوعه آن دوران از جمله آثار صمد بهرنگی را خواند.
روح جستجوگر این جوان مبارز سرانجام او را با اصیلترین جریان انقلابی پیوند داد و نجف علی در سال۵۴ به آرمان مجاهدین گروید.
او در پایان سال۵۴ از حوزه خارج شد و در شاهرود به کار بنایی و کارگری روی آورد، زندگی وی از این پس با مبارزه و پیکاری آشتیناپذیر با ظلم و ستم، پیوند خورد.
از سال۵۴ تا زمان قیام سال۵۷ همراه جوانان مبارزه شاهرود هستههای اولیه تظاهرات و اعتراضات برعلیه رژیم شاه خائن را پی افکند. در این مسیر او بارها هنگام پخش اعلامیه، توسط ساواک شاهرود دستگیر و بازداشت شد و هر بار پس از آزادی دوباره آغاز کرد.
پس از قیام ۲۲بهمن، شهید نجف بلافاصله به تشکل هواداران سازمان در شاهرود پیوست، و از آن لحظه به پایمردانه بر راه و آرمان مجاهدین استوار ماند و در این راه از همه وابستگیهای خود گذشت.
او در نخستین روزهای پس از ۳۰خرداد به اسارت مزدوران خمینی درآمد، اما در زندان نیز از پای ننشست و موفق شد با همکاری سایر زندانیان مبارز، مقدمات فرار یکی از مسئولان خود را فراهم کند.
پس از چندی او نیز با محل مناسبی از زندان آزاد شد و دوباره به جمع همرزمان مجاهدش پیوست. پس از آزادی از زندان نزدیک یکسال در کرمان بهسر برد و طی این مدت، مسئولیت حل و فصل مسائل استقراری و راهاندازی پایگاههای محل استقرار رزمندگان مجاهد خلق را بهعهده داشت.
بهدلیل شرایط امنیتی مدتی بعد از کرمان به اراک منتقل شد و در این شهر بهمراه همسر و دو فرزندش مسئولیتهای انقلابی خود را ادامه داد، تا آنکه طی یک درگیری با مزدوران مهاجم سپاه ضدخلقی، همسر و دو فرزندش به اسارت پاسداران مزدور در آمدند و او موفق به فرار شد.
نجف در فروردین سال۶۳ به بخش اجتماعی سازمان مجاهدین وصل شد و تا زمان شهادت یکی از فعالترین عناصر رزمندگان مجاهد خلق در شهر شیراز بهشمار میرفت.
او رزمندهای جان بر کف بود و روحی بزرگ در جسم ضعیفش نهفته بود که به آگاهیاش عمل میکرد و عملش راهگشای مجاهدان دیگر بود.
سرانجام این مجاهد خستگیناپذیر در مسیر خونفشان مقاومت علیه خمینی دجال به همراه ۶رزمنده دیگر در شهر شیراز سربهدار شد.
یادش گرامی و راهش پررهرو.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org