زندگینامه شهید
مجاهد شهید حسین ذوالفقاری از فرماندهان یکی از بخشهای سازمان بود که در یکی از روزها خونین سال۶۲ بهدست دژخیمان خمینی در زندان اوین بهشهادت رسید، و پس از سالها فعالیت انقلابی بیامان و خستگیناپذیر، در راه رهایی خلق و تحقق آرمانهای والای توحیدی جان باخت.
او پس از ورود به دانشگاه علم و صنعت، فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را آغاز کرد، در این زمان حسین اگر چه با سازمان ارتباط نداشت، اما فعالیتش در راستای اهداف سازمان بود و در جمع کوچکی از دانشجویان فعال هوادار سازمان به فعالیت پرداخت.
کاراین جمع ترویج و تبلیغ فرهنگ انقلابی سازمان از طریق تکثیر و پخش اعلامیههای آن، دفاعیات و زندگینامههای شهدای مجاهد خلق و تلاش در جهت برقراری ارتباط با سازمان بود.
حسین در سال۵۲ دستگیر شد و پس از طی دوران بازجویی به زندان قصر منتقل شد و در ارتباط با تشکیلات مجاهدین قرار گرفت.
برخورد پیگیر او با آموزشها و تلاش خستگیناپذیرش برای کسب ویژگیهای ارزندهٔ انقلابی و نیز برخورد فعال او با روابط و مناسبات تشکیلاتی، از جمله ویژگیهای ارزندهای بود که حسین را برای عهده گرفتن مسئولیتهای سنگینتر یاری کرد.
در صحنه عمل نیز او این شایستگی را در انجام وظایف و مسئولیتهایش در زندان، اعم از مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن و یا مرزبندی اصولی با نیروها و جریانهای داخل زندان نشان داد.
مجاهد شهید حسین ذوالفقاری یکسال بیشتر از محکومیت ۲ سالهاش در زندانهای شاه در بند بود، او در سال۵۵ از زندان آزاد شد و بلافاصله در ارتباط با سازمان قرار گرفت. در آستانهٔ قیام و پس از پیروزی آن، حسین از جمله فرماندهان تیمهای سازمان بود که در تسخیر مراکز استراتژیک رژیم شاه و نیز حفاظت از مناطق و مراکز آزاد شده نقش فعالی داشتند.
در فعالیت سیاسی سازمان علیه رژیم خمینی قبل از ۳۰خرداد۶۰ نیز حسین بهعنوان یکی از فرماندهان بخش حفاظتی از ستادها و مراکز فعالیت سازمان، مراسم، سخنرانیها، تظاهرات و… که همواره مورد مورد تهاجم اوباش چماقدار و پاسداران مزدور رژیم قرار میگرفت، شرکت داشت.
از جمله در جریان مراسم سخنرانی برادر مجاهد مسعود رجوی در امجدیه (خرداد ۵۹)، او فرماندهی چندین گروهان میلیشیا را جلو در جنوب غربی ورزشگاه امجدیه بهعهده داشت.
هوشیاری، قاطعیت و قدرت فرماندهی حسین، همراه با جسارت و شور وصفناپذیر نیروهای میلیشیای تحت مسئولیتش، به چماقداران و اوباش مزدور رژیم اجازهٔ ورود به محوطهٔ ورزشگاه و بهم زدن مراسم را نداد.
پس از شروع جنگ ایران و عراق، حسین به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان سازمان، در سازماندهی نیروهای هوادار سازمان برای دفاع از مردم و میهن شرکت داشت.
پس از ۳۰خرداد ۶۰، حسین یکی از فرماندهان یکی از بخشهای سازمان بود، اما در اولین روزهای مرداد ۶۰ حین تردد در خیابان به همراه مجاهد شهید احمد داجگر (طاهر) توسط چند تن از مزدوران انجمن ضداسلامی دانشگاه علم و صنعت مورد شناسایی قرار گرفت و توسط پاسداران دستگیر شد.
در ابتدای ورود به بازداشتگاه، او و همرزم مجاهدش طاهر جسورانه اقدام به خلعسلاح نگهبان کردند، اما خشاب سلاح او خالی بوده و لذا موفق به تیراندازی نمیشوند.
پس از این جریان دژخیمان خمینی آنها را شدیداً تحت شکنجه قرار دادند و چندی بعد در روزنامهها خبر شهادت آنها منعکس گردید.
شهادت قهرمانانهٔ حسین، عزم یاران و همرزمانش را در پیمودن راهی که او آگاهانه انتخاب کرده و قهرمانانه تا پای جان در آن پایمردی ورزیده بود، استوارتر ساخت و بر خشم و کینهٔ انقلابی آنان بر علیه تمامی موانع راه رشد و رهایی و بهروزی تودههای خلق افزود.
یادش گرامی باد
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org