728 x 90

با یاد مجاهد شهید احمد (مهدی) بوغداچی

مجاهد شهید احمد (مهدی) بوغداچی
مجاهد شهید احمد (مهدی) بوغداچی

محل تولد: -
شغل: دیپلم
سن: 22
تحصیلات: -
محل شهادت: کردستان
تاریخ شهادت: 27-1-1362
محل زندان: -

زندگینامه شهید


احمد بوغداچی در سال ۱۳۳۹، در شهر بناب در آذربایجان شرقی به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در همان شهر گذراند و پس از ورود به دبیرستان در دوران نوجوانی از نزدیک با نابرابریهای اقتصادی موجود در جامعه و فقر و محرومیت در میان اقشار مختلف مردم، به‌ویژه کارگران و کشاورزان آن منطقه، آشنا شد.
او که دریافته بود ریشه همه این مشکلات در دیکتاتوری فاسد شاه خائن است، با آغاز قیام و تظاهرات‌های مردمی بر علیه حاکمیت سلطنتی، همراه با تعدادی از دوستانش، اقدام به تشکیل یک هسته قیام در دبیرستان کرد. هسته‌یی که روزانه موتور محرک اولیه تظاهرات بود و با هدایت دانش‌آموزان به بازار شهر، کسبه را نیز به تعطیلی کسب و کار و شرکت در تظاهرات تشویق می‌کرد.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، وی جزو اولین نفراتی بود که در ابتدای سال ۱۳۵۸، تحت مسئولیت مجاهد شهید رحیم آقاپور، دفتر انجمن هواداران سازمان در شهر بناب را دایر کردند.
احمد در انجمن، مسئولیت توزیع نشریه مجاهد را در شهر بناب، با کمک تعدادی دیگر از جوانان هوادار سازمان به‌عهده داشت. او هم‌چنین در برپایی دکه‌های میز کتاب و اقدامات افشاگرانه سازمان بر علیه سیاست‌های ارتجاعی و سرکوبگرانه رژیم شرکت فعال داشت.
احمد به کمک چند هوادار دیگر سازمان، رسیدگی به وضعیت خانواده‌های محروم را نیز در دستور کار خودش قرار داده بود و با جمع‌آوری کمکهای مالی تلاش می‌کرد به نوبه خود، بخشی از نیازها و مشکلات آنها را حل کند. کما این‌که او در کارهای بدنی سنگین نیز به کمک خانواده‌های محروم و زحمتکش می‌شتافت.
همین فعالیت‌های احمد و دیگر هواداران سازمان باعث شده بود که عموم مردم در شهر، با راه و آرمان مردمی سازمان آشنا شوند.
مزدوران خمینی که محبوبیت هواداران مجاهدین در میان مردم را برنمی‌تافتند در تابستان ۱۳۵۸ احمد را به‌همراه ۶۰ تن از هواداران سازمان دستگیر و به مدت هشت ماه در زندان تبریز تحت فشار قرار دادند.
مزدوران جنایتکار خمینی، تعدادی از هواداران نوجوان را که سن کمتری داشتند به بند زندانیان عادی منتقل کردند تا از سوی زندانیان مورد اذیت و آزار قرار بگیرند اما فرهنگ و رفتار انسانی و تأثیرگذار میلیشیاهای قهرمان، احترام و علاقه زندانیان عادی را چنان بر انگیخت که پشت سر زندانیان نوجوان هوادار سازمان، نماز می‌خواندند. با گذشت حدود سه هفته، رئیس مزدور زندان، با مشاهده تأثیرگذاری گسترده هواداران سازمان روی زندانیان عادی، آنها را دوباره به بند زندانیان سیاسی بازگرداند.
پاسداران جنایتکار که کینه زیادی از احمد به دل گرفته بودند، طی این مدت مستمر او را مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار می‌دادند. از جمله آن‌چنان بارها با پوتین بر سر او ضربه زده بودند که پس از آن، هر چند روز یکبار دچار بیهوشی می‌شد و تا زمان شهادتش از این بیماری رنج می‌برد.
احمد در روز تظاهرات بزرگ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ بر علیه سیاست‌های سرکوبگرانه و ارتجاعی خمینی، از فرمانده‌هان راه‌اندازی تظاهرات بود. وقتی پاسداران جنایتکار خمینی، جمعیت تظاهر کننده را در میدان شهر به گلوله بستند، احمد توانست به سلامت از صحنه خارج شود و در محل امنی مستقر گردد. مزدوران سپاه، برای دستگیری وی، همان شب به خانه او حمله کردند، اما موفق به یافتن و دستگیری وی نشدند.
احمد که از سازمان قطع شده بودند، برای وصل مجدد به سازمان، ابتدا به شهرهای مختلف شمال و سپس به شهر قزوین رفت، اما موفق به وصل به تشکیلات سازمان نشد. وی سپس به تبریز رفت و در آنجا توانست با تلاش زیاد، مجدداً به سازمان وصل شود.
سپس وی همراه با چند هوادار دیگر سازمان، برای ادامه فعالیت‌هایش از مراغه به میاندوآب رفته و در آنجا مستقر شد. اما چندی بعد در دیماه ۱۳۶۰، پس از درگیری با عناصر مزدور سپاه و شهادت فرمانده تیمشان، مجدداً ارتباطش با سازمان قطع شد.
اما احمد دست از تلاش برای وصل به سازمان محبوبش برنداشت و این بار با سختی و مشقت زیاد و ۸ روز پیاده روی در برف و بوران، خودش را به رزمندگان مجاهد خلق در منطقه مرزی کردستان رساند و به سازمان وصل شد.
بعد از وصل به سازمان و گذراندن آموزش‌های ضروری، احمد به‌عنوان فرمانده یک تیم عملیاتی، چندین مأموریت سنگین را با موفقیت پیش برد. در یکی از همین مأموریت‌ها، وقتی او به تنهایی از یک جاده برفی عبور می‌کرد، بر اثر همان فشارهایی که در سال ۱۳۵۸، در زندان متحمل شده بود، بی‌هوش شد و چندین ساعت را قبل از به‌هوش آمدن، در آن شرایط سخت گذراند.
سرانجام احمد این مجاهد پاکباز، در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۶۲، همراه با دو رزمنده مجاهد دیگر، در تردد برای انجام یک مأموریت، در محاصره صدها نفر از مزدوران رژیم، مسلح به انواع سلا‌ح‌های سنگین و نیمه‌سنگین قرار گرفت و پس از ساعتها نبرد نابرابر، مجروح شد. احمد با وجود جراحت شدید، تلاش کرد محاصره را بشکند. اما وقتی با محاصره انبوه مزدوران سپاه، روبه‌رو شد که حلقه محاصره را تنگ کرده بودند، در یک عمل قهرمانانه، ضامن نارنجک خود را کشید، که بر اثر آن هم خودش به‌شهادت می‌رسد و هم تعداد زیادی از پاسداران جنایتکار را به هلاکت رساند.
آری احمد این مجاهد پاکباز، در آخرین نبرد خود با دشمنان مردم ایران، همان راه و رسم و نحوه شهادت مجاهد کبیر احمد رضایی اولین شهید سازمان مجاهدین را که همیشه راهنما و الگویش بود بر‌گزید.

 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e0db8f8b-ea7b-45b3-8dae-9caef53423df"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات