728 x 90

نگاهی کوتاه به زندگی جاودانه‌فروغ اشرف، شهید مجاهد خلق ناصر سپه پور

جاودانه‌فروغ اشرف، شهید مجاهد خلق ناصر سپه پور
جاودانه‌فروغ اشرف، شهید مجاهد خلق ناصر سپه پور

محل تولد: اروميه
شغل:
سن: 47
تحصیلات: دیپلم تجربی
محل شهادت: عراق - شهر اشرف
تاریخ شهادت: 19-1-1390
محل زندان: -

زندگینامه شهید


ناصر سپه‌پور در سال ۱۳۴۳ در شهر ارومیه به‌دنیا آمد. تحصیلات خود را تا گرفتن دیپلم تجربی در شهر زادگاهش سپری کرد.
در جریان انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ گرچه ۱۴سال بیشتر نداشت، شرکت فعال داشت و با مسایل سیاسی و جریانهای سیاسی آن زمان آشنا شد.
پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۸، با مطالعه نشریه مجاهد و زندگی‌نامه شهدای سازمان، شیفته مجاهدین گردید و در کسوت هوادار سازمان، اقدام به جمع‌آوری کمک مالی برای سازمان و پخش و فروش نشریه مجاهد کرد.
وی در سال ۱۳۵۹، در انجمن دانش‌آموزان مسلمان دبیرستانی که تحصیل می‌کرد به فعالیت‌هایش ادامه داد و در کارهای تبلیغی و افشاگرانه سازمان، نسبت به سیاست‌های سرکوبگرانه ارتجاع حاکم، ایفای مسئولیت کرد.
از آنجا که مسئولان ناصر در سال ۱۳۶۰، به‌دنبال سرکوب گسترده مجاهدین، دستگیر شدند، ارتباط او با سازمان قطع شد.
پس از آن ناصر تلاش داشت تا ارتباط خود را با سازمان از طریق رادیو صدای مجاهد، حفظ کند، تا این‌که در سال ۱۳۶۴ از طریق مناطق مرزی، خود را به ترکیه رساند و دو سال را در آنجا در ارتباط با سازمان فعالیت کرد.
اما فعالیت در ترکیه، چیزی نبود که ناصر به‌خاطرش دل به‌خطر زده بود، بلکه او تشنه وصل به صفوف مجاهدین در ارتش آزادی بود. به‌همین خاطر در سال ۱۳۶۶ عازم منطقه گردید و به یکانهای رزمی ارتش آزادی پیوست و در مأموریتهای مختلف آن، از جمله در عملیات‌های بزرگ آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان شرکت کرد.
ناصر در گذار از کوره انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین، به جنگاوری پولادین و مسئولی با صلاحیت و دلسوز تبدیل شد.
صفا و صمیمیت و مایه‌گذاری او برای همرزمانش، چشمگیر بود. در ۸ سال پایداری پرشکوه نیز همواره مسئولی شایسته و رزمنده‌ای جسور و بی‌باک بود.
در تهاجم نیروهای مزدور مالکی – خامنه‌ای به اشرف در ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸، ناصر در کنار همرزمان مجاهدش، در دفاع از اشرف جانانه ایستادگی کرد.
در روز ۱۹فروردین ۱۳۹۰ در حمله مجدد مزدوران مالکی – خامنه‌ای به اشرف، ناصر قهرمان، با همان جسارت و جنگاوری، در برابر مزدوران تا دندان مسلح دشمن، از اشرف جانانه دفاع کرد، تا آن که هدف تیر مزدوران شقاوت‌پیشه قرار گرفت و به‌شهادت رسید و به‌کاروان شهدای فروغ اشرف پیوست.
عشق و کین انقلابی ناصر و تعهد آرمانی‌اش برای جنگیدن با رژیم خمینی دجال، در سطرسطر وصیت نامه‌اش، برجسته است:
«من ناصر سپه‌پور فرزند اسماعیل… با آگاهی و اعتقاد عمیق و با تک‌تک سلولهایم و با تمامی وجود به ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران، یعنی همان اسلام انقلابی و توحیدی و خطوط سیاسی و استراتژیک آن، ایقان و ایمان دارم و با رهبری آن (مسعود و مریم) بیعت می‌کنم که تا آخرین قطرهٔ خون و تا آخرین نفس خواهیم جنگید، جنگ انقلابی، جنگ آزادیبخش، خواهیم جنگید با خمینی این مظهر شیطان، این دجال خون‌آشام، این ضدبشر، تا ریشه‌اش را از تاریخ و میهنمان برکنیم و بر خواهیم کند. پیروزی از آن انقلاب و از آن خلق است... . روز جنگ است، ... . . ای پیرکفتار، روز انتقام فرا رسیده، انتقام پرستوها، پرستوهای خونین، انتقام لالهها، انتقام بیوه‌زنها، یتیمان، انتقام هرکس که امیدش را شکستی. پس ای یاران بشتابید به‌سوی میدان، عجله کنید، ... . آخر در این روزها نمی‌توان نشست. نمی‌توان سکوت کرد. برخیز، درهم‌شکن این کاخ عنکبوتی را.....»

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/676ae8fe-0452-4365-b174-14771f7f9763"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات