زندگینامه شهید
احمد آقایی سال ۱۳۴۳ در شهر تهران در خانوادهای نسبتاً مرفه بهدنیا آمد. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و نظری را تا گرفتن دیپلم در تهران سپری کرد.
اواخر تحصیلاتش در دوره راهنمایی با قیام مردم ایران علیه نظام شاه خائن مصادف شد که با شرکت در آن با مسایل سیاسی آشنا گردید.
وی در سال ۱۳۵۸ در حالیکه ۱۵سال بیش نداشت، با سازمان مجاهدین آشنا شد.
پس از شروع جنگ ضدمیهنی و بگیر و بهبندهای بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و فضای اختناقی که حاکم شده بود، بهرغم اشتیاقش نتوانست، رابطهاش را با سازمان برقرار نگاه دارد.
تا آن که در سال ۱۳۶۸ موفق شد خود را به سازمان و ارتش آزادیبخش ملی ایران برساند و مرهم همه دردها و گمشده خود را بیابد.
ورود او به دنیای مجاهدین، با تب و تاب یک انقلاب درونی در سازمان مجاهدین، همراه بود.
او که درد را بهخوبی چشیده بود، از این انقلاب، بهمثابه درمان بسیار استقبال کرد و به مجاهدی شاداب و سرزنده تبدیل گردید بهگونهیی که برای همه همرزمانش شاخص فداکاری و گذشت و مسئولیتپذیری بود.
او در دوران قبل از جنگ خلیجفارس، در ارتش آزادیبخش، بهدلیل تخصص و مایهگذاریاش، یکی از کادرهای فنی زرهی بود و در همه صحنههای مانور و عملیات حضور فعال داشت.
احمد که خود در فداکاری در همه صحنهها، میدرخشید، در مواجهه با فداکاریهای مجاهدین و هواداران آنها عواطف انسانیش به اوج میرسید.
در سال ۱۳۸۸ پس از حملهٔ شش و هفت مرداد به اشرف، پس از اعتصاب غذای هواداران برای نجات ۳۶ گروگان مجاهد خلق نوشته بود:
«با دیدن صحنههای اعتصاب غذای هواداران، احساس میکردم که دیگر ظرفیت شنیدن این همه درد و رنج را ندارم و خیلی وقتها، از سالن خارج میشدم و در جای خلوت با گریستن، خودم را خالی میکردم».
وی پس از آزادی ۳۶ گروگان مجاهد خلق و شنیدن سخنان آنها که با اعتصاب غذای ۷۲ روزه خود، رژیم و مزدورانش را به تسلیم کشاندند، گفته بود: «هر کدام از بچهها، صحبت میکردند، همراه آنان اشک میریختم و سر به آسمان میساییدم که در رکاب این رهبری هستم که اینطوری با پرداخت ماکزیمم، قیمت خط مبارزه با رژیم و ارتجاع و استعمار را میپردازد... و از خدا خواستم تا لحظه آخر حیاتم، مرا در این مسیر ثابت قدم و استوار قرار دهد و در درونم یکبار دیگر با خود برادر، تجدید عهد و پیمان کردم که تحت هر شرایطی و بحرانی با سربلندی و افتخار منم میزنم که مجاهد خلق پرورده مسعود و مریم هستم».
سرانجام، احمد، این مجاهد پاکباز در سحرگاه ۱۹ فروردین ۱۳۹۰، در برابر هجوم گلههای مزدوران مالکی – سلیمانی، به اشرف، در نبردی نابرابر، عاشقانه پای در راه نهاد و خون پاکش را فدیه رهایی مردم ایرانزمین نمود.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید