زندگینامه شهید
مجاهد شهید بهروز ثابت در سال ۱۳۴۶ در شهر رشت در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. وی تحصیلاتش را در همین شهر دنبال کرد.
بهرغم سن پاییناش در تظاهرات ضدسلطنتی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب، با آشنایی بیشتر با مسایل سیاسی و پی بردن به ماهیت ارتجاعی حاکیمت آخوندی، وارد فعالیتهای تبلیغی علیه سیاستهای سرکوبگرانه رژیم در مدرسه شد. در سال ۱۳۵۹ در حالیکه کلاس دوم راهنمایی بود، بهدلیل تدوین یک روزنامه دیواری که افشاگر ماهیت رژیم آخوندی بود از مدرسه اخراج شد.
وی که در سال ۱۳۵۸ بهطور نسبی با سازمان آشنا شده بود، پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و سرکوب تظاهرات سازمان مجاهدین به دستور خمینی ملعون، و بگیر و به بندها و اعدامها، در جستجوی راهی برای مبارزه با رژیم، با سازمان پیوند خورد و با گوش دادن رادیو صدای مجاهد، با اهداف و فعالیتهای سازمان، بیشازپیش آشنا گردید.
وی که در تلاش برای پیوستن به سازمان بود زمانی که به سربازی فراخوانده شد، این امکان برایش فراهم گردید.
بهروز پس از دوره آموزشی به لشکر ۸۱ زرهی باختران رژیم فرستاده شد. اما در سال ۱۳۶۷ از آنجا فرار کرد. پس از قرار توسط نیروهای دژبان ژندارمری، دستگیر شد.
دژبانها، وی را دستبند زده و بهطرف مرکز لشکر در منطقه کرند، برای تحویلدهی وی حرکت کردند. در حالیکه آنها عصر روز سوم مرداد ۱۳۶۷ از کرند گذشتند، با حمله ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیات فروغ جاویدان، مواجه شدند.
بهروز از این فرصت، بهترین استفاده را کرد و بعد از چند تعقیب و گریز، از چنگ دژبانان فرار کرد و با مخفی شدن در جنگلهای آن منطقه، نیمهشب همان روز خود را به فرماندهی نیروهای ارتش آزادی در کرند رساند و به آروزیش که پیوستن به صفوف سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران بود رسید.
از آن پس وی در صفوف مجاهدین در مواضع و مأموریتهای مختلف به فعالیتهای مبارزاتی خود برای تحقق آرمان آزادی مردم ایران، ادامه داد.
بهروز، مجاهدی دوست داشتنی، منضبط و با شخصیتی قوی و مهربان بود. او عاطفه عمیقی نسبت به رهبری و تکتک مجاهدین داشت. خیلی کم از خودش میگفت و بیشتر در عمل روزانه، اعتقاداتش را نشان میداد.
وی در نامهیی به خواهر مریم نوشته بود: «... . من پر انگیزه هستم. من پر عشق و پر سعادت، آنقدر که باورش برای پیرامونم ناباوری ایجاد میکند. اما من برای باور تو زنده هستم، زندگی میکنم، میبخشم، بخشیده میشوم. فقط تو... آری فقط تو».
در دوران پایداری پرشکوه ۸ ساله اشرف، بهطور خاص با هنرمندی و خواندن ترانههای رزم و ایستادگی، با صدای زیبایش، آثار ماندگاری از جنگندگی و روحیه سرشار یک مجاهد خلق را از خود بهجای گذاشت.
او در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۸۸ که اشرف در شرایط خطیری قرار داشت، اینچنین نوشت: «... اوضاع از هر طرف که بچرخد، نصرت و پیروزی با ما است. چه در هنگام پیروزی باشم و چه نباشم».
سرانجام بهروز این مجاهد پاکباز در روز ۱۹ فروردین ۱۳۹۰، در کنار سایر مجاهدان، بهمنظور اعتراض به هجوم وحشیانه نیروهای سرکوبگر مالکی – خامنهای به اشرف و مقابله با آنها، به صحنه شتافت، تا اینکه با شلیک گلوله مزدوران بهشهادت رسید و بهعهد خود با خدا و خلق وفا کرد.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید