زندگینامه شهید
«در این کشاکش شورانگیز انسانی، نسلی پاکباز و شجاع در برابر ارتجاعی خونریز و ددمنش صفآرایی کرده است… اگر شهیدان آزادی یک ملت را در زمره فاتحان فردای میهنشان بدانیم، آنگاه بازنده اصلی را بهدرستی باز خواهیم شناخت.
قهرمانان آزادی و پیشگامان رهایی خلقها همواره ناگزیر از دست شستن از جان و مال و خانمان خود میباشند و با آغوشی باز رنج اسارت و داغ شکنجه و اعدام را میپذیرند. اما در تحلیل نهایی آنان هستند که به یمن مقاومتشان زندانبان و شکنجهگر را بهزانو در میآورند. و این دژخیمان و دیکتاتورها هستند که در برابر پایداری و پاکبازی قهرمانان آزادی سر فرود میآورند».
آری؛ مجاهد صدیق عبدالرضا رجبی یکی دیگر از همین قهرمانان بود. گردی سرفراز و حجتی دیگر از کاروان حجتهای زمانه، با پرچم برافراشته حجت زمانی و ولی الله فیض مهدوی که سرانجام پس از ۷سال اسارت و شکنجه، دژخیم را در برابر عزم و اراده سترگ خود به زانو درآورد.
مجاهد شهید عبدالرضا رجبی از میان مردم محروم ماهیدشت کرمانشاه برخاست. او در سال ۱۳۴۱ در روستای کاروانسرای ماهیدشت در یک خانواده کشاورز از عشیره کلهر متولد شد و به هنگام اسارت ۴ فرزند داشت. عبدالرضا همچون دیگر زحمتکشان منطقه خود، با رنجهای زندگی آشنا شد. وی در روزهای انقلاب ضدسلطنتی در تظاهرات علیه رژیم شاه فعالانه شرکت میکرد و در سالهای پس از انقلاب، به افشاگری علیه ارتجاع و توزیع نشریات و کتابهای روشنگرانه میپرداخت. مجاهد شهید عبدالرضا رجبی در سال ۱۳۸۰ توسط مأموران سرکوبگر رژیم دستگیر شد و به زندان مخوف دیزلآباد کرمانشاه منتقل گردید و درحالی که بهشدت مجروح شده بود تحت شکنجههای وحشیانه قرار گرفت. حاکم ضد شرع متعاقباً او را در بیدادگاه رژیم به اعدام محکوم کرد و عبدالرضا مدتی از دوران اسارت خود را در سختترین شرایط و درحالی که بیمار و تحت شکنجههای جسمی و روحی قرار داشت، در زندان دیزلآباد گذراند. مزدوران رژیم همواره از روحیه مقاوم و تاثیرگذار او روی دیگر زندانیان در وحشت و هراس بودند. اگر چه عبدالرضا در این زندان تحت شدیدترین فشارها قرار داشت ولی با روحیه رزمندهاش شکنجهگران و بازجویان را به ستوه آورده بود.
او با رویکردهای انقلابی و انگیزانندهاش همواره فضای یاس و ناامیدی را در زندان درهم میشکست. دژخیمان نگران از تأثیرگذاریش روی زندانیان، او را به بند معروف ۳۵۰ زندان اوین منتقل کردند. آنها ۷سال، برای درهمشکستن و به ندامت کشاندن عبدالرضا به انواع فشارها و نیرنگها متوسل شدند و بارها صحنههای اعدام مصنوعی برایش ترتیب دادند ولی او تا آخرین لحظه حیاتش قهرمانانه ایستاد و مقاومت کرد و تمامی نیرنگهای مزدوران را نقش برآب نمود. صلابت و هیمنه این مجاهد قهرمان تا آنجا بود که جاسوسان و مزدوران اجیرشده در بین زندانیان بهشدت از وی میترسیدند و حساب میبردند.
از ویژگیهای بارز مجاهد قهرمان عبدالرضا رجبی شادابی و روحیه سرشار انقلابی او در همه سختیها و ایمان راسخ او به آرمانش بود چیزی که در تمامی دوران اسارتش همچنان محکم و استوار باقی ماند. یک ماه قبل از شهادتش، وقتی قاضی جلاد برای چندمین بار جهت آزمایش، او را احضار کرده و حقیرانه از وی سؤال میکند ”اگر آزادت کنیم چهکار خواهی کرد؟“ عبدالرضای دلیر بدون درنگ پاسخی دندان شکن داد و گفت: ”معلوم است چه کار خواهم کرد یکراست به اشرف خواهم رفت“.
سرانجام رژیم جنایتکار که از ایستادگی و شکست ناپذیری وی به ستوه آمده بود روز یکشنبه۵آبانماه عبدالرضای قهرمان را از بند۸زندان اوین به قرنطینه زندان گوهردشت منتقل میکند و در اوج زبونی و دنائت توطئه کثیف خود را که از بین بردن یک مجاهد دیگر بود عملی میسازد و وی را در زیر شکنجه بهشهادت میرساند. شکنجه آنقدر شدید بود که آثار آن بر پیکر پاک عبدالرضا باقی مانده بود. در سراسر پشتش جای کابل دیده میشد و پشت سرش از سمت راست بهشدت مجروح و کبود شده بود. این درحالی است که رژیم ددمنش، زبونانه اعلام کرده که عبدالرضا در زندان فوت کرده است. غافل از اینکه جوشش این خون، قبل از همه دامنگیر رژیم پلید و سردمداران آن در دوران اضمحلال و سرنگونیاش خواهد شد.
سلام بر مجاهد صدیق و پایدار عبدالرضا رجبی روزی کهزاده شد روزی که برای آزادی خلق و میهن به مجاهدت برخاست و روزی که در شکنجهگاه دشمن به عهد مقاومت و ایستادگی تا به آخر وفا کرد
درود، درود، درود
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
زندگینامه شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید