زندگینامه شهید
سابقه مبارزه: ۳۸سال
نماینده و مشاور حقوقی اشرف
از اعضای شورای ملی مقاومت ایران (کمیسیون صلح)
دانشجوی سال سوم دانشگاه صنعتی اصفهان
«… نه جا میمانی در دل خاکستر
نه گم میشوی در تن غبار.
آیین تو؛ برخاستن است
تـو شمع نیستی
ــ که جاری بمانی در مرگ ــ
تو، هماره، خورشیدی
ــ در آفاق یا در حصار ــ …».
مجاهد قهرمان حمید باطبی در سال ۱۳۳۷ در فیروز کوه به دنیا آمد. دوران دبیرستان را در شهر سمنان گذراند و در همین دوران با مشاهدهٴ نابرابرهای اجتماعی بهدنبال گمشدهاش برای مبارزه در راه آزادی و عدالت اجتماعی، از محفلهای مذهبی مدعی مبارزه گرفته تا گروههای هنری مختلف عبور کرد، تا در سال ۵۶ با ورود به دانشگاه صنعتی اصفهان، در ارتباط با دانشجویان فعال و مرتبط با مجاهدین قرار گرفت. حمید بهدلیل شرکت فعالش در سازماندهی و راهاندازی اعتصابات دانشجویی ۶ماه از دانشگاه محروم شد. او این محرومیت شش ماهه را تبدیل به فرصتی برای سازماندهی و راهاندازی تظاهرات مردمی، علیه دیکتاتوری سلطنتی در فیروز کوه کرد. در همین تلاشها بود که گم شدهاش را ضمن آشنایی با مجاهد شهید «ناصر ولی»، از نزدیک باز یافت. و از این نقطه بود که حمید باطبی، با مسئولیت پذیری و سختکوشی، مراحل رشد سازمانی را به سرعت پیمود و تا قلهٴ یکی از فرماندهان برجستهٴ ارتش آزادیبخش، صلاحیتهای خود را، در عرصههای مختلف آشکار کرد.
حميد باطبی: «با فهم دقیق از آنچه که پشت سر گذاشتهایم و با اشراف نسبت به آنچه که در پیش داریم با تمامی پستی و بلندیها و ابتلائات و مشقتهای محتمل، متعهد میشوم… بار بیشتری در کار و مسئولیت برداشته تا بدین وسیله آرزوی خلق محروم و در زنجیرمان که همانا سرنگونی رژیم پلید آخوندی است و برقراری حاکمیتی دموکراتیک، با رهبری برادر مسعود و خواهر مریم هر چه سریعتر محقق شود».
مجاهد قهرمان حمید باطبی، در سختترین شرایط، همچون سنگ زیرین آسیا، بردبار و صبور، در همهٴ صحنهها از مجاهدان پیشتاز مسئولیتپذیر و راهگشا بود. درک عمیق حمید باطبی از انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین، برای همرزمانش شاخص و الهامبخش بود
حميد باطبی: «با ایمان و ایقان به راهی که تا کنون پیمودهایم و پیروزیهایی که به یمن مقاومت ۷ساله اخیر کسب کردهایم و برگهای زرینی که در تاریخ مبارزه خونبار خلقمان بر علیه ارتجاع و آخوندهای دجال و دینفروش حاکم بر کشورمان به ثبت رساندهایم، و این همه به برکت برخورداری از تشکیلاتی پولادین و در رأس آن رهبری پاکباز مسعود و مریم و سلسله آهنین عزم شورای رهبری سازمان بوده و هست و خواهد بود.»
حمید قهرمان در جای دیگری نوشته است:
«... آنچه توانست این مهم را محقق نماید، ایمان به بر حق بودن آرمان و صحت استراتژی و تکیه بر عنصر انقلاب ایدئولوژیکی درونی مجاهدین بوده و هست و خواهد بود. خلق حماسههای درخشان ۶ و ۷مرداد ۸۸ و ۱۹فروردین ۹۰ مثال بارز این حقیقت است، معنی تهاجم حداکثر با تکیه بر توانمندی درونیمان که مبتنی بر انقلاب است. من به این حقیقت ایمان دارم که در این مرحلهای که در آن قرار داریم سرنوشت خلق و انقلاب و مجاهدین در مصاف با ارتجاع غدار و مزدوران عراقیاش تنها و تنها با تکیه بر دستاوردهای ایدئولوژیکی و تشکیلاتیمان و با جنگ حداکثر و تهاجم در تمامی پهنههاست که تعیینتکلیف میشود و هرچیزی غیر از آن ما را و مسیر خلق و انقلابمان را در مسیر انحراف قرار خواهد داد.
با همین ایقان و ایمان بود که رحیم با روشن بینی تمام، رسالت ملی و تاریخی خود را بهعنوان یک مجاهد کمتر از دو ماه قبل از شهادتش اینگونه ترسیم کرد:
«دشمن زبون به شیوههای گوناگون تلاش کرده و میکند شرایط را بر مجاهدین لیبرتی و اشرف سخت کند تا ما را در ادامه راه دچار ضعف و سستی کند، بهعنوان یک مجاهد خلق با تمسک به امیر مؤمنان و پرچمداران پاکباز راهش مسعود و مریم، آرزوی این خواسته دشمن را تا گور در دلش باقی خواهیم گذاشت»
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید