زندگینامه شهید
افتخار بابایی یکی از فعالترین خواهرانی بود. بسیار منضبط و با انگیزه بود. در فاز سیاسی چندین بار مورد حمله دژخیمان قرار گرفت و یکبار نیز دستگیر و سپس آزاد شده بود. در فاز نظامی یکی از سرتیم های عملیاتی خواهران در محلات شهر اندیمشک بود. در اندیمشک مسئول خواهران اندیمشک بود. پس از شناسایی که دیگر امکان ادامه فعالیت در اندیمشک را نداشت به اهواز منتقل شد. رژیم همواره در پی دستگیری او بود و خواهر کوچکتر او را دستگیر کرده و بهعنوان گروگان نگهداشتند و به مادر افتخار گفته بودند اگر افتخار را بیاوری احترام را آزاد میکنیم. افتخار به اهواز منتقل شد و در یک خانواده با محمل به فعالیتش ادامه داد. یک روز تنها در پایگاه بود، پایگاه آنها به محاصره مزدوران خمینی در آمد. ۴ پاسدار مسلح همراه با یک جیپ آهو به پایگاه رفته و از او میخواهند که با آنها به مرکز سپاه پاسداران برود. افتخار که متوجه جریان شده بود خود را آماده شهادت میکند و با خونسردی با چادری که سر میکند وارد ماشین چهارتن از پاسداران ظلمت، مسلح به یوزی و کلت سوار ماشین میشود. همراه خود نارنجک داشت که دشمن از آن بیخبر بود. هنگام حرکت در جلوی چشم همسایهها افتخار با کشیدن ضامن نارنجک ۴ پاسدار مزدور مسلح و اتومبیل آنها را به درک واصل کرده و خود نیز قهرمانانه بشهادت میرسد. صدای انفجار نارنجک وی تا شعاع زیادی پخش میشود و باز مردم اهواز شاهد بهشهادت رسیدن یکی دیگر از فرزندان دلیر خلق در یکی از محلات اهواز میشوند. این حماسه و دلاوری زن مجاهد که با جسارت خود را فدای رهایی و آزادی میکند در بین مردم اهواز میپیچد.
همسر افتخار ناصر (جلیل) حافظی ۲۴ساله دانشجوی سال آخر پزشکی از شهیدان مجاهد خلق است
برادر افتخار بهنام داوود بابایی ۲۱ساله نیز از شهیدان مجاهد خلق است
راه پرافتخار و پر از حماسه مجاهدین برای آزادی و رهایی و سعادت خلق محروم ادامه دارد تا سرنگونی تمامیت رژیم ددمنش آخوندی. قطعاً این حماسهها و فدای بیچشمداشت افتخار و ناصر و داوود و همه شهیدان راه آزادی با سرنگونی و نجات خلق اسیر به گل خواهد نشست و آنروز دور نیست.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید