728 x 90

با یاد مجاهد شهید لیلا (راضیه) ابوالاحرار شیرازی

مجاهد شهید لیلا (راضیه) ابوالاحرار شیرازی
مجاهد شهید لیلا (راضیه) ابوالاحرار شیرازی

محل تولد: شيراز
شغل:
سن: 22
تحصیلات: دانشجو
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 8-9-1360
محل زندان: -

زندگینامه شهید


لیلا ابوالاحرار شیرازی، در سال ۱۳۳۸، در شیراز به دنیا آمد؛ وی تحصیلات دبستانی و دبیرستانی را در زادگاهش به‌عنوان دانش‌آموزی ممتاز به پایان برد و پس از دریافت دیپلم در سال ۱۳۵۶، در رشته روانشناسی دانشگاه شیراز پذیرفته شد.
وی در دانشگاه در فعالیت‌های جنبش دانشجویی علیه سیاست‌های سرکوبگرانه دیکتاتوری حاکم شرکت داشت و در همانجا بود که با سازمان مجاهدین خلق آشنا شد.
لیلا در قیام مردم ایران علیه نظام سلطنتی در سال ۱۳۵۷ شرکت فعال داشت.
پس از پیروزی انقلاب، به‌عنوان هوادار سازمان از اولین خواهرانی بود که به جنبش ملی مجاهدین در شیراز پیوست.
وی ابتدا در بخش دانش‌آموزی مشغول به فعالیت شد. در این بخش مسئولیت سازماندهی و تشکل خواهران دانش‌آموز را به‌عهده داشت.
با توجه به درک عمیقش از اهداف و آرمانهای سازمان و تلاش وافرش در پیشبرد وظایفی که بر عهده‌اش بود، و صلاحیتهایی که از خود نشان داد، بعد از مدتی در ستاد مرکزی سازمان در شیراز سازماندهی و به بخش سیاسی منتقل گردید.
وی در این بخش ابتدا مسئولیت اخبار را به عهده داشت و سپس در قسمت آموزش سیاسی خواهران هوادار مشغول به‌کار شد. او در این بخش هم‌چنین در مسئولیت تنظیم بحثهای سیاسی و جمع‌بندی اخبار و... فعالیت کرد.
شادابی، صداقت، فروتنی و مهرورزی و مایه‌گذاریهای صمیمانه و بدون چشم‌داشت لیلا برای دیگران، محبوبیت بالای وی در میان خواهران میلیشیا را به‌همراه داشت.
وی، در جریان انقلاب ضدفرهنگی خمینی ملعون و تعطیلی دانشگاهها از سوی خمینی، در برپایی حرکت‌های اعتراضی از سوی دانشجویان، نقش فعالی داشت.
او هم‌چنین، مسئولیت همراهی و رسیدگی به مجاهد شهید نسرین رستمی، را برعهده گرفت. میلیشیای نوجوانی که بر اثر هجوم وحشیانه چماقداران ارتجاع به‌شدت مجروح شد و در بیمارستان بستری گردید.
لیلا شب‌ها در کنار نسرین در بیمارستان می‌ماند و وقتی از جانب خانواده با سؤال علت نرفتن به خانه مواجه شد؛ گفت: «مگر می‌شود که میلیشیای قهرمانی هم‌چون نسرین را تنها گذاشته و خودم با خیال راحت به خانه آمده و به‌خوابم، نه امکان ندارد».
وی هم‌چنین در چهلم شهادت نسرین گفته بود: «نمی‌دانم توانسته‌ام دین خود را کاملاْ در قبال وی ادا کنم یا نه؟ حتماً انتقام خون وی را خواهم گرفت. دست هر کس و ناکسی سلاح می‌دهند تا به‌روی مردم بی‌دفاع آتش بگشاید»...
لیلا قبل از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به تشکیلات تهران منتقل گردید. و در آنجامدتی در نشریه بازوی انقلاب ایفای مسئولیت کرد.
پس از تظاهرات بزرگ و مسالمت‌آمیز سازمان در ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و سرکوب خونین آن به فرمان خمینی ملعون و آغاز مقاومت مسلحانه سراسری، لیلا مانند سایر مجاهدان به مبارزه و زندگی مخفی در پایگاههای سازمان روی آورد.
وی در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۶۰، هنگامی‌که به همراه همسرش مجاهد شهید محمدهادی عالمی برای انجام مأموریتی از پایگاه خارج شده بودند، در خیابان مورد شناسایی مزدوران گشت شناسایی رژیم قرار گرفته و دستگیر و روانه زندان اوین شدند.
لیلا از همان ابتدا زیر شکنجه‌های شدید قرار گرفت اما با مقاومت و ایستادگی شجاعانه، بر مواضع مجاهدی‌اش پای فشرد.
در روز سوم آذرماه ۱۳۶۰، دژخیمان خمینی، محمدهادی عالمی، همسر لیلا را که به‌رغم تمامی فشارها و شکنجه‌ها، از راه و آرمان سازمان دفاع کرده بود، به جوخه اعدام سپردند.
روز هشتم آذرماه، لاجوردی قصاب زندان اوین، لیلای قهرمان را احضار کرده و به او می‌گوید: «شوهرت را اعدام کردیم، حالا تو برای این‌که خودت را نجات بدهی، در یک مصاحبه ابراز ندامت کن تا تخفیفی برایت قائل شویم». لیلا، این شیر زن مجاهد خلق، با خشم‌وکین انقلابی و همراه با فریاد، به‌صورت لاجوردی جنایتکار تف می‌کند، به‌نحوی که لاجوردی مجبور می‌شود صورت و عینک خودش را با دستمال پاک کند.
نتیجه مشخص بود، همان شب هشتم آذر، لیلای دلیر و بی‌باک، همراه با ۳۰ تن از همرزمان مجاهدش، توسط لاجوردی جنایتکار به جوخه اعدام سپرده شد و بدین ترتیب به کاروان عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.

 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d90f1e73-ed5f-45d3-8e36-a77176c94ca4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات