زندگینامه شهید
مجاهد شهید محمد آبروان در سال۱۳۴۴ در شهر اندیمشک در خانوادهیی متوسط دیده بهجهان گشود و تحصیلاتش را در این شهر بهپایان برد. در سال۵۷ وقتی آتش انقلاب، شهرهای خوزستان را نیز همچون همهجای میهن فراگرفته بود، او بهعنوان یک دانشآموز، همراه با دوستانش در تظاهرات شرکت میکرد.
پس از انقلاب توسط مجاهدی که آموزگارش بود با سازمان مجاهدین آشنا شد و با خواندن نشریه مجاهد، آشنایی او تداوم یافت.
محمد بهعنوان تنها فرزند پسر خانواده، میباید بهکار میپرداخت تا بتواند بهگذران زندگی که اکنون با حاکمیت آخوندها برهمه سخت و تلخ شده بود، کمک کند.
در سال۱۳۶۵ به سربازی رفت و به جبهه جنگ ضدمیهنی اعزام شد، اما همواره بهفکر دستیافتن بهگمشدهاش بود.
وقتی در سال۶۷ اسیر شد و بهاردوگاه اسیران در عراق منتقل شد و اردوگاه در کنار هواداران سازمان قرار گرفت، بهتبلیغ آرمانهای مجاهدین پرداخت و در این مدت برای پیوستن بهصفوف سازمان بسیار بیتاب بود. سرانجام با پایان یافتن دوران اسارت این فرصت را بهدست آورد. تا به سازمان و ارتش آزادیبخش ملی بپیوندد.
شور انقلابی و ایمان عمیق به آرمانهای مجاهدین، همراه با فروتنی و عشق و علاقهاش به مجاهدین و رهبری مقاومت، از محمد مجاهدی ساخته بود که در هر مسئولیتی که قرار میگرفت میدرخشید و تحسین همرزمان را برمیانگیخت.
این روحیات انقلابی محمد را به چهرهیی محبوب در میان همرزمان تبدیل کرده بود، مجاهدی که بهویژه در شرایط سخت، مایه پشتگرمی یارانش بود.
مسئولانش در سپردن سختترین و حساسترین مسئولیتها بهاو تردید نمیکردند، زیرا میدانستند که او تا سرحد توان برای هرکاری مایه میگذارد و تا آنرا بهنتیجه نرساند از پای نمینشیند.
او وقتی خبر شهادت ۶مجاهد را در اثر عمل بزدلانه تروریستی مزدوران رژیم در بغداد شنید، دیگر روی پای خودش بند نبود. وقتی نشریه مجاهد بهدستش رسید و عکسهای شهیدان را دید، ضمن دادن پیشنهاد عملیات انتقامی برای مسئولش نوشت: » هر روز که بهعکسهای آنها [۶شهید مجاهد] نگاه میکنم، آتش انتقام در درونم بیشتر شعله میکشد».
سرانجام فرمانده محمد قهرمان بهعهدش وفا کرد و در جریان ساعتها درگیری قهرمانانه، آنچنانکه خواسته بود، نشان داد که "نسل مسعود و مریم چه کسانی هستند» و بهشهادت رسید.
حق مسلم این است که انتقام شهدایمان را بگیریم
بهنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران
و بهنام رهبران عقیدتیم مسعود و مریم
اینجانب محمد آبروان، فرزند رضا در اوج آگاهی و نیاز مطلق خودم، راه پرافتخار سازمان را انتخاب کردهام.
چون در این زمانه با خطمشی اصولی سازمان دریافتم تنها آرمانی که میتواند جامعه تحت ستم ایران را که چهشیخ و چه شاه بهورطه نابودی کشاندهاند، بهآزادی برساند، همانا آرمان مسعود و مریم است.
امروز بر وطنم مشتی آخوند از خدا بیخبر بهنام دین حکومت میکنند و از هیچ دنائت و رذالتی در حق مردم فروگذار نکردهاند و این وظیفه ملی، میهنی و عقیدتی من است که بهمبارزه برخیزم و آنچه فهمیدهام این است که جز در مکتب مجاهدین که سرلوحه آن فدا و صداقت است، در هیچجا و بههیچطریقی نمیشود مبارزه کرد، الا در صفوف مجاهدین.
اگر در این راه بهشهادت برسم زهی سعادت که در شمار جاودانهفروغها و با آنها هستم و تا رسیدن بهاین سعادت همواره با عزم جزم چون آتش خشم خلق بر سر دژخیمان فرو خواهم آمد.
مرگ بر رژیم خمینی
درود بر مسعود و مریم
زندهباد آزادی
محمدآبروان
نمیتوانم فقط نظارهگر این باشم که خون خواهران و برادرانم بر زمین ریخته شود. مکتب مجاهدین همواره عاشوراگونه بوده اما حق مسلم این است که انتقام شهدایمان را بگیریم. از اینروست که برای گرفتن انتقام خون شهدا آماده شدهام و برای آن روز لحظهشماری میکنم. باشد که این سعادت نصیبم شود و همچون صاعقه خشم خلق بر سر آنها فرود آییم و بهآنها بفهمانیم که نسل مسعود و مریم چه کسانی هستند.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org