زندگینامه شهید
غلامشاه چهارده چریک در سال ۱۳۴۵، در یک خانواده تهیدست کشاورز، در گچساران بهدنیا آمد؛ وی تحصیلاتش را تا سال سوم دبیرستان ادامه داد.
غلامشاه در جریان انقلاب ضدسلطنتی ۱۲ ساله بود و هنوز با موضوعات سیاسی آشنا نشده بود. اما پس از پیروزی انقلاب، در دبیرستان و در ارتباط با دانشآموزان هوادار سازمان، با نام و آرمان سازمان آشنا گردید و به جمع هواداران سازمان پیوست. او که خود طعم تلخ فقر و تنگدستی را در خانواده و ملأ پیرامون، بهخوبی چشیده بود، کاملاً شیفته اهداف مردمی و آزادیخواهانه سازمان گردید. وی بهعنوان یک میلیشیای نوجوان و پرشور، همراه با دوستانش در دبیرستان، در همه فعالیتهای تبلیغی افشاگرانه سازمان از جمله در معرفی و تبلیغ نشریه مجاهد و سایر انتشارات سازمان، معرفی کاندیداهای سازمان در اولین انتخابات مجلس و اولین انتخابات ریاستجمهوری پس از انقلاب، فعالانه شرکت داشت.
پس از سرکوب خونین تظاهرات ۵۰۰ هزار نفری سازمان در تهران در سال ۱۳۶۰، به دستور مستقیم شخص خمینی و آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی سراسری، وی نیز مانند سایر میلیشیاهای مجاهد خلق، به زندگی و مبارزه مخفی روی آورد ولی ارتباطش با سازمان قطع شد.
غلامشاه طی ماهها تلاش زیادی کرد تا بتواند مجدداً در ارتباط با تشکیلات سازمان قرار گیرد اما موفق نشد. طی این مدت او برای خانواده زندانیان و شهدای مجاهد خلق، امکانات تهیه میکرد و به آنها در رفع مشکلات معیشتی کمک میکرد و بهدلیل همین منش و اخلاق انقلابی و مردمی، مورد احترام خانوادههای هوادار قرار داشت.
. وی در سال ۱۳۶۳، به امید یافتن راهی برای پیوستن به رزمندگان سازمان در نوار مرزی، به سربازی رفت و به بوشهر اعزام شد. او در پادگان، مسئولیت دفتری و ثبت و ربط ترددات سربازان را به عهده داشت. وی رابطهای بسیار گرم و صمیمی با سایرین داشت و بهدلیل کمکهایی که به سایر سربازان میکرد، مورد احترام آنها قرار داشت.
غلامشاه، زمانیکه در سال ۱۳۶۴، از یکی دوستانش که هوادار سازمان بود، خبر انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان را شنید، بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت و مشتاقانه در پی وصل مجدد به سازمان بر آمد. وی بهدلیل آشنایی که با سایر نفرات در پادگان داشت و اعتمادی که به او داشتند، در قدم اول، از طریق آنها، امکان خروج یکی از هواداران سازمان و پیوستن او را به پایگاههای سازمان، در نوار مرزی در غرب کشور، فراهم ساخت. سپس در سال ۱۳۶۵، به آرزوی دیرینهاش رسید و پس از وصل مجدد به سازمان، موفق به پیوستن به تشکیلات سازمان در منطقه مرزی گردید.
غلامشاه پس از مدتی، از سوی سازمان مأموریت یافت تا ترتیب وصل مجدد تعدادی از هواداران در داخل را، به سازمان بدهد.
وی در یکی از همین مأموریتها، زمانی که به ماهشهر رفته بود، مورد شک چند پاسدار قرار گرفته و دستگیر و روانه زندان گردید.
وی که در زندان ارتباطش با سازمان، مشخص شده بود، تحت شکنجههای وحشیانه دژخیمان خمینی، قرار گرفت، اما بهرغم همه فشارها، بر مواضع مجاهدیاش استوار ایستاد. او که به زندان زادگاهش، گچساران منتقل شده بود، سرانجام در جریان قتل عام هزاران زندانی مجاهد سر موضع، در مرداد ۱۳۶۷، وی نیز سربدار شد و به خیلی عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید