زندگینامه شهید
زندگینامه مجاهدشهید مجید دکنما
مجاهد شهید مجید دکنما پنجمین شهید خانوادهٴ قهرمان دکنماست، وی در سال ۱۳۴۱در شیراز متولد شد، دوران تحصیل او در دبیرستان مقارن با اوجگیری انقلاب ضدسلطنتی بود.
او از نسلی بود که در جریان شرکت در تظاهرات بر علیه شاه، با مسائل سیاسی آشنا گردید، و این آشنایی او را به شناخت سازمان رهنمون شد.
از آن پس او با ورود به دانشگاه، در تشکیلات دانشجویی سازماندهی شد و از دانشجویان فعال اصفهان بود. ادارهٴ میزکتاب، نشریه فروشی، شرکت در میتینگهای مجاهدین، و درگیری با چماقداران او را به چهرهٴ شناخته شده‌یی در بین دانشجویان تبدیل کرد.
او از مجاهدینی بود که اواخر سال ۱۳۵۹دستگیر شدند، دوران زندان و شکنجه او تا سال ۱۳۶۲طول کشید، پس از رهایی از زندان برای وصل مجدد به سازمان شروع به فعالیت کرد.
وی در سال ۱۳۶۴دوباره دستگیر و روانهٴ زندان عادل‌آباد شیراز گردید، در بیدادگاه رژیم به او حکم ده سال زندان ابلاغ شد و آن را به سخره گرفت.
بعد از عملیات فروغ جاویدان پاسداران دوباره او را به زیر شکنجه و بازجویی کشیدند، زیرا در سیاه‌چال نیز دست از روحیه مقاوم خود نکشید
او با ساختن کوبلن و سرودن شعر و فرستادن آنها به بیرون از زندان توسط خانوادهٴ خود این روحیه را بارز می‌کرد.
مجید در یکی از کاردستی‌های خود این شعر حافظ را به طرز زیبایی برجسته کرده بود (یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور!) به‌خاطر همین این شعر بازهم به محاکمه کشیده شد.
شکنجه‌گران به او گفته بودند که تو با این شعر یاد برادر مجاهدت را داری زنده می‌کنی که هنوز دستگیر نشده است.
در جریان قتل‌عام سبعانهٴ زندانیان سیاسی به فتوای خمینی دجال، شکنجه‌گران که کینهٴ زیادی از مجید به دل داشتند او را به اتاق گاز برده و به‌شهادت رساندند.
بعد از شهادت ا پاسداران به شیوه دنائت باری با مادرش تماس گرفته و به او شمارهٴ قبری را می‌دهند و می‌گویند این قبر مجید است حق ندارید مراسم بگیرید و به رژیم توهین کنید.
مادر شهید با شنیدن این خبر شوکه شده و بیهوش می‌شود، به‌رغم تهدیدات و تشبثات رژیم خانوادهٴ مجید مراسم می‌گیرند.
مادر در آن مراسم می‌گوید رژیم دروغ می‌گوید این محل سیمان‌کاری شده و مسطح قبر شهدای قتل‌عام نیست.
پدر خانواده برای ملاقات آفاق یکی دیگر از خواهران مجید به اوین می‌رود، به او نیز شمارهٴ یک قبر را می‌دهند و می‌گویند دخترت را اعدام کرده‌ایم.
پدر داغدار در همانجا سوگند یاد می‌کند که اگر حتی یک روز از عمرش باقی مانده باشد و فلج هم باشد و روی زانوانش راه برود، باید چند تن از قاتلان فرزندانش را به سزای جنایاتشان برساند
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
