زندگینامه شهید
زندانی زمان شاه : ۱۳۵۴ / زندان سمنان وزندان قصر و اوین در تهران / ۳ سال
نحوه شهادت : تیرباران
قیصر داور در سال۱۳۳۳در سنگسر در یک خانواده تنگدست بدنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش پشت سر گذاشت و در دانشسرای عالی سمنان دوران دانشجوییاش را ادامه داد. .
او که ظلم و غارتگری دیکتاتوری سلطنتی را از نزدیک میدید، طولی نکشید که روح سرکش و جستجو گرش او را با محافل مذهبی و سیاسی آشنا کرد و در این مسیر همراه با همفکران و همرزمانش به ایجاد تشکلهایی در هواداری از سازمان مجاهدین برای فعالیت علیه شاه اقدام کردند.
بهدلیل این فعالیتها قیصر داور به همراه همرزمانش در سال۵۳ توسط ساواک شاهنشاهی دستگیر شده و تحت شکنجههای وحشیانه ساواک قرار گرفتند. آنها ابتدا در زندان سمنان و پس از آن به تهران و به زندانهای قصر و اوین منتقل شدند.
او در برابر انواع شکنجهها استوار ایستاد. در زیر شکنجه و آزار ساواک مهرههای کمرش خمیده شد و آثار شکنجهها روی بدنش مشهود بود. سن او نسبت به سایر زندانیان کمتر بود در سال۵۶ از زندان آزاد شد و به سازماندهی و فعال کردن جوانان محل پرداخت بهطوریکه با جوانان آن زمان در زمان انقلاب چندین ساختمان را از دست نظامیان ساواک آزاد کرده بودند. وی طی دورهای که در زندانهای قصر و اوین بود در ارتباط نزدیک با محاهدین قرار گرفت و تحت آموزشهای ایدئولوژیک تشکیلاتی مجاهدین، برای ادامه رزمی بیامان برای سقوط دیکتاتوری آبدیدهتر شده و به کادری لایق و ذیصلاح تبدیل شد.
قیصر داور سه سال رنج زندان ستمشاهی همراه با شکنجههایش تحمل کرد تا اینکه همراه با آزادی زندانیان سیاسی در پروسه انقلاب ضدسلطنتی از زندان آزاد شد. بعد از آزادی، نیز در تشکیلات مجاهدین مسیر رهایی مردم ایران را که مورد خیانت و سرقت خمینی جلاد قرار گرفته بود ادامه داد.
او که کینه عمیقی به خمینی و خمینی صفتان داشت، به جوانان مهدیشهر (سنگسر) که ابتدا در آنجا فعالیت میکرد میگفت: «عکس این مرتجع را در ماه دیدهاند، ولی یک قلب سیاه و اندیشه تاریک دارد و بهزودی در تاریخ آشکار خواهد شد که چه بلایی بر سر مردم ایران خواهد آورد». او همچنین میگفت: «هرگز مجاهدی که به زندان رفته و برای آزادی سلاح برداشته و راه جهاد را گشوده است و با شعار آزادی و استقلال انقلاب کرده، حالا در مقابل دیکتاتوری مهیبی که میخواهد با یک فتوا، ”کاندید نسل انقلاب“راحذف کنند؟ تسلیم نخواهد شد؛ این دیکتاتوری از آن نوع کلاسیک آن نیست، میخواهد از احساسات مذهبی مردم سوء استفاده کند. خمینی را فقط مسعود میشناسد چون در آن سر طیف اندیشه تاریک او قرار دارد، آنتیتز خمینی و ارتجاع او، مسعود است، اما هنوز خوب فهمیده نمیشود».
بعد از ۳۰خرداد او همانند مجاهدان دیگر برای ادامه مبارزه به زندگی مخفی روی آورد و در یکی از ترددهایش که مورد شناسایی قرار گرفت، درگیر و دستگیر شد و مدتی تحت شکنجههای بیرحمانه قرار گرفت اما بر سر موضع مجاهدیاش ایستاد و بازجویان و شکنجهگران را ناکام و بور و مستاصل کرد. نهایتاً دژخیمان سال۶۰ کار ناتمام شاه را که گفته بود اشتباه کردم که اینها را اعدام نکردم و میخواست مجاهدین را نابود کند و نتوانسته بود، پاسداران خمینی تکمیل کرده و او را بهشهادت رساندند.
برادر زاده این شهید بهنام تیمور داور ۱۸ساله در سال۶۲ نیز بهدست دژخیمان خمینی اعدام شده است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید