زندگینامه شهید
مجاهد شهید جلیله فروتن مقدم در سال۱۳۳۳ در یک خانواده متوسط در تهران متولد شد. تحصیلات را تا فوق دیپلم علوم تجربی ادامه داد و بهعنوان معلم در یکی از مدارس جنوب شهر تهران در منطقه خزانه مشغول کار شد. کار معلمی در منطقه جنوب شهر باعث شد که با درد و رنج مردم بهطور مستقیم آشنا شود.
چندین سال در مدرسههای جنوب شهر ضمن تدریس درسهای معمول به دانشآموزان بهداشت نیز تدریس میکرد.
جلیله فروتن مقدم از این فرصت استفاده میکرد و به خانههای دانشآموزان که اغلب در گودهای جنوب تهران ساکن بودند سرکشی میکرد و با درد و رنج خانوادههای آنها بیشتر آشنا میشد. وی همراه خود اقلامی از مایحتاج زندگی از جمله برنج، روغن و... با خود میبرد و در میان خانوادهها توزیع میکرد.
این مجاهد خلق در جریان انقلاب ضدسلطنتی فعال بود و در تظاهرات شرکت میکرد و اعلامیهها و جزوات انقلابی را در میان مردم توزیع میکرد.
جلیله از سال۵۶ با سازمان آشنا شد و پس از پیروزی انقلاب در سالهای ۵۷-۵۸ در ارتباط با سازمان و انجمن مادران در جنوب تهران در راستای تحقق اهداف سازمان فعالیت میکرد.
وی در جریان سخنرانی برادر مجاهد مسعود رجوی در میتینگ خزانه توسط اوباش خمینی از ناحیه سر بهشدت مجروح شد و مدتی در امداد پزشکی مجاهدین بستری بود.
پس از ۳۰خرداد۶۰ همراه با همسر مجاهدش زندگی مخفی را برگزید و یکسال در یک خانه تیمی سازمانی به سر برد.
در سال۶۰ پایگاه مورد اقامت جلیله مورد شناسایی قرار گرفت اما او توانست به همراه کودکش و با عادیسازی از تور پاسداران بگریزد، اما هنگام خارج شدن از تهران و سفر به مشهد مجدداً در تور بازرسی سپاه پاسداران افتاد.
یکی از بستگان و همرزمان جلیله بهنقل از او میگوید: «جلیله تعریف میکرد که من و یک برادر مجاهد... . از پایگاه خارج شدیم چون مطمئن بودیم که رژیم به پایگاه تهاجم میکند.
ماشین ما یک تاکسی بود که برای عادیسازی و تردد از آن استفاده میکردیم، برادر مجاهد بهعنوان راننده تاکسی بود و من بهعنوان مسافر همراه با بچه شیرخوار در عقب نشسته بودم. قرار این بود که این برادر من را به ترمینال برساند تا من با اتوبوس به سمت مشهد بروم و خودش به یکی از خانه اقوامش برود.
در خیابان با تور پاسداران روبهرو شدیم، پاسداران ماشین ما را دیدند ابتدا مشکوک نشدند. پاسداری آمد و سؤال و جواب کرد من گفتم مسافر هستم از شهرستان آمدم و میخواهم برگردم. او که کودک را همراه من دید قبول کرد. برادر مجاهد نیز مدارکش را نشان داد.
با این حال پاسدار ما را نگه داشت و چند لحظه بعد خودرویی نزدیک ما شد. بهنظر میرسید بریده مزدوری در آن بود، بعد از چند لحظه برخورد پاسداران یکباره عوض شد با فحش و ضرب شتم من را از تاکسی بیرون کشیدند و دستگیرم کردند و به اوین بردند. در اوین بچه شیرخوار را از او جدا کرده و او را زیر شکنجه برده بودند.
جلیله بعدها میگفت در اوین متوجه شدم پرونده برای من تشکیل داده بودند فقط منتظر دستگیری من بودند.
بعد از یک هفته در یکی از شبهای سرد زمستان ساعت ۹شب از دادستانی به پدرش زنگزده و خبر دستگیری جلیله را به او دادند. مزدوران دادستانی از پدر جلیله خواستند تا برای تحویل فرزند جلیله به اوین مراجعه کند.
وی همان شب به اوین رفت و بچه شیرخوار جلیله را تحویل گرفت، در حالی که بچه بهشدت بیمار شده و وضع جسمی او خیلی خراب بود، و مشخص بود یک هفته به او هیچ رسیدگی نشده بود و روی دست پاسداران مانده بود.
جلیله ابتدا در معرض اعدام بود ولی بهخاطر اقداماتی که پدر همسرش مجاهد شهید حمیدرضا مرتضینیا انجام داده بودند حکمش را به پانزده سال تقلیل دادند.
وی بعد از ۵سال با گرو گذاشتن یک خانه به ارزش دومیلیون تومان و امضای ماهانه، سرانجام از زندان آزاد شد.
بعد از آزادی او دوران جدیدی از مبارزه را آغاز کرد، او طوری وانمود میکرد که زندگی عادی میکند اما همواره در جهت وصل به به سازمان بود و به خانه زندانیان آزاد شده میرفت تا بتواند با سازمان ارتباط برقرار کند.
بعد از پرواز تاریخساز رهبری مقاومت به جوار خاک میهن عزم این مجاهد خلق برای پیوستن به سازمان و ارتش آزادیبخش جزم ترشد.
وی بعد از شنیدن خبر پرواز برادر مسعود میگفت: «پیام این عزیمت این است که ما باید به منطقه برویم و به بچهها بپیوندیم و برای پیوستن به مناسبات مجاهدین لحظه شماری میکرد».
سرانجام او توسط پیک سازمان توانست با سازمان ارتباط بر قرار کند و در سال۶۶ همراه خواهرش مجاهد شهید زهره فروتن مقدم و یکی دیگر از بستگانش به ارتش آزادیبخش پیوستند. پس از ورد به منطقه در تیپ رزمی خواهران سازماندهی شد و بهعنوان امدادگر در عملیات آفتاب و چلچراغ شرکت کرد.
در جریان عملیات چلچراغ وقتی متوجه شد یکی از خواهران مجروح شده نفربر حامل گروه امداد را ترک کرد تا در صحنه به خواهر مجروح کمک کند.
در این هنگام مورد اصابت تک تیر قناسه قرار گرفت و تیر بهطور مستقیم به پیشانیاش اصابت کرد و دقایقی بعد بهشهات رسید.
پیکر پاک جلیله توسط همرزمانش از صحنه به پشت جبهه منتقل و در خاک پای سرور شهیدان در کربلا به خاک سپرده شد.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
مزار مجاهد شهید جلیله فروتن مقدم در کربلا
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org