زندگینامه شهید
مجاهد شهید بهروز گنجیخانی از اعدامشدگان بعد از فروغ جاویدان در آبانماه۶۷ میباشد، که در سال۶۲ در بیدادگاههای خمینی ضدبشر به ۶سال زندان محکوم شده بود.
این شهید سرفراز خلق از ۱۴فروردین۶۲ به مدت ۵سال و نیم دوران اسارت خود را در شکنجهگاههای رژیم سفاک خمینی، گذراند.
او میبایست در ۱۴فروردین ۶۸ از زندان آزاد گردد، اما در آبانماه۶۷ بهشهادت رسید و خون پاک او و هزاران همرزم اسیر و مقاومش افشاگر دژخیم پلیدی گردید.
دژخیم پلیدی که در وحشت از سرنگونی به چنین جنایات ننگآلودی در این ابعاد گسترده دست یازید.
مجاهد شهید بهروز گنجیخانی در خانوادهای متوسط در تهران به دنیا آمد، وی در کودکی پدر خود را از دست داد، و تحت سرپرستی مادرش بزرگ شد.
او از هواداران فعال مجاهدین در دوران قبل از ۳۰خرداد سال۶۰بود، که همگام با دیگر میلیشیاهای مجاهد خلق، در ارتباط با تشکیلات میلیشیای دانش آموزی وابسته به سازمان مجاهدین فعالیت میکرد.
بهروز پس از ۳۰خرداد نیز فعالیتش را در ارتباط با هستههای مقاومت مجاهد خلق ادامه داد و به جرم این فعالیت در ۱۴فروردین سال سال۶۲ دستگیر شد.
پس از دوران شکنجه و بازجویی دژخیمان او را به بیدادگاه ضدخلقی بردند و به ۶سال زندان محکوم کردند. بهروز از مجاهدین مقاوم و سرموضعی بود که دژخیمان خمینی او را به این جرم در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال۶۷ سربهدار کردند.
خاطرات
خاطرات:
خاطرات یکی از همبندیهای بهروز از این مجاهد قهرمان چنین است: «بهروز را من برای اولین بار در سال۶۴ در اوین دیدم، آن زمان ما در سالن۵ زندان اوین بودیم و او را از بند۴ قزلحصار نزد ما آوردند.
یک سال بعد یعنی در سال۶۵ طرح جداسازی زندانیان که مقدمه قتلعام بود صورت گرفت، و زندانیان را بر اساس میزان محکومیتشان تقسیم کردند و بهروز هم به گوهردشت منتقل شد. سال۶۶ مجدداً با تعداد دیگری از بچهها به اوین بازگردانده شد و در بند۴ بالا ساختمان۳۲۵ جای گرفت، و از این بند بود که سرانجام در سال۶۷ بهشهادت رسید.
این مجاهد ارزشمند و گرامی از زندانیان مقاومی بود که در سختترین شرایط روحیه مبارزاتی خود را از دست نداد.
در سال۶۳ وقتی که من نیز همراه بسیاری از برادران همبندم در سلول در بسته اوین بودیم و جلادان حتی در اتاقها را هم بر روی ما بسته بودند، بهروز را با گزارش یک خائن به زیر هشت بردند و ۴۸ساعت تمام سرپا نگهداشتند، اما با روحیهیی بسیار گشاده این رنج و شکنجه دژخیمان را تحمل کرد.
بهروز از فوتبالیستهای ثابت و پرشور بند در قزلحصار بود، وقتی که از بهروز صحبت میکنم دریغم میآید از دوست بسیار نزدیکش سیفالدین یادی نکنم.
سیفالدین نامور از مجاهدین استوار در زندان بود، او پیک سازمان بود که از منطقه بازگشته و دستگیر شده بود. در زندان دوستی و رابطه عاطفی بهروز و سیفالدین زبانزد بود عاقبت نیز سیفالدین همراه با بهروز در قتلعام سال۶۷ سربهدار سپردند.
مادر بهروز که با رنجی بسیار او را بزرگ کرد، با از دست دادن او بهشدت شکسته و متأثر شد.
یادش و راهش گرامی باد
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org