زندگینامه شهید
فاطمه غریب در جنوب تهران به دنیا آمد. وی تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه را در تهران سپری کرد و پس از گرفتن دیپلم وارد رشته پرستاری دانشگاه شیراز شد.
فاطمه در جریان قیام مردم ایران علیه نظام شاه خائن با سازمان مجاهدین آشنا شد و به همراه سایر هواداران سازمان در تظاهراتها شرکت فعال داشت.
وی پس از پیروزی انقلاب، به انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه شیراز؛ وابسته به بخش دانشآموزی سازمان در شیراز پیوست و بهعنوان میلیشیایی پرشور در کلیه فعالیتهای سیاسی، تبلیغاتی و تظاهراتهای افشاگرانه نسبت به سیاستهای سرکوبگرانه ارتجاع حاکم، شرکت داشت.
فاطمه در اقدامات اعتراضی دانشجویان علیه کودتای ضدفرهنگی خمینی برای بستن دانشگاهها شرکت فعال داشت.
وی در تظاهرات اعتراضی که در چهلم شهادت مجاهد خلق نسرین رستمی برگزار شد شرکت داشت و بر اثر حمله چماقداران رژیم، از ناحیه کمر و زانو مجروح شد. چند روز پس از آن بههمراه جمع دیگری از دانشجویان همرزم خود دستگیر شد، اما موفق شد به کمک همرزمانش، در میانه راه برده شدن به مرکز سپاه شیراز، از دست پاسداران بگریزد.
فاطمه بعد از تظاهرات بزرگ و مسالمتآمیز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و سرکوب خونین آن به فرمان خمینی و آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی به زندگی مخفی روی آورد اما به فاصله کمی در روز ۹ تیر ۱۳۶۰ در یکی از خیابانها شیراز مورد شک گشت پاسداران جنایتکار قرار گرفت و دستگیر شد و به زندان عادلآباد شیراز منتقل گردید.
وی خود را «زهرا فروغی» معرفی کرد و مانع از این شد که هویت واقعیاش برملا شود.
دژخیمان خمینی از همان ابتدا وی را زیر شکنجههای سنگین از جمله ضربات کابل بر کف پا و... قرار دادند.
فاطمه که در برابر همه فشارها و شکنجهها مقاوم و استوار ایستاده بود، در پاییز سال۱۳۶۰، به زندان کازرون تبعید شد و سپس در اوایل سال۱۳۶۱ به زندان سپاه شیراز منتقل گردید. وی یکی از پایهگذاران تشکیلات مجاهدین در داخل زندان شیراز بود و همین امر باعث رفتار خشونتبار پاسدارن و زندانبانان با وی گردید.
وی با اینکه در زندان مبتلا به انواع بیماریها از جمله رماتیسم شده بود، ولی همواره لبخند به لب داشت و از روحیهای سرشار برخوردار بود.
فاطمه بارها بهدلیل سر موضع بودن، ممنوعالملاقات شد و به سلولهای انفرادی تبعید گردید و چندینبار بر اثر شکنجهها، دچار بیهوشی گردید.
در مهرماه سال ۱۳۶۱ تشکیلات مجاهدین در زندان شیراز لو رفت و هویت و نام اصلی فاطمه، توسط نفری که تازه دستگیر شده بود، برای بازجویان رژیم مشخص گردید. پس از آن ضمن ۴ ماه ممنوعالملاقات شدن، مجدداً زیر شکنجهها سنگین قرار گرفت و بارها برای وی صحنه اعدام مصنوعی تشکیل دادند.
وی در بیدادگاه ضد شرع آخوندی به اعدام محکوم گردید. دو هفته قبل از اعدام وی را با ۲۰۰ ضربه شلاق شکنجه کردند بهنحوی که تا حدی زیادی توان راه رفتن را از دست داده بود.
سرانجام این مجاهد سر موضع در روز ۱۰ تیر ۱۳۶۲، به جوخه تیرباران سپرده شد. وقتی جانیان خمینی پیکر فاطمه را برای غسالخانه میبرند، متوجه میشوند که وی هنوز زنده است. پاسداران ابتدا چادرش را به دهان وی فرو کردند که فاطمه آن را بیرون میدهد. سپس آنها مجبور میشوند وی را به مرکز سپاه برگردانند که در میانه راه، با فشار دادن گلوی وی، او را خفه کرده و بهشهادت میرسانند.
بدین ترتیب فاطمه این زن پاکباز مجاهد خلق، بهکاروان عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید