زندگینامه شهید
خاطرات
مجاهد شهید علیاصغر غلامیبخش عمده دوران ۷ساله زندانش را در سلولهای انفرادی و تنبیهی گذراند، تا ۳ماه بعد از دستگیری هیچ ملاقاتی به او نداده بودند.
آنقدر شکنجه شده بود که نمیتوانست راه برود، پاهایش بهشدت آسیب دیده و یک دستش هم شکسته بود، همیشه قبل از ملاقات او را روی صندلی مینشاندند، تا ملاقاتکنندگانش متوجه وضعیت او نشوند.
طی سال۶۱ در زندان قوچان کمدهایی درست کرده بودند که فقط از قسمت بالای آن روزنهیی برای نور و هوا وجود داشت و اصغر را ماهها در این سلولها نگهداشتند.
یکی از نزدیکانش در ملاقات به او گفته بود توبه کن تا بتوانی از زندان بیرون بیایی، علیاصغر سخت برآشفته و گفته بود: «من شرفم را نمیفروشم و محال است ذرهیی کوتاه بیایم».
عوامل رژیم با ترفندهایی نزدیکانش را متقاعد کرده بودند که به اصغر بگویند، سازمان خط توبه تاکتیکی داده است تا آزاد شود، و اگر مجاهد خلق هستی باید اجرا کنی، علیاصغر قهرمان با خشم پاسخ داده بود: «کسی که این کار را بکند مجاهد خلق نیست! و مطمئن باشید که سازمان چنین چیزی نگفته است.
هر مجاهدی چه در زندان و چه در بیرون این را تشخیص میدهد که سازمان این توصیه را نکرده و نخواهد کرد و شما نباید گول رژیم را بخورید»
. از خرداد سال ۶۷ ملاقاتش را قطع کردند و اواخر تیرماه آخرین ملاقات به او را دادند، در همان فرصت یادداشتی را که خطاب به برادر مجاهد مسعود رجوی نوشته بود بهعنوان آخرین پیام و وصیتنامه به مادرش داده و تأکید کرده بود که آن را به سازمان برساند.
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org