728 x 90

با یاد مجاهد شهید فریده گوهرنیا

مجاهد شهید فریده گوهرنیا
مجاهد شهید فریده گوهرنیا

محل تولد: کرمانشاه
شغل: دانش آموز
سن: 23
تحصیلات: دبیرستان
محل شهادت: کرج
تاریخ شهادت: 0-5-1367
محل زندان: گوهردشت

 

زندگینامه شهید


خاطرات


یادنامه مجاهد شهید فریده گوهرنیا
 
ای کاش! می‌توانستم در قرارگاه اشرف باشم
 
خاطره‌یی از مجاهد شهید فریده گوهرنیا، از زبان یکی از همبندان او
فریده را در سال ۶۳شناختم، زمانی که تصمیم داشتم به سازمان وصل شوم اوهم تصمیم داشت وصل شود، و زمانی   که به زندان افتادم  در غیاب نگهبان در محوطه هواخوری با هم حرف می‌زدیم و همفکری می‌کردیم.
بعد به زندان دیزل‌آباد منتقل شدیم و تا سال ۱۳۶۵با هم بودیم، فریده خیلی پرانرژی بود و همیشه به دیگران روحیه میداد.
از صفات برجسته او متانت، سادگی، صمیمت بود، هر دو  در سال ۶۵همزمان آزاد شدیم و  نتیجه همفکریهایی که در زندان با هم داشتم تصمیم راسخ برای وصل شدن و اعزام به منطقه بود.
هر دو تشنهٴ وصل به سازمان بودیم از این‌رو شب و روزمان صرف پیدا کردن یک سرنخ و یا حتی ردی از سازمان بود تا بتوانیم از این طریق به سازمان وصل شویم.
با هم قرارگذاشتیم هر راهی را آزمایش کنیم تا سرانجام به مقصود برسیم، با هم به شهرستان سنقر کلیایی رفتیم در آنجا به منزل مجاهد شهید معصومه امینی مراجعه کردیم.
  او دستگیر شده بود اما خواهرش هنوز بیرون از زندان بود، برخی از فامیلهایشان هم هوادار سازمان بودند. قرارگذاشتیم چنان‌چه امکانی برای وصل پیدا کردند به ما هم بگوین، فریده با روحیه‌یی خستگی‌ناپذیر همهٴ راهها را تست کرد.
شنیده بودیم که می‌توان با راههای ابتکاری از مرز خارج شد، لذا با هم به ارومیه رفتیم و از بیراهه به سمت مرز حرکت کردیم.
ناگهان مردی ظاهر شد و گفت چه‌کار می‌کنید؟ گفتیم دنبال آب هستیم و با دست مردابی را نشان دادیم که در آن حوالی بود او مجاب شد و رفت.
عصر هنگام کفش‌هایمان را با کفش ورزشی عوض کرده و از باغهای زیادی گذشتیم، تمام شب راه رفته بودیم نزدیک صبح برای تجدید قوا یکساعت استراحت کردیم.
اما به‌محض این‌که چشم گشودیم دیدیم که توسط مزدوران رژیم لو رفته‌ایم و با هم دستگیر شدیم، شجاعت از ویژگیهای بارز فریده بود.
او با مجاهد شهید میترا جلالی همبند بود و هر دو در برقراری ارتباط با سایر زندانیان فعال بودند، این دو یار سربدار همیشه با هم ورزش می‌کردند هر بار که توپ به پشت‌بام زندان می‌افتاد بدون ترس از نگهبانان آن را پایین می‌آوردند.
بالاترین انگیزه فریده در زندان گوهردشت   وصل مجدد به سازمان بود، همیشه دوست داشت مطلبی از قرارگاه اشرف و خواهرمریم و برادر مسعود بشنود.
آرزوی  او دیدار رهبری مقاومت بود، گاه که تلویزیون رژیم ناپرهیزی می‌کرد و صحنه‌یی از برادر مسعود را نشان می‌داد، فریده ذوق زده آن را به دیگر زندانیان نشان می‌داد و بارها آن صحنه را یادآوری می‌کرد. همواره می‌گفت: «ای کاش! می‌توانستم در قرارگاه اشرف باشم؛ آنجا یک بهشت واقعی است. او عاشق آرمان مجاهدین بود و سرانجام با همین عشق به طناب دار بوسه زد.
روحش شاد و یادش گرامی باد...

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

 
 
 
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e57dcc23-683f-4cee-8669-8f330546eb92"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات