728 x 90

با یاد مجاهد شهید بهجت حیدری

مجاهد شهید بهجت حیدری
مجاهد شهید بهجت حیدری

محل تولد: همدان
شغل: دیپلم
سن: 18
تحصیلات: -
محل شهادت: همدان
تاریخ شهادت: 9-7-1360
محل زندان: -

زندگینامه شهید


مجاهد شهید بهجت حیدری در اردیبهشت سال۱۳۴۱ در یک خانواده مذهبی همدان متولد شد، وی در دوران دبیرستان و در اواخر سال۱۳۵۶ همراه با شروع مبارزات مردم در جریان مطالعه کتابها و جزوات انقلابی و تفسیر قرآن پدر طالقانی آثار مجاهدین را نیز مطالعه نمود و با اهداف این سازمان آشنا شد.

پس از پیروزی انقلاب در جریان تشکیل دفتر دانش‌ آموزان مسلمان نقش داشت و در جهت آگاه کردن دانش‌آموزان و معلمین نسبت اهداف سازمان فعال بود.

پس از گرفتن دیپلم در سال۵۹ فعالیت حرفه‌یی را با انجمن دانش‌آموزان و معلمین مسلمان همدان آغار کرد و ضمن مطالعه آثار سازمان مواضع آن را تبلیغ و ترویج می‌کرد.

پس از یورش چماقداران وابسته به رژیم خمینی به مراکز مجاهدین بهجت شهید فعالیت شبانه روزی‌اش را در مبارزه علیه رژیم افزایش داد.

شهید بهجت حیدری، انقلابی مردمی بود که همواره مانند آنها زندگی می‌کرد و بسیاری از اوقاتش را در محله‌های فقیر شهر همراه با دوستانش در جهت کمک به مردم می‌گذارند.

وی ماه رمضان را ماه آزادی از خود می‌دانست و براستی که چه عاشقانه در این ماه مقدمات آزادیش فراهم شد.

بهجت در غروب ۲۱ماه رمضان سال۱۳۶۰ توسط یک زن مزدور و جاسوس رژیم شناسایی شد و اوباش مسلح اقدام به دستگیریش نمودند. اما چون موفق نشدند او را تعقیب کردند و در یکی از خیابانهای فرعی به محاصره درآورده و دستگیر کردند. پاسداران او را به زندان سپاه و از آنجا به زندان شهربانی منتقل کردند، در این زندان او به همراه ۱۵ اسیر مجاهد خلق در یک سلول بودند.

برنامه روزانه بهجت و همرزمانش در زندان مطالعه قرآن و نهج‌البلاغه و تکمیل آموزش‌های ایدئولوژیک و ورزش بود. این شهید مجاهد خلق به مدت ۷۰روز پس از دستگیری در زندان بود و در روز ۸مهر سال۶۰ پاسداران او و سه همرزم دیگرش را دست‌بند به دست به دادگاه بردند.

در زمان اسارتش همیشه می‌گفت: «چون در ارتباط با سازمان به اینجا آمده‌ام بنابراین هر چه سازمان بگوید من آگاهانه قبول خواهم کرد و چون مسأله مقاومت مطرح شده است تا آخرین لحظه مقاومت خواهم کرد».

زمانی که مزدوران می‌خواستند او را به دادگاه که خارج از محل زندان منتقل کنند او از سوار شدن به ماشین امتناع کرد طوری که پاسداران به‌زور او را سوار ماشین کردند.

در مدت ۷۰روز که در زندان بود او و همرزمانش را بسیاری از مأموران زندان را تحت تأثیر روحیه و انگیزه انقلابی خود قرار دادند.

بهجت در سحرگاه نهم مهرماه سال۶۰ همراه پنج خواهر و برادر مجاهدش به اعدام محکوم و بلافاصله در حالی که تکبیرگویان و شعار زنده باد آزادی می‌دادند با بی‌باکانه به استقبال شهادت رفتند و توسط دژخیمان خمینی به‌شهادت رسیدند.

یاد دلاوریها و سازش‌ناپذیری و آزادگی او و یارانش تا ابد در دل هزاران نفری که در روز نهم مهرماه به‌خاطر شهادت قهرمانانه ۶مجاهد اسیر شهرشان اشک ریختند گرامی است.

 

مجاهد شهید بهجت حیدری در ساعت ۱.۴۵ بامداد روز نهم مهرماه درست ساعتی قبل از شهادتش در وصیت‌نامه‌ای چنین نوشت:

«اکنون که صحنه آزمایش فرا رسیده است امیدوارم که از این آزمایش خدایی پیروز به‌در آمده و دعوت خدا را اجابت کنم، صبور باشید و هیچگونه ناراحتی به خود راه ندهید بالاخره از خونهای پاک میلیشیا سیلی برخواهد خاست و بنیان ستم رژیم ضدخلقی خمینی را برخواهد کند».

 

خاطرات


خاطراتی از مجاهد شهید بهجت حیدری توسط یاران و بستگانش:

یکی از بستگان شهید: بهجت مردمش را خیلی دوست داشت و چون با خانواده‌های کم‌درآمد و فقیر آشنایی داشت بیشتر حرکات و رفتارش متأثر از آنها بود.

مجاهد شهید زهره یوسفی (میلیشیای زنجانی همبند بهجت): وقتی شهید بهجت حیدری خبر شهادت مادر قهرمان پروین مستوفیان را شنید، بقدری ناراحت شد که مرتب می‌گفت: خدایا نوبت من کی میشه؟! من دلم می‌خواست اولین باشم.

مادر شهید: او به قدری مهربان و ساکت بود که گاهی وقتها در اتاق و حتی سر سفره هم گمش می‌کردیم.

یکی از بستگان شهید: یک روز که صبح زود به ملاقاتش به زندان رفته بودم، دیدم ورزش می‌کند. به او گفتم: تو زندان هم؟! با خنده جواب داد: فکر نمی‌کنی برای شهادت هم لازمه آدم آمادگی بدنی داشته باشد؟!

یکی از دوستانش: شهید بهجت معتقد بود که انسان نباید بگوید من صلاحیت ندارم پس شهید نمی‌شوم. باید این صلاحیت را به‌دست بیاورد... و براستی که او چه صادق بود در گفتارش و چه زیبا کسب صلاحیت نمو. روانش شاد و راهش مدام باد

یکی از بستگان شهید: «در یادداشتی که در دوران ممنوع‌الملاقات از زندان نوشت روحیه‌اش به قدری عالی بود که فکرش را نمی‌کردم. او در قسمتی از آن ضمن هشدار در مورد عدم سازش چنین نوشته بود:... بهتر و نیک می‌دانید که من به آرمانها و اهدافی فکر می‌کنم که کوتاه‌آمدن در قبال ضدخلق را ننگ می‌داند... . و چنین بود و هست که یاد دلاوریها و قامت رثایش در گفتار و کردار ما را در ادامه حیاتمان در چارچوب افکار والای توحیدیش یاری می‌بخشد، به امید روزی که انتقام استعدادهای پرپر شده‌مان را از ارتجاع... بگیریم».

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/43cda637-5df5-418b-8e94-00f0a2f73fd2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات