زندگینامه شهید
مجاهد خلق بهروز حقنظر ۵سال در زندان خمینی بود، وی در سال۵۹ در ارتباط با گروه دیگری دستگیر شده بود، اما بعد از ۲سال در زندان به هواداران مجاهدین پیوست.
وی پس از آزادی از زندان و ارتباط مستقیم با مجاهدین در منطقه میگفت: «افسوس میخورم که دیر به مجاهدین رسیدم... دشمن چگونه میخواهد با مجاهدین بجنگد»
بهروز شهید پس از پیوستن به ارتش آزادیبخش در یکی از مأموریتهای انقلابی در اثر برخورد با مین دچار سوختگی شدید شد و در بیمارستان بستری شد.
او از درد و رنجی که داشت شکایت نمیکرد و میگفت: «چیزی نیست خوب میشود»، بهروز بهخاطر سوختگی نیاز شدید به آب داشت اما بهلحاظ پزشکی نباید آب میخورد و صبورانه تحمل میکرد، و سرانجام پس از ۵روز در بیمارستان بهشهادت رسید.
بخشی از گزارش یکی از همرزمان همراهش در بیمارستان چنین است: «بیش از ۷۵% بدن او سوخته بود اما با وجود درد و سوختگی شدید، هر کس که با او صحبت میکرد روحیه پیدا میکرد.
او بهوش بود و افراد را میشناخت و حرف میزد، صورت و گردن و گوشهایش سوخته بود، اما سعی میکرد با چشمهای خودش که آنها را حرکت میداد اطراف را نگاه کند.
چشمهایی که در آن یک دریا شور و امید و زندگی و رزمندگی موج میزد، شگفتانگیز بود و هر کس که او را میدید فکر نمیکرد که چند روز دیگر بیشتر زنده باشد.
اما او درباره آینده نزدیکی که باید دوباره فعالیت انقلابیاش از سر بگیرد فکر میکرد و حرف میزد.
همه یارانش در برخورد با بهروز انگیزه بیشتر میگرفتند و او با روحیه قهرمانانهاش آنها را تحت تأثیر قرار میداد، چرا که برخورد ایدئولوژیک بسیار بالایی داشت.
در همان چند روز زندهماندن نیز از وجودش عنصر ایدئولوژیک مجاهد خلق به اطراف تراوش میکرد. او میگفت: نمیدانید عنصر موحد مجاهد خلق در صحنه جنگ چهکار میکند، در حالیکه در آتش میسوختم و در محوطهیی از مین و تله انفجاری قرار گرفته بودم، مجاهد دیگری خودش را بخطر انداخت و با پتویی برای خاموش کردن من با شتاب به طرف من آمد».
یادش گرامی و راهش پررهرو.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org