زندگینامه شهید
مجاهد شهید هاشم هاشمی، از فرزندان دلاور مردم اردبیل بود که در سال۱۳۴۲ متولد شد، او در شرح زندگی پرماجرایش مینویسد: «در خانوادهیی متوسط بهدنیا آمدم. معیشت خانواده ما، مرکب از ۴برادر و ۳خواهر، از طریق مغازه کوچک پدرم در مغان تأمین میشد.
با اینکه اغلب فامیل ما آخوند بودند، پدرم مردی آزاده و مادرم نیز بهرغم بیسوادی بسیار روشن بود. بههمین دلیل فضای بسته و محدودی در خانواده نداشتیم. من دوره ابتدایی و راهنمایی تحصیلم را در مدرسه شاهعباس و امیرکبیر و دبیرستان طالقانی و جهان علوم اردبیل طی کردم.
دانشآموز دوره دبیرستان بودم که تظاهرات و اعتراضات مردمی علیه شاه اوج گرفت. دانشآموزان دبیرستان بیشترین سهم را در بهراه انداختن حرکتها در دوره قیام ضدسلطنتی داشتند.
در سالهای بعد اغلب آنها به هواداری از سازمان پرداخته و تعداد زیادی از همان نسل را آخوندها دستگیر و تیرباران کردند. من نیز ابتدا با خواندن برخی کتابهای مبارزاتی آن زمان و سپس زندگینامه تعدادی از شهیدان سازمان با مجاهدین آشنا شدم، و از همان ایام احساس کردم تنها جایی که میتوانم پاسخ سؤالاتم را بگیرم، سازمان است. من فعالیت سیاسی خود را با شرکت در راهپیماییها و درگیری با مزدوران شاه آغاز کردم».
هاشم که در آن ایام ۱۵ـ۱۶ساله بود هویت سیاسیـایدئولوژیک خود را در میدان مبارزاتی پرشور پیدا میکند، او بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی بهدبیرستان بازمیگردد و فعالیتهایش را از همانجا ادامه میدهد.
پس از سرفصل ۳۰خرداد۶۰ ارتباط هاشم با سازمان بهطور کامل قطع میشود و او بر سر دوراهی دشواری قرار میگیرد، منفعل شدن و افتادن به زندگی عادی یا ادامه مبارزه بهصورتی پیچیدهتر.
هاشم در انتخاب خود درنگ نمیکند. او در این باره مینویسد: «اما من ارتباطی نداشتم از طریق رهنمودهایی که از رادیو مجاهد پخش میشد برای خودم یک سیستم شناسایی، تکثیر اطلاعیه و... درست کردم. ولی باز هم نه ارتباطم وصل شد و نه کسی را یافتم که هم تیمم شود. با وجود این مأیوس نشدم و خودم بهتنهایی شروع بهفعالیت کردم و تجربیات بسیاری بهدست آوردم. برای ادامه کار و تأمین نیازهای مالی خود بهناچار بهبنایی، سیمانکاری، نجاری و سیمکشی روی آوردم «
هاشم در یکی از همین تلاشهای بیوقفه است که بهآرزوی خود میرسد و ارتباطش با سازمان وصل میشود، ورود هاشم به مناسبات درونی سازمان مصادف است با اولین سالهای انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین.
هاشم همچون سایر مجاهدین در کاشتن بذر امید و بهوجود آوردن دینامیسم لازم برای مبارزهیی سهمگین با ارتجاع هار حاکم در کورانی تاریخی قرار میگیرد و با سرافرازی مسیر جدیدی را برمیگزیند
اما هاشم قهرمان زرینترین برگ زندگی مبارزاتی خود را در روز اول اسفند۷۹ رقم زد، آنگاه که دلاورانه جنگید و در اوج سرفرازی بهشهادت رسید. نبردهایی که لرزه بر سراپای دشمن ضدبشری انداخت و تحسین و شگفتی همگان را برانگیخت.
هاشم در وصیتنامه پرشور خود چنین مینویسد:
من این وصیتنامه را بهرهبران عقیدتیام مسعود و مریم رجوی تقدیم میکنم. بهخصوص بهخواهر مریم که زندگی واقعی و انسانی را در این دنیا بهمن فهماند و راه و رسم آن را نشان داد تا تکامل این مسیر را پس از شهادت نیز فهمیده و بهآن ایمان بیاورم.
بسمالله الرحمن الرحیم
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَال صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَی نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن ینتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا
از مؤمنان کسانی هستند که بهعهد و پیمان خود با خدا و خلق و بهرهبری عقیدتی خودشان وفا میکنند و در این راه بهسرمنزل اعلی میشتابند و برخی دیگر منتظرند بدون اینکه بهعزم و اراده آنها در وفای بهعهد خود خللی وارد شود.
بهنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران
و بهنام مسعود و مریم رجوی
من هاشم هاشمی به شماره شناسنامه ۸۶۱۵۷ صادره از اردبیل، آخرین پیام و وصیتنامه خودم را جهت اطلاع تمام خواهران و برادران و دوستان و آشنایان خودم مینویسم.
من در انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ چشم باز کرده و سازمان مجاهدین خلق ایران را شناخته و بههواداری آن پرداختم، در زندگی همیشه دنبال گمشدهیی بودم و این گمشده را در سازمان یافتم.
گواهی میدهم که راه حقی جز راه مجاهدین و رهبری عقیدتی آن مسعود و مریم، راه دیگری وجود ندارد و در این یک دهه مبارزه تمامعیار این موضوع بهاثبات رسیده است.
در این ده سال و اندی که گذشت بهخوبی دیدیم که چگونه در شرایطی که تمام جریانهای و اندیشهها رو بهافول گذاشتهاند، مجاهدین بالندهتر و برندهتر از پیش بهپیش میتازند و من نیز چون قطرهیی در این رود روان و اقیانوس پرتلاطم مجاهدین تحت رهبری عقیدتی مسعود و مریم بهپیش میروم.
باشد که خداوند مرا نیز مانند تمام مجاهدان دیگر بهاین نعمت شایسته گرداند و در روز حسابرسی لیاقت قرار گرفتن در پشت این رهبری را نصیب ما سازد.
من راه و رسم زندگی واقعی و انسانی را در سازمان و از انقلاب مریم یاد گرفته و فهمیدم. الآن بهخوبی میبینم که چگونه در فردای پیروزی، این انقلاب رهاییبخش و روحافزا ناامیدیها و یأس مردم محروم و ستمدیده ما را چون طوفانی سهمگین از بن برکنده و شور و شوق و زندگی واقعی و انسانی را بهارمغان خواهد آورد، و لبخند بر لبان زنان و مادران ستمدیده و مردم در حسرت نشسته باز خواهد گشت.
من ایدئولوژی توحیدی و انقلابی مجاهدین را با آگاهی تمام پذیرفته و فهمیدم که آفرینش و وجود سمت و سویی دارد و به (سوی) نقطه معینی بهپیش میرود بر تاریخ خارج از روند جبری آن هدایتی حاکم است که پیامبران و امامان شاخص آن هستند. . …
خدایا از اینکه مرا در چنین دوران حساس و سرنوشت سازی قرار دادهای شکر میکنم، از یکطرف در حالی که در عصر ما تمامی جریانهای و ایدئولوژیها رو بهافول گذاشتهاند و پس میروند، ایدئولوژی مجاهدین شکوفا شده و میرود که دنیای ناامیدی و پوچی، تار و پود استثمار را درهم پیچانده و طرحی نو دراندازد
از همه مهمتر بعد از یک قرن مبارزه و خون دادن حلقه مفقوده پیدا شده و کمبود اصلی این مقطع تاریخ میهن را که نبودن رهبری ذیصلاح تشخیص داده و آگاهانه و در مداری کیفاً بالاتر بهرهبری عقیدتی مسعود و مریم گردن گذاشتهایم.
خدایا از اینکه این همه نعمت را بر من ارزانی داشتی و مرا در چنین دوران پرمسئولیتی قراردادی شکر میکنم، پس مرا بهاین نعمت شایسته گردان، غفلتها و کم و کاستیهای گذشته را بهبزرگی خودت ببخش و مرا در پیروی راه خودت ثابت قدم نگهدار.
سلام بر مسعود و سلام بر مریم پاک رهایی
پیش بهسوی جامعه بیطبقه توحیدی
هاشم هاشمی۷۰/۴/۳۱
یاد فرمانده هاشم هاشمی، فرزند قهرمان مردم اردبیل، گرامی و خاطره رزم و جانبازیهای او زیب پرچم پرافتخار ایران باد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید