زندگینامه شهید
علیاکبر هاشمیان در سال ۱۳۳۶ در شهر آبادان متولد شد. از آنجا که پدرش کارمند شرکت نفت بود، کل خانواده از اصفهان که شهر آنها بود به آبادان رفته بودند. علیاکبر ۳ سال اول ابتدایی را در آبادان گذراند و سپس در سال ۱۳۴۷ که پدرش بازنشسته شد و به اصفهان بازگشتند، تحصیلاتش در آنجا ادامه داد. وی در تابستانها که دبیرستان تعطیل بود در محل شرکتهای مسافربری در اصفهان آدامس فروشی میکرد تا بتواند پول توجیبیاش را تأمین کند.
علیاکبر پس از گرفتن دیپلم ابتدا در انستیتوی شهرکرد ادامه تحصیل داد، اما بعد از یکسال یعنی در سال ۵۵ توانست با شرکت مجدد در کنکور در رشته دامپروری دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران در کرج قبول شده و وارد این دانشکده شود.
وی در دوران دبیرستان با مطالعات زیادی که داشت با مسایل سیاسی آشنا شد. یکبار در اواخر پاییز سال ۱۳۵۳ در رابطه با یکی از دوستانش که تحت تعقیب ساواک بود، در خانه دستگیر شد. اما از آنجا که از وی مدرکی نداشتند پس از چند ساعت بازجویی آزاد گردید.
بعد از ورود به دانشگاه با سازمان مجاهدین و آرمانهای آن آشنا شد. او از اینکه محمد حنیفنژاد بنیانگذار کبیر سازمان دانشجوی کشاورزی کرج بوده یاد میکرد و انگیزه میگرفت.
وی که بهعنوان هوادار سازمان به همراه سایر دانشجویان مبارز در اعتصابات و تظاهراتهای دانشجویان در دانشکده شرکت داشت، بارها مورد ضرب و شتم گارد سرکوبگر شاه قرار گرفت.
در جریان انقلاب مردم ایران علیه نظام شاه خائن در سال۵۷ در شهر اصفهان حضور چشمگیری داشت و مشخصاً در توزیع جزوات و تصاویر بنیانگذاران و شهدای سازمان فعال بود.
پس از آزادی آخرین دسته از مجاهدان از زندان ساواک شاه در۳۰ دی ۱۳۵۷ مشتاقانه به خانه رضاییهای شهید شتافت تا از نزدیک برادران مجاهد مسعود و موسی خیابانی و سایر مجاهدان از بند رسته را ملاقات کند. .
از فردای ۲۲ بهمن بلافاصله به جنبش ملی مجاهدین در کرج پیوست و بهطور تمام وقت در انجمن دانشجویان مسلمان دانشکده کرج وارد فعالیت شد. شور و شوق او در اجرای مسئولیتهایش در انجمن بسیار برجسته بود. پس از کودتای فرهنگی خمینی و بسته شدن دانشگاهها در جنبش ملی مجاهدین کرج به مسئولیتهای انقلابیاش ادامه داد. از جمله در قسمتهای اطلاعات جنبش و نشریه دانش آموزی نسل انقلاب و توزیع نشریه مجاهد ایفای مسئولیت کرد.
علیاکبر در میان همرزمانش به منضبط بودن، تحرک بالا و شادابی و پرشوری و قیمت دادن برای آرمان رهاییبخش سازمان شناخته میشد.
وی که در تظاهراتهای ابتدای سال ۶۰ علیه چماقداری و سرکوب آزادیها توسط عوامل خمینی شرکت فعال داشت بعد از سی خرداد و شروع مبارزه مسلحانه انقلابی به زندگی مخفی روی آورد و در کرج به مسئولیتهای انقلابیاش در پایگاههای سازمان ادامه داد. تا آن که مدت کوتاهی بعد از سی خرداد ۶۰ بر اثر حمله مزدوران سپاه به پایگاهی که در آن بود به همراه سه مجاهد دیگر دستگیر و به شکنجهگاه زندان کرج برده شد.
علیاکبر شکنجههای سنگین و بسیاری را متحمل شد، اما بعد از مدت کوتاهی از آنجا که وی بر مواضع مجاهدی و انقلابیاش استوار ماند در بیدادگاه رژیم خمینی به اعدام محکوم شد و در روز ۱۶ شهریور ۱۳۶۰ در سن ۲۴ سالگی در کرج تیرباران گردید و به خیل شهدای مجاهد خلق پیوست.
دژخیمان پیکر پاک وی را در قبرستان بهشت سکینه کرج دفن کردند. اما شهادت وی را ۴۰ روز بعد به خانواده وی که هفتهها پیگیری میکردند، اطلاع دادند.
دو برادر علیاکبر مجاهدان خلق رمضانعلی هاشمیان و اصغر هاشمیان از شهدای سرفراز مجاهدین خلق ایران هستند. رمضانعلی در سال ۱۳۶۲ تیرباران شد و اصغر همراه با هزاران مجاهدان خلق در قتلعام سال ۶۷ سربدار گردید.
علیاکبر در وصیت نامه کوتاهی، دو روز قبل از شهادتش چنین نوشته است:
«بسم الله الرحمان الرحیم: خدمت پدر و مادر مهربانم. امیدوارم که حالتان خوب باشد و از خدا میخواهم که گناهان مرا ببخشد. برای من ناراحت نباشید. امشب ما را اعدام میکنند. از طرف من به تمام دوستان و آشنایان سلام برسانید. فرزند شما– علیاکبر هاشمیان – ۱۴-۶-۶۰»
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید