زندگینامه شهید
مجاهد شهید هادی همایون در سالهای انقلاب ضدسلطنتی در آلمان دانشجو بود و درفعالیتهای دانشجویی علیه رژیم شاه فعال بود، و پس از انقلاب به انجمن دانشجویان مسلمان دانشجویان هوادار سازمان پیوست.
او جزو یکی از فعالترین اعضای انجمن بود که در سال۵۸ جزو مسئولان آن شد، کینه هادی نسبت به خمینی و رژیم جنایتکارش از یکطرف و از طرف دیگر عشق به آرمان مجاهدین و آزادی مردم باعث شد، که او زندگی عادی و بیدغدغه در آلمان راکنار بگذارد و بهطور حرفهیی به سازمان مجاهدین خلق ایران بپوندد.
او در برابر مشکلات روزمره کار و مسئولیت بردبار و صبور بود و هر مسئولیتی را با روحیه بالا و مسئولیتپذیری میپذیرفت و به گونهیی شایسته انجام میداد.
هادی پس از مدتی برای نبرد رو درو با رژیم خمینی به منطقه اعزام شد، او در ارتش آزادی هم مسئولیتپذیر بود و تأثیر بهسزایی روی همرزمان بهویژه نفرات تحت مسئولیتش داشت.
وی فرماندهی لایق و جسور بود و در جریان عملیات فروغ جاویدان فرمانده یک دسته رزمی بود که او و دسته تحت فرماندهیاش با شجاعت تمام جنگیدند.
یکی از همرزمان و نفرات تحت فرماندهی هادی در علمیات فروغ در خاطرهاش از رزم هادی در این عملیات میگوید: «در عملیات فروغ جاویدان سال۶۷ من موقع عقبنشینی در دسته هادی سازماندهی شده بودم، هادی با دلاوری تمام در یک تپه مرتفع که نیروهای رژیم ضدبشری مستقر بودند فرماندهی میکرد و جلو میتاخت وقتی که به بالای تپه رسیدیم هادی در حالی که سه گلوله خورده بود مثل شیر میجنگید و پاسداران رژیم را از پا درمیآورد. هادی دارای ارادهای فوقالعاده بود».
یکی از مسئولیتهای او مربیگری دوره تکاوری بود و نفرات را بهطور ویژه آموزش میداد تا بتوانند در شرایط سخت مبارزه، ارادهشان را بکار بگیرند و به بهترین صورت در صحنه نبرد با مزدوران رژیم خمینی چنگ در چنگ شوند.
سختکوشی او زبانزد همرزمانش بود و نفراتی که صحنههایی از تلاش و جدیت او را دیده و به یاد دارند، همواره این ویژگی انقلابی او را باز گو میکنند. هادی در نبردهای بسیاری در ارتش آزادیبخش در موضع فرماندهی گروه و دسته شرکت داشت.
در جریان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین در سال۶۸ تغییرات شگرفی در هادی بهوجود آمد که سرمشق و نمونه برای همرزمانش بود.
در مورد تأثیر پذیری هادی از انقلاب یکی از همرزمانش میگوید: «هادی عشق عمیقی به مسعود و مریم داشت و همیشه در تمامی حرفهایش این عشق بارز بود و از انقلاب سرچشمه میگرفت. در مقاطع مختلف هادی فرماندهام بود به من میگفت تغییر بدون تلاش ممکن نیست آدم برای گذاشتن این بار تاریخی به زمین بایستی تمامی تلاشش را بکند».
هادی سالیان زیادی چه در موضع فرمانده در محل استقرار و چه بهعنوان فرمانده در صحنه، همواره پرشور و شاداب بود، و رزمندگان تحت فرماندهیاش را مانند خود شجاع و جنگنده تربیت کرده بود.
سرانجام این مجاهد قهرمان در ۷آبان سال۱۳۷۶ در جریان یک مأموریت انقلابی با رزمی قهرمانانه و ستایشانگیز بهشهادت رسید، و آخرین برگ زندگی مبارزاتی پربارش را با خون پاکش نوشت و به کهکشان شهدای مجاهد خلق و شهدای آزادی ایران پیوست.
پس از شهادت هادی به پاس رزمندگی و مجاهدت این مجاهد قهرمان، یکی از قرارگاههای ارتش آزادیبخش ملی به نام «قرارگاه همایون» به نام وی نامگذاری شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید